قناعت ابوحازم مکي - حکمت نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
قناعت ابوحازم مکي
ابوحازم مكي به قصابي گذركردكه گوشت فربه داشت .قصاب گفت:ازاين گوشت بستان !گفت:سيم ندارم .گفت:ترازمان دهم .گفت:من خويشتن رازمان دهم نيكوترازآنكه تومرازمان دهي ومن خودراآراسته گردانم .قصاب گفت:لاجرم استخوانهاي پهلوت پديدآمده است .گفت:كرمهاي گورراهم اين بس بود .