کلنجارسوزن وجود نخ را بر دوش مي کشدبا بافت هاي سخت کلنجار مي رود و وصل مي کند دو نقطه رادو نقطه ي جداي هماهنگ را به هم بر صفحه ي سفيد بر صحنه ي بي نقش مي رويديک سرو يک پيچک