تاب مستوريشب چادرش را پهن کرده روي خانه گور گهواره در زير چادر شب خفاش مي چرخد يک برگ از شاخه مي افتد خم مي شود گندم و آب در ليوان ساکن تيره مي گردد بالاي چادر شب سوسوي فانوسي ست سوسوي فانوس