شنود
پرده نگاه رامسدود مي کند
تنها و سرگشته صداها
در گوش مي لغزند
در مرز بسته
جنبش شيئي ست لرزان
شيئي ست مبهم
پر مي شود جام
دو قطره مي افتد
دو قطره دو شهاب
دو کهکشان سرخ
بر کرک هاي زرد
دو پرده مي افتد
آبي
پرنده
موج پرواز
در شيشه مي خواند
بي پرده
آفتاب