ایران در بند نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ایران در بند - نسخه متنی

موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شهرى مهاجرت كنند.

اميد آن مى رفت كه با سهيم كردن روستائيان در زمينها مى توان علاقه به توليد
بيشتر را به تدريج در آنان ايجاد نمود.

قبل از به اجرا در آمدن قانون اصلاحات ارضى، تنهايك در صد از مردم " كه بيشترآنها ملاكين غايب
بودند " مالكيت بيش از نصف زمينهاى زراعى كشور را در اختيارداشتند اين قانون آنان را مجبور كردكه
باستثناى مقدارى خاص، كليه املاك خود را بفروشند و براى روستائيان شرايطى فراهم كرد كه
بتوانند پول زمين را در مدت 15سال بپردازند اداره اوقاف مذهبى كه 15 تا 25 درصد ديگر زمينهارا در
اختيار داشت موظف شد كه اين زمينها را، ساله به مستاعجرين خود اجاره دهد.

در سال 1971دولت
اعلام داشت كه كار تقسيم اراضى پايان يافته است.

اگر چه آمار دقيقى در مورد تعداد ملاكين كه
مشمول اين قانون شدند دردست نيست، ولى دولت ادعا مى كند كه كليه 52818 روستاى موجود در
ايران تحت پوشش اين قانون قرار گرفتند هم اكنون 1850000 مالك جديد وجود دارند.

به هر حال منافع اقتصادى حاصله به ميزان مورد انتظار نبوده است.

روستائيانى كه در سيستم گذشته
زميندارى تنها قوت لا يموتى براى اداره ئ زندگى به دست مى آورند، براى خريد بذر و ساير مايحتاج
هنوز محتاج پولند و حالا فشار مالى براى پرداخت پول زمينها نير بر آن اضافه شده است.

از نظر
دولت بازدهى كشاورزى به ميزان مورد نظر افزايش نيافته است.

روستائيان همچنين سرمايه ئ المز
جهت خريد تجهيزات مكانيزه و كودهاى شيميايى، كه مى تواند توليد و بازدهى را بالا ببرد، در
اختيار ندارند.

دولت معتقد است كه مكانيزه كردن كشاورزى تنها در صورتى امكان پذير است كه
مالكين شركت تعاونى تشكيل دهند، و هم اكنون سرگرم ترويج تشكيل چنين تعاونيهايى در آنى
مرحله از برنامه اصلاحات ارضى است.

ايران براى اداره ئ شركتهاى تعاونى هم كه قبلاہ تشكيل شده اند،
نيروى انسانى تعليم ديده كافى در اختيار ندارد.

آنهايى كه براى تشكيل شركت تعاونى گردهم
آمده اند از كمبود سرمايه و عدم كارآئى مديريت رنج مى برند.

مشكلات ومسائل روستائيان تنها دراثر كمبود پول نيست.

جهالت، بيمارى و عدم آگهى از روشهاى
ديگر زراعى اكه كارآئى بيشترى دارند، نيز از جمله ئ ديگر مسائل است كه گريبانگيرآنان است.

هر يك
ازاين نقايص به نظر مى رسد كه در تقويت ساير مشكلات براى بازداشتن كشاورز از ادامه راهى كه
خود را در ان يافته، موئثر مى باشد.

به همين دليل انقلاب سفيد درصدد توسعه ئآموزش در جهت تعليم
سواد خواندن و نوشتن، بهداشت و پيشرفت جامعه است.

اقدام دولت در اين زمينه شامل تشكيل
گروههاى سربازان وظيفه به نام سپاهى است كه براساس خط مشى ها نظامى سازماندهى مى شوند.

تشكيل
اين سپاهيان به فارغ التحصيلان مدارس متوسطه و دانشگاهها اين فرصت را مى دهد كه در عوض
خدمت سربازى در زمينه آموزشى خود به روستاها رفته و به مردم اين مناطق خدمت كنند.

موفقترين
اين گروه سپاهيان دانش بوده اند كه در روستاهايى كه در آنها هيچ مدرسه ئ رسمى تشكيل نداشته اتس
فعاليت دارند.

آمار دولتى نشان مى دهد كه تا سال 1971 سپاهيان دانش 1/4 ميليون نفر را در زمينه ئ
خواندن و نوشتن مقدماتى تعليم داده اند.

كمى پس از روشن شدن موفقيت سپاه دانش، سپاه بهداشت تشكيل شد و در سال 1972 تاعمين بخش
عظيمى از بهداشت را به عهده داشت.

در جريان اجراى اين برنامه، 6600 سپاهى از ميان اطباع و
پرسنل بهداشتى در كلينيكها و خانه هاى بهداشت و 500 واد اين سپاهيان دسترسى داشتند از يك
ميليون در سال 1962 به 8 ميليون، يعنى تقريباہ 50 درصد جمعيت روستائى، درسال 1971 افزايش
يافته است.

در اين ميان سپاهيان ترويج به دليل كمبود پرسنل ورزيده در زمينه هاى كشاورزى،
دامپزشكى و مهندسى كمترين موفقيت را در اين جمع دارا بوده اند.

ساير موانع موجود بر سر راه
فعاليت ايشان عبارت بوده است از كمبود سرمايه و كمبود منابع در روستاهايى كه قرار است تحت
پوشش كمك قرار گيرند.

برخى از اين سپاهيان قادر به پركردن جاى خالى گردانندگان شركتهاى
تعاونى در اين مرحله از برنامه اصلاحات ارضى بوده و برخى از كشاورزان را به استفاده از تكنيكهاى
مدرن كشاورزى تشويق مى كنند.

براى رسيدن به اهداف انقلاب سفيد، حركت خوبى آغاز شده است.

با اين وجود، برخى از مشكلات،
كليه ئ ابعاد برنامه را تحت تاعثير قرار داده كه واضحترين و مبرمترين آنا كمبود پرسنل متخصص
مى باشد.

پس از اين، كمبود سرمايه براى تاعمين اعتبار پروژه ها از آغاز شروع آنها را بايد ذكر نمود.

تا
اندازه اى مى توان گفت كه دولت با اصرار بر پيشرفت بيشتر، اين مشكلات رارودروى خود قرار داده
است.

به آن كه به تقويت هدفهاى نائل آمده بپردازد به توسعه ئ عجولانه ئ پروژه ها دست زده است.

نفت و ديگر چه؟ " سرى "
شاه براى حركت هر چه سريعتر درجهت صنعتى كردن ايران بشدت به نفت متكى بوده است.

از
آنجائى كه ذخاير نفتى حتى با ميزان استخراج فعلى تنها براى استفاده 42 ساله ديگر كافى خواهد بود،
شاه در نظر دارد از صنايع عاملى براى عدم اتكاى به نفت استفاده كند.

به دليل هزينه ئ كلانى كه ايجاد
صنايع مختلف مدرن در مراحل ابتدائى نياز
دارد، دولت مجبور بوده كه بار عمده ئ اين هزينه هاى مورد نياز را به دوش خودمى گيرد.

بخش خصوصى عمدتاہ فعاليتهاى مجتمع مانند را در برمى گيرد كه سود سريع و زيادى را دربرداشته
باشد.

بيشتر اين شركتها چندان بزرگ نيستند: طبق آمار دولت ايران 91 درصد از شركتهاى ايرانى
تنها، نفر يا عده كمترى را در استخدام خود دارند.

اگر چه دولت مايل است كه صناعى فرعى كه
توسط بخش خصوصى را در استخدام خود دارند.

اگر چه دولت مايل است كه صنايع فرعى كه توسط
بخش خصوصى اداره مى شود و وابسته به صنايع مادر نظير كارخانه ذوب آهن و پتروشيمى است
رشد كند، ليكن بخشى خصوصى نيز باهمان موانعى كه در سر راه مدرنيز شدن صنايع و برنامه هاى
اصلاحى دولت وجود دارد، روبروست.

هر دو بخش دولتى وخصوصى دچار كمبود سرمايه نيز به
چشم مى خورد.

دولت براى حل مشكل سرمايه اقدام به قراردادن منابع مالى بيشتر در اختيار بانكهاى
سرمايه گذار نموده و براى حل مشكل نيروى متخصص و كاهش اين كمبود نيز طرح تعلم در حين كار
را به مورد اجرا گذارده است.

حداقل شركتهاى برزگتر از اين اقدامات سود مى برند.

عليرغم اين حقيقت كه صنايع بخش خصوصى برخلاف انتظار دولت، چندان سريع رشد ننموده اند،
ولى آنها مانند بخش صنايع " دولتى " رو به رشد بوده و سريعترين رشد را در ميان ديگر اجزاع اقتصاد
كشور دارا مى باشد.

پيشرفتهاى جديد، مانند طرحهاى دولت براى كار بر روى معادن عظيم مس
و همچنين سنگ آهن كه بتازگى كشف شد، باعث تقويت و توسعه مستمر صنايع در يارن يمشوند.

به
هر جا، تا به امروز شاه توانسته است كه برنامه مدرنيزه كردن اقتصادى و اجتماعى خود را اجرا
نموده و به علاوه توانسته است يك ارتش مدرن ايجاد نمايد و اينها بيشتر در اثر وجود نفت بوده
است.

توليدناخالص ملى مصر و اسرائيل زيادتر است.

در 7 سال گذشته اين توليد، رشد متوسطه
سالانه 11 درصد را نشان داده است.

صنعت نفت بزرگترين سهم را در توليد ناخالص ملى دشته و تنها
عامل افزايش روز افزون ان مى باشد.

درآمد ايران از نفت در سال مالى كه در مارس 1972 پايان
پذيرفت، /، ميليار دلار ارز خارجى بوده و ميزان اين درآمد در سال مالى جارى به 2/7 ميليارد دلار
خواهد رسيد.

در دهه 1961 تا 1971 ميزان توليد متوسط سالانه ئ نفت ايران 14/5 درصد افزايش يافت و كه در همين
مدت ميزان افزايش توليد جهانى، درصد و افزايش توليد بقيه كشورهاى خاورميانه 10 درصد بوده
است.

امروزه ايران پس از ايالات متحد، اتحاد جماهير شوروى و عربستان سعودى چهارمين
توليدكننده بزرگ نفت در جهاد نمى باشد.

ميزان توليد آن در
سال 1/7 1971 ميليارد بشكه بوده كه ده درصد توليد كل جهان را تشكيل مى دهد.

وجود ذخاير
نفتى معادل حدود 70 ميليارد بشكه كه 10 درصد ذخاير نفتى دنيا را تشكيل مى دهد، اهميت ايران را
به عنوان يك توليدكننده ئ بين المللى نفت نشان دهد.

افزايش درآمد نفت ايران تنها به خاطر افزايش توليد نبوده است، چرا كه گاهى اوقات شاه و
يا نمايندگان وى با زيركى با شركتهاى نفتى خارجى درباره ئ افزايش سهم ايران از سودى كه اين شركتها
از صادرات نفت ايران كسب مى كنند، به مذاكره نشسته اند.

ميزان واقعى سود از طريق ايجادى قيمت
ثابت مصنوعى كه ايران براى نفت دريافت مى دارد، مشخص مى شود.

از ابتداى امضاى قرارداد اوليه،
هم درصد سود وهم قيمت ثابت به نفع ايران افزايش يافته است ./ براساس قرادادهاى جديدى ك به
امضاع رسيده است، انتظار مى رود كه ايران بتواند حدود 14ميليارد دلار در سالهاى 1971/72 تا
1 75/76 از طريق نفت كسب نمايد.

بعالو، در اواسط سال 1972 ايران براى تهيه ترتيبات بيشتر
جهت مجاز نمودن شركت ملى نفت ايران به صدور زيادتر در چهارچوب فروش نامحدود در بازار
جهانى، وارد مذاكراتى شد.

تهران همچنين خواستار اعمال كنترل عملياتى بر ر وى تاعسيسات
پالايشگاهى وساير فعاليتها شده است.

شاه براى واداركردن شركتهاى نفت به قبول طرحهاى خويش
در تاريخ 3، ژانويه 1973 تهديد به فسخ قراردادهاى جارى نمود و اين در حالى بود كه مذاكرات با
كنسرسيوم ندر اين زمينه در جريان بود.

به هر ترتيب ايران همچنان خواستار به دست آوردن درآمد
بيشتر از نفت، جهت تاعمين اعتبار براى طرحهاى شاه مى باشد.

ايران همچنين سرگرم توسعه ئ ساير منابع درآمد مى باشد.

ايران از لحاظ حجم ذخايرگاز طبيعى
سومين كشور دنيا بوده و ميزان اين ذخاير معادل 00، تريليون فوت مكعب برآورد شده است.

در حال
حاضر بزرگترين خريدار گاز ايران شوروى است كه در سال 1971 حدود 200 ميليارد فوت مكعب
گاز راه ارزش 37 ميليون دلار از ايران خريدارى كرده است.

ايران با مسكو قراردادى براى فروش
5000 ميليارد فوت مكعب گاز منعقد نموده است.

همچنين مذاكراتى جهت توليد گاز مايع درجريان
است.

با شروع سال 1973 طرح كارخانه هاى جديدى با سرمايه گذارى سه ميليارد دلار و بامشاركت
شركتهاى ژاپنى و ساير شركتهاى خارجى جهت احداث آماده شد.

البته درامد حاصل از نفت به تنهايى قادر نبوده است كه راه را براى تمامى اصلاحات مورد نظر شاه و
برنامه هاى مدرنيزه كردن و صنعتى كردن كشور هموار نمايد.

به هر حال
اعتبارات خارجى حدود يك چهارم از بودجه لازم براى طرحهاى ايران رادر برنامه 5 ساله جارى
تاعمين خواهند نمود.

ايالات متحده از سال 1946 با در اختيار قراردادن حدود 1/1 ميليارد دلار در
قالب وامهاى بلاعوض و اعتبارات براى اقتصاد و 1/7 ميليارد دلار براى ارتش ايران كى از منابع
اصلى اين كمكها مى باشد.

ساير اعتبارات بزرگ عمرانى توسط آلمان غربى، فرانس، انگليس،
ايتاليا، ژاپن ارائه شده و كشورهاى كمونيستى نيز از سال، 195 بيش از يك ميليارد دلار اعتبار
اقتصادى در اختيار اين كشور قرار داده اند كه منبع بيش از نيمى از آن شوروى بوه كه بين سالهاى
1 67 و 1 71 نيز حدود 325 ميليون دلار اعتبار براى مصارف نظامى دراختيار ايران گذاشته است.

نظر به شرق، غرب و به خاورميانه " خيلى محرمانه "
سياست خارجى ايران رابطه ئ نزديكى با اوضاع داخلى آن دارد.

از زمان مصدق به بعد، شاه از نظر
كمكهاى اقتصادى وتسليحاتى بشدت به ايالات متحده متكى شد.

در همين راستاوى همپيمانى
نزديكى باغرب پيدا كرد.

در سال 1955 ايران به پيمان ضد شوروى بغداد پيوست و در 1959 يك
موافقتنامه ئ دوجانبه با ايالات متحده به امضاع رسانيد.

وقتى كه اقتصاد ايران در اواخر دهه ئ 1960
واوائل دهه 1970 به طور روزافزونى قويتر شد، شاه خواهان كناركشيدن خود از رابطه نزديك با
آمريكا و به طور كلى غرب گرديد.

او هم اكنون به نظر مى رسد كه خواست ميدان عمل بيشترى در
روابطش با شرق و غرب مى باشد.

روابط تهران با اتحاد شوروى از سال 1963 به طور مستمر گسترش يافته است.

مدتها پيش از آنكه
شاه از اتحاد شوروى بخاطر حمايت از مصدق در دهه 1950 خشمگين شود، روابط ايران با همسايه ئ
شمالى اش تيره وتار بود.

در بيشتر سالهاى قرن 19 ايران شاهد تعديات اتحاد شوروى به خاك خود
بوده وگرچه دولت بلشويك سياستهاى امپراطورى تزارى را مردود اعلام كرد، با اين حال سربازان
روسى دوبار خاك ايران را به اشغال خود درآوردند.

در سال 1920 روسها براى حمايت از " " جمهورى
سوسياليتى گيلان " " كه دركناره ئ جنوب غربى درياى خزر برپا شده بود وارد اين كشور شدند.

روسها
زمانى كه پدر شاه از امضاى قراردارى با مسكو امتناع نمود و آن خطه به سرزمين ايان بازگشت از ايران
عقب نشيين كردند.

پس از جنگ جهانى دوم هنگامى كه سربازان روس و انگليس، ايران را در تصرف
خويش داشتند، روسها از خارج شدن از اين كشور خوددارى نموده و حضور آنان باعث ايجاد دو
جمهورى مستقل در قسمتهايى از كشور كردها و تركهاى آذربايجان در آنها زندگى مى كردند شد، ولى
سرانجام به دليل فشار سازمان ملل، اتحاد شوروى

/ 57