تدوين تلمود
هر چند كتاب عهد عتيق از حيث اعتبار و قداست ، مقام اوّل را نزد يهوديان دارا مى باشد، ولى متوندينىوكتب مذهبى ديگرى هم وجود دارد كه از احترام والايى برخوردار هستند. مهم ترين آن هامجموعه بزرگ
(تلمود) است . تلمود به معناى تعليم ، در واقع شرح و تفسير اسفار توراتبوده ، و در بيشتر موارد، راه
آموزش و يادگيرى و ياد دادن متون عهد عتيق از راه تعاليم همينتلمود مى باشد. (84) اين اثر ادبى مذهبى
يهود،حاصل كار فرهنگى حكيمان و عالمان يهودى طىّ چند قرن ، يعنى از قرناوّل تا پنجم ميلادى است .توضيح آن كه پس از خرابى شهر اورشليم (بيت المقّدس ) به دست لشكريان (تيتوس )رومى ، گروهى از اَحبار و
راويان يهود گريختند و در اطراف فلسطين (از جمله در جليله ) بهتشكيل محافل دينى و مذهبى همّت گماشتند.اين گونهمحافل دينى را به زبان عبرى (مدراش ) يعنى (مدرسه ) يا (دار التعليم ) ناميدند.دانشمندان و
احبار يهودى ، اخبار، روايات و احاديث شفاهى كه بعد ازنزول تورات تا آن روزگار به طور پراكنده نزد آن
ها موجود بود را گرد آورى كردند وكتابى به نام (ميشناه ) (85)، يعنى المثنى (نسخه ثانى تورات ) به وجود
آوردند.اين كار تا سال حدود 220 ميلادى ادامه داشت .در تدوين ميشناه ، صد و پنجاه تن از عالمان يهود، شركت داشتند. آنان ابواب مختلف فقهى رامانند نماز،
روزه ، احكام ازدواج و طلاق ، احكام حقوق جزا،مسائل طهارت ، نجاست ، احكام مربوط به نذر و قربانى ها و
غير آن را در 6 جلد تدوين كردند.به موازات گروه نخست كه به اطراف فلسطين ، پراكنده شده بودند، گروهى ديگر از احبار وربّانيّون يهود
به بابل ، هجرت كردند. اين گروه نيز مطالعات خود را در زمينه ترجمه وتفسير تورات در مجموعه ديگرى گرد
آوردند و آن را به زبان (آرامى ) كه زبان رايج آنروزگار بابل بود نوشتند، و نامش را (گمارا) (86) گذاردند.گمارا كه به زبانآرامى به معناى (تكمله ) است در واقع ، متمّم ميشناه بود.سپس دو مجموعه ميشناه و گمارا، را با هم تلفيق كردند و آن را به زبان عربى (تلمود) يعنى(تعليم ) نام
نهادند. كار تدوين تلمود تا اواخر قرن پنجم ميلادى ، ادامه داشت . بعدها بركتاب تلمود نيز دو شرح ،
نوشته شد؛ يكى در فلسطين به نام (تلمود اورشليمى ) وديگرى در بابل به نام (تلمود بابلى ).تلمود در واقع ، دائرة المعارفى است كه مجموعه كاملى ازاصول ، فروع ، احكام ، سنن ، تاريخ و ادبيّات
قوم يهود راشامل مى شود.مجموع مسائل تلمود، نزديك به چهار هزار مساءله ازمسائل دينى در تفسير متون عهد عتيق و كتب موجود در
آن است .(87)
ارزيابى نهايى تورات (براى مطالعه (88))
اسلام در عين حال كه اصل كيش و آيين يهود و نيز كتاب دينى آن (تورات ) را از طرف خدا و برحق مى داند، وهمچنين بنيان گذار شريعت يهود (موسى (ع )) را از پيامبران بزرگ )اولوالعزم ) مى شناسد، ولى معتقد است كه
كتاب عهد عتيق به شكلى كه اكنون ديده مى شودتحريف شده ، و از متون اصلى و وحيانى آن (اگر نگوييم در
بيشترمسائل ) بسيار فاصله گرفته ، و حتى در برخىمسائل به ضدّ آن تبديل شده است .توضيح آن كه از آيات قرآن كريم بر مى آيد گر چه مطالب صحيح و حقايق زيادى درتورات فعلى وجود دارد كه
به جراءت مى توان گفت كه از مفاد وحيانى و يا مواعظ و اندرزهاىحكيمانه پيامبران بنى اسرائيل مى
توانند باشند، (89) ولى در برابر اين بخش ازسخنان حق و درست ، سخنان ناصواب و خلاف واقع موجود در آن ،
كه نه باعقل و منطق سازگار است و نه با علم و دانش ، آن قدر فراوان است كه براى هر خواننده اى كه
ازكمترين آگاهى و شناخت نسبت به مسائل اخلاقى ، بديهيّات عقلى و داده هاى علمى روز همبرخوردار باشد
به آسانى ، آشكار مى شود.(90)در اين جا بدون اين كه به بررسى متن تورات بپردازيم براى اثبات ادّعاى خويش علاوه براشاره به ديدگاه
قرآن اظهار نظر برخى از نويسندگان و پژوهشگران شرقى و غربى رانيز مى آوريم .