ارزش اميد - حکمت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حکمت - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ارزش اميد

حضرت عيسي بن مريم ع درمزرعه اي نشسته ،استراحت مي كرد .

چشمش به پيرمردي افتادكه بابيل مزراعه اش راشخم مي زدوبااميدوآرزوزمين رابراي بذرافشاني آماده مي كرد .

حضرت عيسي بن مريم ع لحظه اي به اوخيره شدوبا تعجب گفت:چگونه اين پيرمردناتوان كه پايش لب گوراست ،دل ازدنيا برنمي كندوبه سراغكارهاي آخرت نمي رود؟اينهمه تلاش وكوشش براي چيست ؟حضرت عيسي بن مريم ع دست به دعابرداشت وازخداوندخواست تااميدوآززوراكه مايه حركت چرخهاي زندگي است ازدل اوبزدايد .

دعاي حضرت مستجاب شد،ناگهان ديد آن پيرمردبيل خودرازمين گذاشت ،به گوشه اي رفت وروي زمين درازكشيدوخوابيد .

ساعتي گذشت .

حضرت عيسي بن مريم همچنان حيرت زده به اومي نگريست .

اين بار ازخداوندخواست تاآرزوواميدرابه دل اوبازگرداند .

مجدداخداونددعاي حضرت عيسي بن مريم ع رااجابت كردواميدوآرزورابه قلب پيرمردبازگرداند .

پيرمردازجايش برخاست ،به سراغمزرعه خودرفت ،بيل به دست گرفت وباشوق بيشتري مشغول كارشدوزمين راشخم مي زد .

حضرت عيسي بن مريم كه ازدورشاهدحركت پيرمردبودنزداورفت ،سلام كردوآنگاه گفت:چرادست ازكارت كشيدي و ساعتي به خواب رفتي ومجددامشغول كارشدي ؟پيرمردگفت:دربين كارناگهان مطلبي درذهنم خطوركردونفس مرامخاطب قراردادوگفت:اي پيرمرد!تاكي كارمي كني ؟تاكي زحمت مي كشي ؟توپيرمردناتواني شده اي .

مگرچقدردردنيازندگي خواهي كرد؟چقدراندوخته نيازداري ؟من هم فورابيل رابه كناري انداخته ، خوابيدم .

ساعتي به خواب رفتم .

وقتي ازخواب بيدارشدم ،بارديگرنفسم مرا مخاطب ساخت وگفت:اي پيرمرد!عمروزندگي شيرين است .

توبايدكاركني و باقيمانده عمرراباعزت وخوشي بگذراني .

زندگي به اميدوآرزوبسته است .

معلوم نيست پايان عمرتوكي باشد .

همين افكارباعث ايجادنشاطدرروح وروان من شد .

لذابرخاستم وبه سراغبيل خودرفته ،آن رابرداشتم ودوباره مشغول كارشدم .

/ 28