بیشترلیست موضوعات
ايران در بند " بخش نخست " ، مقدمه آشوبهاى سياسى در تهران از تاريخ 21 الى 25 ژانويه " اول تا پنجم بهمن 0431 " اقدامات اخير جهت تحت كنترل درآوردن دانشگاه امنيت در حكومت ايران صورت مذاكرات اصلاحات در ايران ارزيابى شش ماهه ئ اوضاع سياسى ايران جوانان برنامه ئ اصلاحى محافل مذهبى مخالفت سياسى افراطيون و جبهه ملى گروههاى اقليت فساد در ايران بررسى كلى ايران گزارش جان واشبورن به ريچارد هالمز قابل توجه براى پرسنل نيمه وقت ديدار سناتور پرسى: مسائل سياسى حركت در جهت رفاه اجتماعى كشور گزارش پايان ماعموريت - دورنمائى براى ايران طرز برخورد ايرانيان نسبت به حضور خارجيها در ايران پروژه ويژه سياسى -ديدگاههاى ايرانيان نسبت به حضور آمريكائيها در ايران حضور آمريكا در ايران شهرام چوبين موضوع: طرز تلقى ايرانيان نسبت به حضور ايالات متحده: مصاحبه با بارى چوبين از شركت ملى نفت ايران بررسى غير رسمى طرز تلقى ايرانيها نسبت به افزايش حضور بيگانگان در ايران طرز تلقى ايرانيان نسبت به حضور ايالات متحده طرز تلقى ايرانيان نسبت به حضور ايالات متحده: مصاحبه با آقاى مايك پيشوائيان، مديربازرگانى شركت ديزل اتوپارت بررسى طرزتلقى ايرانيها نسبت به افزايش حضور بيگانگان در ايران حضور آمريكائيها در ايران حضور آمريكائيها درايرانتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
آمريكائى دريافته اند كه تعدادى از اين نفوذفروشان واقعاہ چنين ارتباطهائى دارند و در انعقاد قراردادها و يا تجارى مهظم به قول خودشان عمل كرده اند. در بسيارى از مدرد شركتهاى امرايكائى پيمان مى بسته اند كه درصدى از فروش تجارى خود را به نفوذ فروش مزبور دهند وادعا مى كرده اند كه وى يك عامل مشروع مى باشد. د رشوه: رشوه معمولاہ دربرگيرنده ئ مبالغ هنگفتى است و براى دستيابى به هدف خاصى مورد استفاده قرار مى گيرد و بايد از هداياى كوچكى كه وسيله ئ يك كار چاق كن به رابطهاى خود داده است، يا انعامى كه به يكى از مسئولين گمرك جهت تسريع ترخيص كالاهائى داده مى شود، يا مبلغ ناچيزى كه به يك منشى پرداخت مى شود تا به رئيس خود بگويد كه مثلاہ فلان شخص منتظر ملاقات با اوست، تميز داده شود. رشوه دادن عملى خطرناك است: چون هميشه هدف خاص اصلاحاتى است كه گهگاه در داخل دولت ايران صورت مى گيرد و در همين رابطه است كه گاه دشمنان و رقيبان مقامى كه شركت به اين ترتيب خود را به وى مرتبط كرده است فرصت انتقامجوئى پيدا مى كنند ./ گاهى هم شركت متوجه مى شود ك بايد براى جلوگيرى از افشاى رشوه اى كه پرداخته است رشوه اى ديگر بپردازد و يا متوجه مى شود كه شخصى كه رشوه گرفته، يكى از اشخاص زنجيره ئ مقامات رشوه بگيرى است كه حمايت آنها براى رسيدن به هدف موردنظر بايدجلب گردد. معذلك استفاده از نفوذفروشان و رشوه دادن، با وجود اين كه در ميان كليه ئ مقامات بالاى جامعه ئ ايرانى رايج است، ولى همان گونه كه در پيوست شرح داده مى شود، مورد تاعييد گروههاى بزرگ و متنفذ ايرانى نبوده و باعث به صدا درآمد زنگ خطرى مى شود كه براى شركتهاى آمريكائى بسيار خطرناك است و به منافع كلى آمريكا در ايران لطمه وارد مى سازد. علاوه بر اين، اين عدم تاعييد تواعم با حساسيت شديد و رهبريت سياسى نسبت به خطر فساد ممكن است منجر به وقوع اصلاحاتى شود كه براى شركتهاى خارجى نيز بى ضرر است. هدف آنها نيز بنا به دلايل سياسى شركتهاى خارجى و دلالان ايرانى آنها مى باشند. به اين ترتيب، با در نظر گرفتن افراد، مشخصات ويژه ئ تلاشهاى قبلى اصلاحاتى كه در پيوست شرح آنها رفته است، به خاطر مى آيد. نحوه ئ شروع و پايان حمله ئ نخست وزير عليه فساد نشان مى دهد كه امكان پيگيرى اين گونه مبارزات در آينده وجود دارد. بااين وصف، اعتراف مى كنيم كه شرايط ايران گاه آنچنان اغواكننده مى شود كه استفاده از واسطه ها و رشوه دادن اجتناب ناپذير مى گردد. اين شرايط نيز معمولاہ زائيده ئ همين فساد است كه مثال بارزى از يك سلسله علت و معلول است كه نمايانگر عدم كارآئى و ناديده گرفتن علل فساد مى باشد. سفارت در اين مورد نمونه ئ جالب توجهى دارد و آن هم مشكلاتى است كه شعبه ئ ايرانى شركت rabocgM - r، ss، rD كه يك شركت برجسته آمريكائى در زمينه حفارى است، با آنها مواجه شده بود. در پايان وقايعى چند، اين شركت متوجه شد كه دكتر نجم آبادى معاون اول وزارت اقتصاد از آن خواسته است كه ياشركت ايرانى رقيب يعنى شركت ايران باريتا را در تجارت باريت خدو شريك سازد و ايا نيكه حق ندارزد منافع حاصله از اينار را از كشور خارج ساد و منيز حق صدور باريت به شركت مادر خود در كويت رانداردد. دكتر نجم آبادى با آقاى " " اصغر پيروى " " صاحب اصلى و مدير شركت ايران باريت كه شاهزاده شهرام نيز در آن سهيم است، رابطه ئ نزديك دارد. در اين مورد خاص مدير شركت rabocgaM - resserD با تلاش زياد از توسل به نفوذفروشان و رشوه دادن امتناع ورزيد و اين تقاضا را پذيرفت. نمونه ئ ديگر، رسوائى عظيمى است كه توسط شركت ساختمانى آمريكائى ecirP - llieN به وجود امد. پس از ورودى پردردسر و تواعم با موانع، اين شركت متقاعد گرديد كه رقبايش بااستفاده از نفوذ فروش و رشوه دادن توانسته اند شركت ملى نفت اران را وادار به لغو قولنامه ئ ايجاد خط لوله توسط شركت، cirP- llieV بنمايد. اين شركت نيز از شاپورپورتر كه يك نفوذ فروش سرشناس است، يارى گرفت. ولى حقيقت اين بد كه لغو اين قرارداد طبق دستور دفتر نخست وزيرى در خلال مبارزه عليه فاسد انجام گرفته بود. بالاخر، پس از تلاشهاى كشنده و كمكهاى سفارت، اين شركت موفق شد قرارداد را به حالت اول بازگرداند، ولى پيشنهادش انجام قرارداد بدون سود و تقريباہ به قيمت تمام شده بود. در همان حال نخست وزير نيز وجود رپورتر ر در اين ماجرا به عنوان دليلى بر نادرست بون قرارداد اول گرفت واز موضع قدرت توانست در قبال پذيرش قرارداد ecirP - llieN، رئيس شركت ملى نفت ايران، منوچهر اقبال را وادار نمايد كه تمام افرادى كه بنحوى با ecirP - llieN در شركت ملى نفت ايران در مذاكره ذخيل بوده اند را تصفيه و پاكسازى نمايد. اين موضوع سبب خراج و يااستعفاى حدود، 3 تن ازكارمندان گرديد، كه اكنون لبه ئ تيزحملات خود را متوجه ئ نيل پرايس كرده اند. طبق اطلاعات سفارت، نيل پرايس هيچ خطاى واقعى مرتكب نشده است، فقط استخدام يك نفوذ فروش سرشناس، آسيب پذيرى زيادى پيدا كرده است. در بعضى از موارد، شركتهاى آمريكائى متوجه مى شوند كه اجتناب از نفوذفروشى كه به آنها تحميل شده برايشان بسيار مشكل است، بخصوص اگر اين شخص با ماهيتى مبدل وارد معركه شده باشد. براى شركتهائى كه جديداہوارد ايران شده اند شناخت يك نفوذفروش عاليرتبه بسيار مشكل است، چون اين افراد در محافل عالى آمد و شد كرده واز حمايت دوستى اشخاص مهم برخوردارند و در شركتهاى ايرانى يا تجارى مشترك سمت مديريت داشته و آژانس، اسطه گرى وكسب مخصوص كم و بيش مشروع خود را دارا مى باشند. مهمترين نمونه ئ اين گونه مشكلات كه سفارت از آن آگاهى يافته، تجريه شبعه ايرانى شركت نفيت پان آمريكن با آقاى ابوالفتح محوى مى باشد. در زمان مذكرات مربوطه به اعطاى اميتاز بن دو شركت در سال 1958، آقاى محنى براى اشغال سمت مشاور در شركت نفتى پان آمريكا ايران توصيه گرديد. آقاى محو آن چنان براى شعبه شركت نفتى پان آمريكا در ايران مفيد واقع گرديد كه پس از عقد قرارداد و تا چند سال بعد به عضويت هيئت مديره اين شركت برگزيده شد. در سال 1965 اين شركت براى اولين بار با شركت ملين نفت ايران به لحاظ يك قرارداد ناقص برسرعوارض و قيمتگذارى به مشاجره پرداخت. آقاى موى كه ديگر در هيئت مديره عضويت نداشت اعلام مكرد كه ححاضر ى ازنفوذ خود به طرفدارى از شعبه ايرانى شركت نفتى پان آمريكا استفاه نيمائد و به عنوان مشاوربه استخدام اين شركت درآمد. در سال 1 70، يعنى زمانى كه اين مشاجره سبب بروز اصطكاك زياد بين شعبه ئ ايرانى شركت نفتى پان آمريكا و شركت ملى نفت ايران شده بود، آقاى فواد رحانى كه يكى از خبرگان قوانين نفتى است و معروف به صداقت و امانتدارى مى باشد، بنابه گزارشها به دكتر اقبال رئيس شركت ملى نفت ايران اطلاعت دعده بود كه موى سعى كرده رشوه دهد نتا در مورد نكتهاى كه هر دو طرف مشاجره تصمى گرفته بودند جهت اخذ تصيم به وى ارجاع نمايند به نفع شعبه ئ ايرانى شركت نفتى پان آمريكا راعى بدهد. در آن زمان اقبال شديداہ از نماينده شركت نفتى آمريكائى در تهران ناراضى بود و سعى داشت بترتيب خود را از وضعى كه پيش آمد بود و روحانى مى بايست درباره ئ آن تصميم بگيرد خلاص سازد. اين دو انگيزه سبب شد كه يا اقبال در آنچه كه روحانى به وى گفته اغراق نمايد و يا اين كه محوى در حال ايفاى نقش ظريف دو جانبه بوده است. به هر حال همكارى محوى باشعبه ئ ايرانى شركت نفتى پان آمريكا سبب داشته كه اقبال خواست خود را با تعويض نماينده ئ شركت نفتى آمريكائى انجام داده و موضوع را از سرگيرد، در صورتى كه احتمالاہبا راعى روحانى در حمايت از شعبه ئ ايران شركت نفتى پان آمريكا، مسئله حل و خاتمه مى يافت. با وجود اين كه نمايندگان بعدى شركت نفتى آمريكائى در تهران سعى كردند كه اقدامات محوى را محدود به مشاورت درامور داخلى بنمايند و شركت ملى نفت ايران و ديگران را متقاعد سازند كه محوى حق ندارد از طرف شعبه ايرانى شركت نفتى پان آمريكا كارى انجام دهد، ولى موفقيت چندانى به دست نياوردند. همان طور كه از مثالهال بالا برمى آيد، شركتهاى آمريكائى زمانى از كارچاق كنها و رشوه دادن استفاده مى كنند كه در موضع رقابت قرار گرفته و با هزينه هاى گزاف مد نظر باشد " مانند قراردادهاى ساختمانى عظيم " ، چون فكر مى كنند كه كار ديگرى نمى توان انجام داد به دليل اين كه يا متقاعد شده اند كه ساختار دولتى و تجارى ايران كاملاہ فاسد است، يا از طرف دفتر مركزى بر آنها فشارارد مى آيد كه خيلى سريعتراز روال معمول درايران قرارداد و با معامله رامعتقد سازند، يا اين كه توسط ايران و ايرانيها سردرگم شده باشند. هر يك از اين عوامل و يا مجموعه اى از آنها ممكن است نماينده ئ يك شركت آمريكائى را به استفاده از رشوه و نفوذ فروشان وادار سازد. ولى غير ضرورى ترين و مهمترين عاملى كه در جهت تاييد عوامل مذكوراست اين فرضيه كلى و ساده لوحانه مى باشد كه استفاده از رشوه و عوامل نفوذ تنها راه موفقيت كادر ايران است. تازه واردها بدون تحقيق و بررسى، اين كلى بافى را مى پذيرند و پيشه ئ خود مى سازند. اعتقاد ما براين است كه بخصوص در مورد شركتهاى آمريكائى اين فرضيه قابليت كاربرد ندارد. شركتهائى چون liO lanitnitnoC needeL yoremoP-eF atanaS setaB gnidoeR و بسيارى ديگر ثابت كرده اند كه استفاده از رشوه و كار چاق كن تنها عوامل موفقيت عمليات سودآور در ايران نيستند، حتى اگر اين عمليات در زمينه ئ تجارتهاى شديداہ رقابت آميز دولتى چون ساختمان سازى و تجهيزات حوزه هاى نفتى باشد. اين شركتها فن استفاده از " " روش ايرانى را " " بدون توسل به روشهاى مفسدانه يافته اند. نمايندگان اين شركتها به مطالعه دقيق دواير و دفاتر تجارى ايران طرف معامله خود پرداخته اند و مى دانند كه اين سازمانها چطور كار مى كنند و روشهاى رسمى و غير رسمى اعمال قدرت در اين ادارات را نيز مى دانند. آنها متوجه شده اند كه يك شخص معمولى كليد اصلى تصميمات و خاتمه يافتن كاغذ بازيها را در دست دارد و با تماسهاى مداوم، تملق و گاهى هم هديه داندن يك بطر ويسكى در ايام نوروز از او استفاده مى كنند. آنها دريافته اند كه طرح ريزيهاى اوليه، مطالعه ئ صحنه ئ ايران و هوشيارى معمولاہ، ولى نه هميشه، لوازم استفاده از رشو و كار قاچاق كه آن را از ميان برمى دارد. اين نوع تطابق با واقعيتهاى ايرانى، بر خلاف كلى بافى بدبينانه ئ كاذب در باره ئ فساد رايج در ايران، نه تنها موئثر و سودآور است، بكه در ميان ايرانيها شهرت و اعتبار خاصى براى شركت مزبور فراهم مى آورد. ولى باوجود اين نكته مثبت، نمى توان مسئله راكاملاہ حل كرد. گاهى يكى از مقامات مهم دولت ايران " كه رضا فلاح در شركت ملى نفت ايران نمونه ئ بارز اين مسئله است " قول مى دهد كه براى شركتى كه بيشترين رشوه را به او پرداخت نمايد. قراردادهاى بزرگى و يا كار مهمى پيدا نمايد. در اين مورد كه البته هميشه مصداق ندارد، در كوتاه مدت پرداخت رشوه و دريافت كار براى شركت آمريكائى خطر دربرندارد. ولى خطر ان در دراز مدت بسيار است، چون بالاخره مقاماتى كه از شركت ناراضى هستند به ماجرا پى مى برند و يا شركت به لحاظ بخت برگشتگى ماقمى كه رشوه را دريافت كرده است، دچار سقوط مى شود. به هر صورت، شركتى كه سربار زياد و سرمايه گذارى كمى دارد مانند يك شركت ساختمانى، ممكن است فكر كند كه جلب كارى كه چند ميليون دلار ارزش دارد به متحمل شدن اين خطرات نيز مى ارزد. در اين شرايط خاص ماه با اين شركتها اظهار همدردى مى كنيم. ولى احساس همدردى كردن با نمايندگان شركتهاى مهم آمريكايى كه شهرت جهتنى داشته و از كارچاق كنها و نفوذ فروشان بهره بردارى وسيع مى كنند، بسيار مشكل است. به نظرما لازم نيست كه شركتهاى بزرگ آمريكائى اين روشها را پيشه خود سازند، چون ايرانيها حاضرند حتى با پرداخت پول بيشتر، شركتهاى " " معتبر " " را به كار گيرند. آنها همچنين نسبت به قدرت و شهرتى كه با نامهاى شركتهاى رزرك تجارى آمريكائى همراه است حساس هستند و زمانى كه عنوان اين شركتها تواعم با نام كارچاق كنها مشهور باشد و گرمى استقبال از آنها در جوامع عالى هر چقدر زياد باشد، اگر شهرت و اعتبار آن شركتها از بين نرود به آن لطمه شديدى وارد خواهد شد. با دردست داشتن اين معيارهاى ارزشمند و گرانبها، نماينده ئ آگاه و تواناى اين چنين شركتى توسل به عامل نفوذ را غير ضرورى مى يابد. نمايندگان شركتهاى مهم آمريكائى كه متوسل به كار چاق كنها مى شوند، مى گويند كه دولت ايران و مديريت آن، بخصوص در رابطه با پروژه هاى وسيع ويژه و يا فروشهاى موضوع بحث " شبكه هاى ارتباطى، تجارت مرتبط با كشاورزى، منطقه اى، فروش تجهيزات نظامى " ، آن قدر پيچيد، سردرگم و از نظرداخلى بى ثبات است و تعداد اشخاص درگير در روند آن، بحدى متعددند كه استفاه از واسطه اى را كه از نفوذ و شناخت دقيق از آنها شداشته باشد، ايجاب مى نمايد. شناخت دقيق اين پيچيدگيها قطعاہ مهم است، ولى اين شناخت را مى توان را با استخدام مشاور مجربى كه حقوق و مزايا دريافت كد و با پيچ و خم كار آشنا باشد كسب نمود، همان گونه كه سفارت از افراد مهم ايرانى در بخشهاى سياسى و اقتصادى خود بهره بردارى مى كند. با برخوردارى يك نماينده ئكاركشته و توانا از منابع و شهرت و اعتبارى كه يك شركت بين المللى عظيم دارد، وى بايد بتواتند با استفاده از اين راهنمائى كار خود را انجام دهد.