آسمانى را نرينه يا پدر، تلقّى مى كردند. گاهى هم اين ها به خدايان آسمانى ،زمينى و فضايى تقسيم مى
شدند ؛ مانند (آسورا) يا (اهورا) و (اهوراى خردمند)، كه خداىآسمان ها و زمين و آفريننده جهان بود، و
(ايندرا) يا (تندر) كه خداى فضايى بود. در كناراين خدايان (فره ورتى ها) بودند كه ارواحى مجرّد به شمار
مى رفتند نيز در برابر(اهورا) يا (اهورا مزدا) نيروى خبيثى وجود داشت كه (اهريمن )خوانده مى شد.(آتش ) كه
همان (آگنى ) خداى آتش ودايى است در كيش باستانى ايرانيان پيش از زرتشت نقش بسزايىداشته است .(300)
شناسايى پيشواى آيين زرتشت
هر چند به دليل فاصله زمانى نسبتا طولانى كه با پيدايش آيين زرتشت داريم از تاريخزندگى پيامبر، مكانتولّد، كتاب دينى و احكام و معارف اين دين و نيز چگونگى تبليغ و گسترش آن ، اطلاعات دقيق و مستندى در
دست نيست ، به طورى كه بسيارى از پژوهشگران ، دروجود تاريخى پيامبر ايران باستان ؛ زرتشت ، ترديد
كرده و حتى آن را مورد انكار قرار دادهاند. با اين وصف ، در چنددهه اخير، بسيارى ديگر از محققّان و
اَوِستا شناسان شرقى و غربى درمطالعات و تحقيقات خود درباره آيين زرتشت و زندگى پيامبر آن ، به
نتايج خوبى دستيافته و بسيارى از ابهامات پيرامون اين آيين و شخصيت پيامبرش را زدوده اند.ما نيز با استفاده از تحقيقات اين پژوهشگران و اوستاشناسان به معرفى پيامبر آيين زرتشت وپيشينه اين
آيين و ديگر موضوعات مربوط به آن مى پردازيم .نام : پيامبر آيين مزديسنى را به نام هاى : زردشت ، زرتشت ، زردهُشت ، زرادُشت ، زارتشت ،زارهُشت و
مانند آن خوانده اند، گرچه اوّل و دوم مشهورتر است . همه اين واژه ها از واژه(زَرَتُوشْتَر) (za
athusht
a)
موجود در كتاب آسمانى زرتشتيان يعنى (گات ها) برخاسته است كه طبق صحيح ترين و معروف ترين نظريّه
،معادل (زَرْداشتر) به معناى دارنده شتر زرد است . گاهى القاب (اَشو) به معناى پاك و مقدّسو (شت ) به
معناى حضرت نيز در آغاز نام وى آورده مى شود. پس (شَتْ اشو زردشت ) ، يعنى حضرت زرتشت مقدّس ، و بسيارى
هم او را (وخشورايرانى )، يعنى پيامبر ايرانى ، معرّفى مىكنند.(301)نام پدر زرتشت (پور و شست )، يعنى دارنده اسب خاكسترى و نام مادرش (دُغْدو)، يعنى دوشنده گاو ماده ، و
نيز نام خاندان وى (اِسپيتَمهَ) يا (اسپيتمان ) يعنى سپيد نژاد است.(302)
زمان تولد
درباره زمان تولّد زرتشت نيز اختلاف است ، و بهدليل نبودن اطلاّعات دقيق و قابل اعتماد، نظريّه هاىمتفاوتى ارائه شده است . از جمله (نظريّهسنّتى زرتشتى ) است ، كه بنابر اين نظريّه ، مطابق آنچه در
اوستاى كنونى آمده ، زمان تولّد زرتشت بين سال هاى 660 تا 583 پيش از ميلاد بوده است .مهم ترين مستند و مدرك طرفداران اين نظريّه آن است كه پادشاه پذيرنده و پشتيبان آيينزرتشت به نام
(گشتاسب ) يا (كوى ويشتاسب ) يا (ويشتاسب ) با نام پدر داريوش هخامنشى يكى بود و اين كه ويشتاسب ، پدر
داريوش هم فرمانرواى شرق ايران و خراسانبوده است .ولى اين نظريه را بيشتر اوستاشناسان ، مردود دانسته و زمان پيدايش زردشت را بسيار پيشتر از آن مى
دانند. آنان در ردّ نظريه ياد شده مى گويند اگر اين دو (گشتاسب و ويشتاسب )نام يك نفر بود بايد در سنگ
نبشته هاى داريوش هم مانند اوستا از ويشتاسب به گشتاسب ، يادمى شد. از سوى ديگر (كوى ويشتاسب ) پسر
(اورت اسپ ) (لهراسب ) است ، وحال آن كه تاريخ هخامنشيان ويشتاسب را پسر (ارشام ) مى داند .ديگر اين كه اگر زرتشت در ميان پارسيان ، زندگى مى كرده ، چگونه سرودهايش را بهزبانى غير از زبان
آنان سروده است ؟ زيرا زبان سروده هاى زرتشت با زبان سنگ نبشته هاى هخامنشى يكى نيست . بنابر اين ،
روشن مى شود كه تاريخ ولادت زرتشت بسيار پيش تر ازتاريخ ياد شده مى باشد.(303)نظريه مهمّ ديگرى كه به نظر مى رسد صحيح هم باشد مبتنى بر شواهد و مدارك زبانشناسى و تاريخى وجود
دارد. بنابر اين نظريّه و از ديد زبان شناسى ، بخش هاى كهن اوستا يعنى گات ها اگر از زبان و متون
وداها، قديمى تر نباشد جديدتر هم نخواهد بود. امروزه براى پژوهشگران و اوستاشناسان ، كم و بيش روشن
است كه وداها متعلق به 1500 تا 1700پيش از ميلاد مسيح است ؛ ناگزير اوستا هم بايد مربوط به همين دوره
باشد. ديگر اين كه اگرگاتاها كه گفته اند از خود زرتشت است با زبان كتيبه هاى هخامنشى مقايسه شود،
روشن مى شود كه متون اوستا بسيار كهن تر از زبان رايج عهد هخامنشيان مى باشد.