خواجه و غلام - حکمت نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
خواجه و غلام
خواجه بودكه همواره بغلام ميگفت اي غلام بعداز،من چنين وچنان درمال من بجامياوري آن غلام ازآنجائيكه فكوربودشبي ازشبهاكه چراغ ميكشيدخودراغبب كشيدتاآنكه خواجه بسردرآمدوفريادش بلندشدكه چراچرا غراازعقب كشيدي كه به چنين بلائي دچارشوم غلام گفت اي خواجه همان طوري كه آوردن چراغازعقب سودنداردبذل كردن مال بعدازتونيزچنين حالت راخواهدشد .