حرفه نزد او به نجّارىاشتغال ورزيده است .(144)در اين جا يادآورى دو نكته ضرورى است :1 چنان كه ملاحظه شد به تصريح انجيل ، حضرت عيسى (ع ) از مادرى باكره و شوهر نكردهبه دنيا آمده است . با
اين حال در جملات آغازين همينانجيل متّى (جملات 1 17) آمده كه سلسله نياكان عيسى (ع ) توسّط پدرش (يوسف
نجّار) بهداوود مى رسد، زيرا آمده كه داوود و ابراهيم (ع ) هر دو، جدّ عيسى بوده اند... اسحاق ،
پدريعقوب و يعقوب ، پدر يهودا، سپس سلسله نسب را تا شخصى به نام يعقوب ، پدر همين يوسفنجّار، ادامه
مى دهد و مى گويد: يعقوب ، يوسف شوهر مريم را آورد كه عيسى مسمّى به مسيح از او متولّد شد.اين تناقض آشكار، يك مورد از موارد فراوانى است كه در كتاب مقدّس ، وجود دارد، كه همگىتاءييدى بر
صحّت ادّعاى نويسندگان و پژوهشگران در ترديد جدّى درباره كتاب مقدّس و بىاعتبار دانستن آن از حيث
سنديّت و قطعيّت تاريخى است .2 توجّه داريد آنچه در اين جملات انجيل و جملات ديگر آن درباره حضرت مريم (س ) و فرزندبزرگوار او حضرت
عيسى مسيح (ع ) آمده با آنچه قرآن كريم درباره آن ها گفته كاملا متفاوتاست ؛ زيرا در جملات ياد شده
حضرت مريم (س ) نه به عنوان بانوى برگزيده خدا و سرورزنان عصر خويش (145) كه حتّى به گواهى قرآن كريم
خداوند، حضرت زكرياىپيامبر(ع ) را ماءمور حفظ و سرپرستى او كرده است ، (146) بلكه به عنوان يك زن
معمولى
كه همراه يوسف نجّار براى سرشمارى به منطقه اى دور، اعزام مى شود؛ و درآغل حيوانى ، فرزند بزرگوارش
عيسى مسيح (ع ) را به دنيا مى آورد! (147)
دوره جوانى
از دوران جوانى حضرت عيسى (ع ) تا سى سالگى نيز اطّلاعات چندان دقيق وزيادى در دست نيست .از اين رو، پژوهشگران ، دوره جوانى آن حضرت تا سى سالگى راسال هاى (سكوت و خاموشى ) عمر او نام نهادهاند.امّا بنابر روايات موجود، ظاهرا حضرت عيسى (ع ) اين دوران را در شهر ناصره در فلسطين بهسر برده ، و به
همان حرفه نجّارى اشتغال داشته ، و در كارهاى نجّارى خانه هاى ناحيه(جليل ) مشغول و نيز براى
كشاورزان اطراف (ناصره ) ادوات و ابزار آلات كشاورزى مانندگاو آهن ، طوق و ارّابه مى ساخته است .هنچنين نوشته اند او در ميان مردم طبقه پايين جامعه ، از پيشه وران و صنعتگران مى زيسته است ؛و از
همان آغاز عمر، روحى مذهبى و ايمانى قوى داشته و به معتقدات ، مناسك و آداب دينى يهود،پايبند بوده و
همراه با ساير هم كيشان خويش به معابد و كنايس يهودى مى رفت و مراسم دينىو عبادى را با آداب كامل آن
به جا مى آورد.نيز قطعات طولانى از صُحُف پيامبران پيشين را حفظ و تلاوت مى كرد ؛ و پيوسته با احبار وروحانيون گروه
هاى مذهبى يهود به ويژه فريسيان و كاتبان تورات ، به بحث و مناظره مىپرداخت و عقايد خرافى و انحرافى
آنان را گوشزد، و نسبت به آن ، مخالفت و اعتراض مىكرد.همچنين نوشته اند كه در اين دوران عيسى (ع ) به عنوان يك نجّار چيره دست و ماهر براى خدمترسانى به مردم
شهر (صفوريه ) در چهارمين شهر ناصره رفته است ؛ (148) زيرااين شهر حدود سال 6 پيش از ميلاد، طعمه حريق شده
، و خانه هاى مردم در اثر اين آتش سوزىاز بين رفته بود؛ و به دستور هرود، (آنتى پاس ) ماءمور گرديده
بود تا اين شهر را از نوبنا كند. در بازسازى و تجديد بناى اين شهر بود كه طبقنقل برخى منابع تاريخى
حضرت عيسى (ع ) مهارت خود را نشان داده ودر كارهاى نجّارى آنديار به سبك و اسلوب يونانى ، نقش فراوانى
ايفا كرده است .نيز منقول است كه يوسف ، پدر خوانده عيسى علاوه بر او، چهار پسر و چهار دختر داشته است .در اين دوران و
در پى فوت يوسف ، حضرت عيسى (ع ) به عنوان فرزند بزرگ خانواده ،سرپرستى و تاءمين مخارج زندگى آن ها را
برعهده داشته است .(149)
آغاز بعثت (150)
مسيحيان مى گويند حضرت يحيى ، كه از پيامبران زاهد يهود بود مردم را در كنار رود (اردن )موعظه مى كرد وآمدن (مسيح ) را به آن ها بشارت مى داد. وى از مردم مى خواست كه توبه كنندو دست از گناه بردارند.