(مسأله 1969) بنابر احتياط موقعى كه گندم و جو را از كاه جدا مىكنند و موقع خشك شدن خرما و انگور، انسان بايد زكاة را بفقير بدهد، يا از مال خود جدا كند، و زكاة طلا و نقره و گاو و گوسفند و شتر را بعد از تمام شدن ماه يازدهم بايد به فقير بدهد، يا از مال خود جدا نمايد، ولى اگر منتظر فقير معينى باشد يا بخواهد به فقيرى بدهد كه از جهتى برترى دارد، مىتواند زكاة را جدا نكند.(مسأله 1970) بعد از جدا كردن زكاة لازم نيست فورا آنرا به مستحق بدهد ولى اگر به كسى كه مىشود زكاة داد، دسترسى دارد، احتياط مستحب آن است كه دادن زكاة را تأخير نيندازد.(مسأله 1971) كسى كه مىتواند زكاة را به مستحق برساند، اگر ندهد و بواسطه كوتاهى كردن او از بين برود، بايد عوض آنرا بدهد.(مسأله 1972) كسى كه مىتواند زكاة را به مستحق برساند، اگر زكاة را ندهد و بدون آن كه در نگهدارى آن كوتاهى كند از بين برود، چنانچه دادن زكاة را به قدرى تأخير انداخته كه نمىگويند فورا داده است بايد عوض آن را بدهد و اگر به اين مقدار تأخير نينداخته مثلا دو سه ساعت تأخير انداخته و در همان دو سه ساعت تلف شده، در صورتى كه مستحق حاضر نبوده، چيزى بر او واجب نيست و اگر مستحق حاضر بوده بنابر احتياط واجب بايد عوض آنرا بدهد.(مسأله 1973) اگر زكاة را از خود مال كنار بگذارد، مىتواند در بقيه آن تصرف كند.و اگر از مال ديگرش كنار بگذارد، مىتواند در تمام مال تصرف نمايد.(مسأله 1974) انسان نمىتواند زكاتى را كه كنار گذاشته براى خود بردارد و چيز ديگرى بجاى آن بگذارد.(مسأله 1975) اگر از زكاتى كه كنار گذاشته منفعتى حاصل شود، مثلا