بیشترلیست موضوعات آشنايى با اديان الهي كلّيات معناى دين وحدت اديان پيشينه قوم يهود عوامل مؤ ثّر در پيدايش قوم يهود ابراهيم (ع ) تا يوسف (ع ) يوسف (ع ) تا موسى (ع ) از موسى (ع ) تا داوود(ع ) يوشع (ع ) تا عيسى مسيح (ع ) اسارت قوم يهود در انتظار مسيح موعود(ع ) پيدايش صهيونيسم متون مقدس يهود تبيين واژه هاى عهد و عهدين عهد عتيق يا مهم ترين متون دينى يهود بخش دوم : حكمت ، مناجات و شعر بخش سوم : پيشگويى هاى انبيا تدوين تلمود ارزيابى نهايى تورات (براى مطالعه (88)) معتقدات دينى يهود احكام دين يهود مناسك و آداب دينى 1 آداب و مراسم متفّرقه 2 اعياد يهود تشكيلات دينى و فرقه هاى يهود 1 و 2 فرقه هاى فريسيان و صدوقيان 3 ايسن ها 4 فرقه قرائيم 5 كاتبان (سوفريم ) 6 عيسويّه 7 گروه هاى جديد مسيحيّت پيشينه مسيحيّت واژه مسيحيّت عصر ظهور عيسى (ع ) (138) دوران زندگى پيش از بعثت تولّد دوره جوانى آغاز بعثت (150) سيرى در رسالت عيسى مسيح (ع ) آغاز دعوت بشارت به ملكوت آسمان معجزات مسيحايى حواريون كتمان رسالت مسيحايى دعوت به مبارزه و مقاومت آغاز دشمنى و مخالفت با عيسى مسيح (ع ) دستگيرى و محاكمه عيسى (ع ) 1 اتّهام اعتقادى 2 اتّهام سياسى عيسى بر صليب (199) انتشار و رسمّيت مسيحيّت كتب مقدّس مسيحيّت معرّفى عهد جديد (203) بخش اوّل : زندگى نامه و سخنان حضرت عيسى مسيح (ع ) بخش دوم : زندگى نامه و سخنان مبلّغان صدر مسيحيّت شاگردان عيسى (ع) بخش سوّم : نامه هاى رسولان بخش چهارم : مكاشفه يوحنّا (كتاب رؤ يا) يادآورى چند نكته معتقدات دينى الف پايه هاى ايمان مسيحى ب اعتقادات اساسى مسيحيت 1 كتاب مقدّس و الهام 2 وحى 3 گناه نخستين و مساءله فدا 4 عيساى نجات بخش 5 تجسّد 6 خدا 7 سه گانگى (توحيد مسيحى ) تاءمّلاتى چند در تثليث مسيحيّت (براى مطالعه ) الف پيشينه تاريخى تثليث ب تثليث در اناجيل ج نقش پولس در رواج تثليث د تثليث ، توجيه عقلانى ندارد ه نفى و ابطال تثليث در قرآن كريم آداب و رسوم 1- غسل تعميد و نام گذارى 2- تاءييد ميثاق 3- توبه و اقرار به گناه 4- ازدواج 5- تدهين (روغن مالى به بيماران ) 6- سازمان روحانى كليسا 7- عشاى ربّانى تشكيلات دينى و فرقه هاى مسيحيّت كليسا و پيشينه آن رهبانيّت مسيحى فرقه هاى معروف مسيحى 1- مذهب كاتوليك (292) 2- مذهب ارتودوكس 3- مذهب پروتستان زرتشت پيشينه دين ايرانيان پيش از زرتشت شناسايى پيشواى آيين زرتشت زمان تولد زادگاه زرتشت زندگى زرتشت اوستا يا كتاب مقدّس زرتشتيان تقسيم بندى اوستا كتاب هاى مقدّس ديگر اعتقادات آيين زرتشت آداب و رسوم 1- مراسم عبادت 2- مراسم كُشتى و سِدرِه پوشى 3- جشن ها و اعياد 5- دفن مردگان فهرست منابع توضیحاتافزودن یادداشت جدید
كلام مسيحى ، توماس ميشل ، ترجمه حسين توفيقى ، نشر مركز مطالعات و تحقيقات اديان ، قم .گنجينه اى ازتلمود? تاءليف راب ، ترجمه امير فريدون گرگانى ، چاپخانه زيبا.لغت نامه دهخدا، چاپ دانشگاه تهران ، 1372.مجمع البحرين ، فخر الدّين طريحى ، دفتر نشر فرهنگ اسلامى ، 1367 ش .مسيحيّت چيست ؟ ويليام . م . ميلر، ترجمه كمال مشيرى ، انتشارات حيات ابدى ، چاپ ششم .معالم النبوّة فى القرآن ، جعفر سبحانى ، نشر مكتبة الامام اميرالمؤ منين ، اصفهان .مفردات الفاظ القرآن ، راغب اصفهانى ، انتشارات مرتضويّه ، 1362 ش .المنجد فى الاعلام ، لويس معلوف ، انتشارات اسماعيليان ، قم .منشور جاويد قرآن ، جعفر سبحانى ، انتشارات اسلامى مدرّسين ، قم ، 1363ش .نگاهى به اديان زنده جهان ، حسين توفيقى ، نشر مركز مديريّت حوزه هاى علميّه خواهران .نگرشى بر اسلام و زرتشت ، موريس شيخى ، انتشارات علوى .وسايل الشيعه ، شيخ حرّ عاملى ، احياء التراث العربى ، بيروت ، 1403 ه.يشت ها، گزارش پور داوود، به كوشش بهرام فره وشى ، انتشارات دانشگاه تهران ، 1347ش .يهود در قرآن ، عفيف عبدالفتّاح طبّاره ، انتشارات شريف رضى ، قم .1- ر.ك . تاريخ جامع اديان ، جان ناس ، ترجمه على اصغر حكمت ص 7 - 11؛ اديان زندههان . رابرت ا.هيوم ، ترجمه عبدالرحيم گواهى ، ص 17 - 18.2- ر.ك روم (30)، آيه 30؛ آل عمران (3)، آيه 33.3- ر.ك دين و روان ، ويليام جيمز، ترجمه مهدى قائنى ، ص 2 - 3.4- ر.ك دين پژوهى ، ميرچاالياده ، ترجمه بهاء الدّين خرمشاهى ، ج 1 (دفتراول و دوم )، ص چهارده - بيست و شش از مقدّمه .5- همان .6- ر.ك الميزان ، ج 14، ص 358و 362؛ درآمدى بر تاريخ اديان در قرآن ، عبدالرحيمگواهى ، ص 308 - 309.7- ر.ك . تاريخ اديان و مذاهب جهان ، عبدالله مبلّغى ، ج 1، ص 33؛ دين پژوهى ، ج 1، ص60 -61؛ خلاصه اديان ، محمد جواد مشكور، ص 5 - 10.8- ر.ك . مجمع البحرين ، شيخ فخر الدّين طريحى ، ج 1(د - ص )، ص 76 - 77؛مفرداتراغب ، ص 175؛ قاموس قرآن ، على اكبر قرشى ، ج 2، ص 380 - 381.9- آموزش دين ، علاّمه طباطبايى ، ص 9.10- تفسير الميزان ، ج 2، ص 130.11- روم (30)، آيه 30: (پس روى خود را متوجّه آيين خالص پروردگار كن ! اين فطرتىاست كه خداوند انسان ها را بر آن آفريده ...).12- الميزان ، ج 16، ص 193.13- ر.ك . بحار الانوار، ج 11، ص 21 - 43.14- درباره اين كه تنها پيامبران اولوالعزم - از ميان پيامبران الهى - داراى كتاب و شريعتآسمانى مستقل بوده اند چنان كه در متن اشاره شد، جاى شك و ترديدى نيست ، اما آيا آنها مانندپيامبر خاتم (ص ) رسالت جهانى هم داشته اند -حداقل براى مردم دوران خودشان تا آمدن پيامبر اولوالعزم ديگرى - ميان علما و متكلمان دينىاختلاف است . ولى شواهد و قرائن قوى تر بر فراگيرى رسالتشان در عصر خودشان دلالتمى كند.از جمله اين كه در برخى روايات از امامان معصوم (ع ) بر اين مطلب تصريح شده است ،و مهم تر از همه اين كه آن برهان معتبر و متقن عقلى كه حكما ومتكلمان الهى براى اثبات ضرورتنبوت اقامه مى كنند نيز چنين اقتضا دارد؛ زيرا بر اساس آن برهان عقلى ، نبوت در بردارندهمحاسن و بركاتى است كه موجب هدايت و سعادتمندى انسان ها مى شود. از اين رو، لطف الهى كهعام و فراگير است اقتضا مى كند كه بشر را به هدايت و سعادت برساند و بهحال خود رها نكند. حال اگر بگوييم مردم هر عصرى موظف نبودند تا از پيامبران ودين پيروىكنند لطف الهى نقض مى شود. اين به حكم عقل قبيح است . ر.ك تفسير الميزان ، ج 2، ص 141، ج3، ص 198؛ حق اليقين ، علامه شبّر، ص 110 - 111، كشف المراد، علامه حلى ، به تصحيح وتعليق حسن زاده آملى ، ص 345 - 346؛ بحار الانوار، ج 11، ص 33 - 56.15- ر.ك .اعلى (87)، آيه 19.16- آيين زرتشت هم داراى كتاب دينى به نام (اوستا) مى باشد امّا با اين كه در قرآن ازدين زرتشت تحت عنوان (مجوس ) ياد شده است نامى از كتاب دينى آن ها نشده ؛ ولى چنان كهاشاره شد آن ها هم داراى كتاب دينى مى باشند، درباره اين آيين و كتابش درفصل چهارم سخن خواهيم گفت .17- ر.ك . از جمله آل عمران (3)، آيات 64 65 و 69 75 و 113؛ مائده (5)، آيات 68 و77.18- مائده (5)، آيات 44، 46 و 48.19- حج (22) آيه 17.20- با اين كه قرآن كريم در اين آيه و آيه 69 از سوره مائده از دين صابئان در رديفاديان يهود و مسيحيت ، ياد كرده است ، ولى امروزه پيروان اين آيين كهن ، اقليّت بسيار ناچيزى راتشكيل مى دهند كه نسبت به پيروان اديان يهودى ، مسيحى و اسلام چندان به حساب نمى آيند. ازاين رو، اين آيين در اين نوشتار، مورد پژوهش قرار نخواهند گرفت . ناگفته نماند كه نظرپژوهشگران اسلامى و غير اسلامى درباره اين آيين و چگونگى پيدايش و معتقدات آن ، مختلف است، امّا در عين حال محققّان بر اين عقيده اند كه صابئان ، پيروان اوّليه حضرت يحيى بن زكريا(ع) مى باشند، و خداى يكتا، رستاخيز و بسيارى از معتقدات دينى الهى و توحيدى را باور دارند؛هر چند كه مانند ساير اديان كهن ، دچار انحراف ها و تحريف هاى زيادى شده است .براى تحقيقبيشتر به تاريخ اديان و مذاهب جهان مبلّغى ، ج 2، ص 827 836 رجوع شود.21- ر.ك . روم ، آيه 30.22- آل عمران ، آيات 19 و 85.23- برگرفته از شريعت در آيينه معرفت ، عبدالله جوادى آملى ، ص 100 101، معالمالنبوة فى القرآن جعفر سبحانى ، ج 3، ص 119 120.24- ر.ك مائده ، آيات 46 48.25- همان ، آيه 48 .26- جهان مذهبى ، ريچارد بوش و ديگران ، ترجمه عبدالرحيم گواهى ، ج 2، ص 570.27- اسلام به معناى لغوى آن ، يعنى تسليم در برابر خدا و ايمان خالص به خدا وامتثال فرامين او، چنان كه قرآن كريم ، حضرت ابراهيم (ع ) را حنيفاً مسلماً ناميده است ؛آل عمران (3)، 67.28- ر.ك . يهود در قرآن . ص 15.29- ر.ك خلاصه اديان ، ص 116 117.30- همان 16.31- ر.ك در قلمرو وجدان (سيرى در عقايد، اديان و اساطير)، عبدالحسين زرين كوب ، ص161 162.32- در حالى كه مورّخان ، قوم يهود و عبرانيان را بيابانگردانشمال حجاز، اعلام داشته كه بعدها به سرزمين كنعان و فلسطين روى آورده اند. ر.ك تاريخمختصر اديان بزرگ ص 284 285؛ تاريخ جامع اديان ، ص 326.33- عهد عتيق ، سفر پيدايش ، باب دوازدهم ، جملات 1 3.34- در نوشتن اين قسمت از منابع زير نيز استفاده شده ؛ تاريخ جامع اديان ، ص 328 331؛ خلاصه اديان ، ص 117 120.35- دو نكته ، خاطر نشان مى شود: اوّل اين كه همه جملاتى كه در اين نوشتار از عهد عتيق وجديد (تورات و انجيل ) نقل مى شود، از ترجمه فارسى كتاب مقدس آن هاست كه به همّت انجمنپخش كتب مقدسه در ميان ملل ، ترجمه و منتشر شده است . دوم اين كهنقل وقايع مربوط به پيامبران و غير آن ها از كتب ياد شده هرگز به معناى مورد تاءييد بودنهمه آن نقل ها نيست . براى همين چنان كه در مقدّمه اشاره شد سعى مى شود. به حد توانديدگاههاى اسلامى را در پاورقى ها و بر حسب ضرورت در متن بياوريم .36- در قرآن كريم ، نام پدر ابراهيم (آزر) آمده است كه به عقيده مفسّران شيعه در واقعنام عموى اوست كه سرپرستى ابراهيم را به عهده داشته است . اما مفسّراناهل سنّت آن را نام پدر وى دانند.37- توجه شود اين كه در برخى منابع تاريخى (نظير تاريخ جامع اديان ، ص 326 و329) هم شهر اور در جنوب بابل وهم نواحى شمال عربستان زادگاه اصلى قوم يهود، اعلامشده است ، با توجه به عدم مرز بنديهاى سياسى جغرافيايى در آن دوران و گستردگى شبهجزيره عربستان ، يك مكان و محل هستند نه دو مكان .38- خداوند آشكار شدنى نيست ، شايد مراد اين باشد كه انوار الهى بر قلب او تابيدنگرفته بود.39- از اين گونه روايات در تورات زياد است ، حتى در برخى روايات از ارض موعوديعنى كنعان و فلسطين سخن مى رود، كه تنها دليل صهيونيست هاى اسرائيلى در ادّعاى مالكيتبر سرزمين قدس شريف است . علاوه بر اين كه در صحّت اين گونه روايات تورات بايد شككرد، بر فرض صحّت ، اعراب مسلمان كه از نسلاسماعيل هستند نيز جزو نوادگان و فرزندان ابراهيمخليل (ع ) به شمار مى روند، و در نتيجه مشمول اين آيه از تورات نيز مى باشند. 40-فرازهايى از عهد عتيق ، سفر پيدايش ، باب هفدهم .41- ر.ك ، صافات (37)، آيه 100.42- در قرآن (صافات ، آيات 101 102) و روايت هاى اسلامى ، آن ذبيح را،اسماعيل كه فرزند ارشد ابراهيم است مى دانند نه اسحاق .43- عهد عتيق (تورات )، سفر پيدايش ، باب ، بيست و پنجم ، جملات 7 11 و 20 بهبعد.44- از اين به بعد تورات هم كمتر به اسماعيل مى پردازد و مطالب تورات بر محور خانوادهاسحاق است .45- سبط به معناى نواده و فرزند فرزند و نيز قبيله و قوم مى باشد، چوننسل يعقوب توسّط آنها امتداد و استقرار يافته بود، از اين رو، به آنها اسباط لقب داده اند.(ر.ك . مجمع البيان ، ج 2 (ر ص )، ص 326).46- برگرفته از تاريخ جامع اديان ، ص 330 331؛ آشنايى با تاريخ اديان ، ص129 130.47- دونكته را يادآور مى شويم :1 با اين كه در تورات (سفر پيدايش ، باب سوم ) ودر جمله سوم آن چنان كه ياد شد سخن ازفرشته خداوند است كه در ميان بوته اى بر موسى آشكار گرديد، اما بلافاصله در جملهچهارم مى گويد خدا از ميان بوته اى ندا در داد... اين مورد از موارد فراوانى است ، كه درعبارات تورات ، تناقض گويى آشكارى مشهود است .2 آنچه در چهار سفر از پنج سفر تورات ، يعنى سفر خروج ، سفر لاويان ، سفر اعداد وسفر تثنيه درباره موسى (ع ) آمده ، با آنچه در آيات قرآن كريم درباره او آمده است تفاوتهايى مشاهده مى شود كه در اين جا براى رعايت اختصار آن قسمت هائى از تورات كه زياد ازواقعيت دور نيست نقل مى شود، تا هم جانب امانت درنقل رعايت شده باشد و هم از ديدگاه هاى قرآنى كه بر اساس واقعيت هاى تاريخى مى باشدزياد فاصله نگرفته باشيم . در ضمن مرحوم علامه در تفسير الميزان ، ج 16 ص 44 46،برخى از اين موارد اختلاف نظر ميان قرآن و تورات را آورده است به آنجا رجوع شود.48- طبق آيه 101 سوره اسراء، خداوند نه آيه و معجزه به حضرت موسى (ع ) اعطا كرد.49- اين داستان در چند جاى قرآن از جمله در سوره قصص ، آيات 1 50 و طه ، آيات 9 98 آمده است .50- در اين جا قرآن كريم مى فرمايد كه خداوند در آغاز به موسى و هارون فرمان داد تانزد فرعون روند و او را موعظه كنند، شايد پند گيرد و به راه حق بر گردد. ر.ك قرآن كريم، سوره طه (20)، آيات 43 47.51- ر.ك . تورات ، سفر خروج ، باب هاى نهم و دهم ؛ قرآن كريم ، و سوره اعراف (7)،آيات 130 133.52- تحقيقات دقيق گواهى مى دهد كه رود نيل بوده نه درياى سرخ ؛ تفسير نمونه ، ج15، ص 247 249.53- سفر خر و ج ، باب شانزدهم ، جملات 2 5.54- ر.ك تورات ، سفر خروج ، باب شانزدهم ؛ قرآن كريم ، سوره بقره ، آيه 57،اعراف ، آيه هاى 160 161.55- ر.ك . سوره بقره ، آيات 54 61؛ طه ، آيات 85 97؛ نساء، آيه 153.56- ر.ك ، تورات ، سفر خروج ، باب هاى سى و دوم و سى و چهارم .57- ر.ك . خلاصه اديان ، ص 124؛ تاريخ جامع اديان ، ص 335.58- تورات ، سفر خروج ، باب سى و دوم ، جملات 1 5،نقل به طور خلاصه .59- چنان كه ملاحظه مى كنيد تورات سازنده گوساله را هارون وصى حضرت موسى (ع )معرفى مى كند كه بت ساخت !در حالى كه او پيامبر بود و ساحت مقدسش از اين تهمت بزرگپاك و منزّه است . بلكه اين شخص سامرى بوده است . ر.ك طه ، آيات 85 95.60- ر.ك تاريخ پيامبران ، (ترجمه حياة القلوب )، ج 1، علامه محمد باقر مجلسى ، ص797 798، انتشارات سرور، قم .61- در نوشتن اين بخش از تاريخ جامع اديان ، ص 331 336؛ خلاصه اديان ، ص 120 126 نيز استفاده شده است .62- تاريخ جامعه اديان ، ص 336.63- در سوره بقره ، آيه 246 بدون ذكر نام به پيامبرىسموئيل اشاره شده است ؛ تفسير الميزان ، ج 2، ص 311.64- تاريخ جامع اديان ، ص 337 338.65- هر چند حضرت داوود و سليمان (ع ) نزد يهوديان از احترام خاصى برخوردارند، ولىتنها به عنوان دو پادشاه مطرحند نه به عنوان دو پيامبر از پيامبران الهى ، اما قرآن كريم ،اين دو بزرگوار را از پيامبران الهى و دو شخصيت بزرگ دينى صاحب رسالت الهى مى داند. وبراى آن ها نزد خدا مقام و منزلت بسيار والايى ذكر مى كند.از جمله ر. ك .، ص (38)، آيات 17 20، 26 و 30؛ سباء (34)، آيات 10 14 و 12 ؛ نساء(4)، آيه 163؛ انبياء (21) آيه 78.66- برگرفته از آشنايى با تاريخ اديان ، ص 133 134؛ خلاصه اديان ، ص 128 129.67- ر.ك . تاريخ جامع اديان ، ص 348 349.68- ر.ك . جهان مذهبى ، ج 2، ص 596 599.69- البته بعدا در جاى خود خواهيم گفت كه حضرت عيسى (ع ) را به دار نياويختند و اوبه آسمان صعود كرد .70- برگرفته از خلاصه اديان ، ص 138 139 ؛ جهان مذهبى ، ج 2، ص 601 602.71- فرهنگ جامع سياسى ، ص 604؛ لغت نامه دهخدا، ج 9 (از 14جلدى ) ص 13323.72- حقايقى درباره صهيونيسم ، زمان برداسكى ، ترجمه م . احمد آبادى ، ص 14 21.73- ماجراى يهودكشى هيتلر در جنگ جهانى دوم ، به گواهى پژوهشگران ، دروغ محض بوده، و صرف مظلوم نمايى صهيونيست ها جهت برانگيختن احساسات و عواطف انسانىدُوَل و ملل دنيا به سودخود و كسب وجهه جهانى مى باشد تا زمينه تاءسيس كشورمستقل صهيونيستى (اسرائيل ) را فراهم كنند كه متاءسفانه چنين شد و دولتاسرائيل در دل سرزمين هاى اسلامى و قدس شريف ،تشكيل گرديد!براى تحقيق بيشتر به كتاب هاى ماجراى اسرائيل ، صهيونيسم سياسى ، روژه گارودى ،ترجمه منوچهر بيات مختارى ، نيز حقايقى درباره صهيونيسم مراجعه شود.74- برگرفته از فرهنگ جامع سياسى ، ص 156 161 و 164 165؛ آشنايى باتاريخ اديان ، ص 139 141.75- در تدوين و تبيين پيشينه قوم يهود، علاوه بر استفاده از بخش هايى از كتب تورات وبرخى منابع ديگر، از اين آثار هم استفاده شده است . تاريخ جامع اديان ، ص 325 381؛تاريخ مختصر اديان بزرگ ص 267 327 ؛ جهان مذهبى ، ج 2، ص 569 664؛ خلاصهاديان ، ص 114 152؛ يهود در قرآن ، ص 15 17 ؛ تحقيقى در دين يهود، ص 114 201؛در قلمرو وجدان (سيرى در عقايد، اديان و اساطير)، ص 159 190.76- اصطلاحات عهد قديم و جديد را اولين بار (پولس ) مطرح ساخت ، ولى در كليساىمسيحيت از اواسط قرن دوم ميلادى به كار گرفته شده است ، تحقيقى در دين مسيح ، ص 13.77- تورات ، يك واژه عبرى است به معناى قانون ، شريعت ، هدايت و غير آن ؛ تاريخمختصر اديان بزرگ ، ص 269 و 271 272.78- مجلّه ارغنون ، شماره 5 6، سال دوم ، ص 20، بهار و تابستان 74.79- انجيل ، واژه يونانى است به معناى بشارت .انجيل يا اناجيل ، مجموعه مطالبى است كه توسط چهار تن به نام هاى متّى ، مرقس ، لوقا ويوحنّا نوشته شده است . المنجد فى الاعلام ، ص 76.80- ر.ك عهد جديد، كتاب غلاطيان ، باب 3، جمله هاى 10 13.81- سِفْر به معناى كتاب است و جمع آن ، اسفار مى شود؛ مجمع البحرين ، ج 1(دص )، ص380.82- اين روايت ها به نقل و گزارش اسفار تورات به شرحى كه در بالا اشاره شد مىباشد و صحّت و سقم آن ها نيازمند بررسى و تحقيق ديگرى است .83- در حالى كه قرآن كريم و منابع روايى اسلامى ، ساحت قدس حضرت ايوّب (ع ) را ازهمه اين اتّهامات مبرّا و پاك دانسته و او را به بهترين وجه ستوده است . ر.ك منشور جاويد ج 5،ص 135 152 (مبحث قرآن و عصمت ايّوب (ع ).84- مقصود اصلى تلمود، آن بود كه براى ملّت يهود، مجموعه اى از تعاليم فراهم آوردكه ارزش و اهمّيّت آن بيش از ارزش يك اعتقاد نامه ساده و نيز از هر جهت راهنماى آن ها در زندگىباشد ؛ گنجينه اى از تلمود، ص 167.85- .Mishnah 86- .Goma a 87- ر.ك . تاريخ جامع اديان ، ص 368 371؛ جهان مذهبى ، ج 2، ص 608 613.88- توجه شود در اين قسمت بحث تا آخر هر جا از تورات نام مى بريم مراد مجموعه كتبعهد عتيق است ، جز مواردى كه با قيد آورده شد كه مراد از تورات ، متن اصلى اسفار است كهمربوط به خود حضرت موسى (ع ) مى باشد .89- ر.ك آل عمران ، آيات 3 4؛ مائده ، آيات 66 و 68؛ بقره ، آيه 79 و غير آن ؛ الميزان، ج 3، ص 5 6.90- برخى از آيات ، بيان كننده تحريف تورات ، عبارتند از: بقره ، آيه 79 ؛ نساء،آيات 46 47؛ مائده آيات 13 14و 41 44 47.91- تاريخ مختصر اديان بزرگ ، ص 283.92- جهان مذهبى ، ج 2، ص 603 604.93- تفسير الميزان ، ج 3، ص 308 310.94- كتاب گنجينه اى از تلمود به قلم راب ، دكتر، ا. كهن ، ترجمه امير فريدونگرگانى است كه به سال 1350 شمسى در چاپخانه زيبا چاپ و منتشر شد.95- ظاهرا فصولاوّل تا چهارم و نيز فصل دوازدهم مباحث عمدتا اعتقادى ، و بقيهفصول مربوط به دستورهاى عملى است .96- سنهد رين ، واژه عبرى و برگردان از واژه يونانى سونهدريون (Sun ed ion) وبه معناى دادگاه و انجمن است و مراد از سنهد رين كبير، دادگاه عالى و بزرگ يهوديان است كهداراى 71 عضو مى باشد. در حالى كه دو دادگاه ديگر در محاكم قضايى يهوديان يكى داراىسه عضو وديگرى داراى بيست و سه عضو است ؛ گنجينه اى از تلمود، ص 302 304.97- گنجينه اى از تلمود، ص 27.98- گنجينه اى از تلمود، ص 33.99- همان ، ص 45 100- همان .101- گنجينه اى از تلمود، ص 47.102- همان ، ص 129.103- گنجينه اى از تلمود، ص 79.104- بقره ، آيه هاى 54 74؛ آل عمران ، آيه 112 و... .105- زيرا اين اعتقاد بر اساس نفى پيامبرى حضرت عيسى (ع ) و پيامبر خاتم حضرتمحمد بن عبدالله (ص ) مى باشد. قرآن كريم پيامبر گرامى اسلام (ص ) را خاتم ، رئيس وسرور همه پيامبران الهى مى داند و بس .106- پيش از اين ، گذشت كه چنين چيزى واقعيّت ندارد ؛ زيرا تورات اصلى ، مفقود شدهاست .107- جهان مذهبى ، ج 2، ص 623 624.108- همان ص 624.109- همان .110- جهان مذهبى ، ج 2، ص 625. براى اطلاع از اين اعتقاد نامه ها به صفحات 614 تا625 همين كتاب ، رجوع كنيد.111- در قرآن كريم اين واژه با سكون حرف (با) (سَبْت ) آمده است ؛ بقره ، آيه 65 ونساء، آيه 154.112- عهد عتيق ، سفر خروج ، باب بيست ، جملات 1 17و سفر تثنيه ، باب پنجم ، جملات6 22 با تصرف و اصلاح برخى عبارات .113- تورات ، سفر تثنيه ، باب نهم ، جمله نهم . در بسيارى موارد در كتاب مقدّسيهوديان از روزه ، سخن رفته است ؛ تحقيقى در دين يهود، ص 318 319.114- روزه آن چنان اهمّيّت دارد كه طبق نقل قاموس كتاب مقدس در ميان هر ملّت و مذهبى درتمام اوقات ، روزه گرفتن معمول و پسنديده بوده است ؛ قاموس كتاب مقدّس ،ص 427 428.115- تورات ، سفر لاويان ، باب نوزده ، جملات 18 19؛ گنجينه اى از تلمود، ص249.116- پس راز اين كه يهودى هاى صهيونيست ، نيم قرن است بر سر مردم مظلوم و آوارهفلسطين ، شب و روز گلوله ، خمپاره و موشك مى ريزند و در حق آن ها هر نوع فشار و شكنجه اىرا روا داشته و حتى جنازه هاى شان را منفجر مى كنند و كارهايى از اينقبيل ، همگى از روى نوع دوستى و محبت از نوع اسرائيلى است كه يهوديان صهيونيست بهدستور كتاب مقدس # انجام مى دهند!!117- بر گرفته از جهان مذهبى ، ج 2، ص 625 630.118- توجه شود گرچه يهوديان بر اساس ماه هاى قمرى اعيادشان را جشن مى گيرندولى به خاطر تغييرات ماه هاى قمرى براى ثابت ماندن اعيادشان روز شمار ماه هاى شمسى رابا افزودن بر ماه هاى قمرى ملاك محاسبه قرار مى دهند. ر.ك جهان مذهبى ، ج 2، ص 630 631؛ تحقيقى در دين يهود، ص 306 307.119- شابوع يا اُسبوع ، به معناى هفته است .120- ر.ك خلاصه اديان ، ص 144 145؛ آشنايى با تاريخ اديان ، ص 144 145؛جهان مذهبى ، ج 2، ص 630 638؛ تحقيقى در دين يهود، ص 301 308.121- خلاصه اديان ، ص 136 137، جهان مذهبى ، ج 2، ص 648 649.122- برگرفته از جهان مذهبى ، ج 2، ص 649 650.123- اين فرقه را به مناسبت نام بنيانگذار آن (عانانيه ) هم مى گويند. نهضت عانانيهدر مناطق وسيعى از فلسطين ، مصر وايران گسترش يافته و پيروانى پيدا كرده بود؛ خلاصهاديان ، ص 148 149.124- خلاصه اديان ، ص 149 150. گروه هاى ديگرى نيز وجود دارند كه براى رعايتاختصار از ذكر آن ها خوددارى شده است ؛ ر.ك همان ، ص 147 151.125- قرن هيجدهم را كه قرن سيطره عقل و دستاوردهاى علمى عقلى بر داده هاى شريعتوحيانى است ، عصر عقل گرايى يا عصر روشنگرى گويند؛ (ر.ك علم و دين ، ايان باربور،فصل 3، به ويژه ص 71 74).126- جهان مذهبى ، ج 2، ص 656.127- همان ، ص 657.128- برگرفته از جهان مذهبى ، ج 2، ص 656 660؛ تاريخ اديان ، ص 208 210؛اين كتاب غير از تاريخ جامع اديان است ؛ چه اين كه تاريخ اديان ، اثر خود على اصغر حكمتاست ولى تاريخ جامع اديان ، ترجمه اوست !129- مهم ترين جنبشى كه پس از آن ميان يهوديان به ويژه اروپايى پديد آمد جنبش افراطى ونژاد پرستى صهيونيسمى بود كه پيش از اين با عنوان پيدايش صهيونيسم از آن سخن گفتيم .جالب اين جا است كه پديد آورندگان اين جنبش ، عمدتا همان يهوديان به اصطلاح ، روشنفكرعصر روشنگرى بودند و با اين كه يكى از اصول مورد تصويب اصلاح گرايان و روشنفكرانيهودى نفى هر گونه وطن خواهى خاص و ملّى گرايى بود، آن ها در صدد اِحياى فرهنگ منحطّقوميّت گرايى و نژاد پرستى كهن ، بر آمده ، و در مهد تمدّن جديد غرب و عصر روشنگرى وعقل گرايى ، نهضت صهيونيستى را با تكيه بر باورهاى نژاد پرستى و تعصّبات ملّى مذهبى به وجود آوردند!130- تاريخ جامع اديان ، ص 382؛ در قلمرو وجدان ، ص 191.131- چنان كه در كتاب اولسموئيل ، باب دهم ، جملات 1 2 آمده كه شاؤ ل (طالوت ) توسّطسموئيل ، مسح شده است :(پس سموئيل ، ظرف روغن را گرفته بر سَرِوى (شاؤل ) ريخت و گفت : آيا اين نيست كه خداوند تو را مسح كرد تا بر ميراث او ،حاكم شوى ؟) 132- چنان كه يهوديان ، كوروش كبير را نيز به خاطر نجات دادن شان از اسارتبختنّصّر مجازا مسيح مى خوانند. ر.ك . عهد عتيق ، كتاب اشعياء، بابچهل و پنج .133- يحيى كه بر حسب روايات ، از جانب پدرش (زكريّا) به طبقه كاهنان يهود، انتسابداشت و از جانب مادرش (اليصابات ) با مادر عيسى (مريم ) خويشاوند بود، مبشّر دعوت عيسى(يشوع ) بود، و نزديك شدن ملكوت الهى را بشارت مى داد؛ ر. ك در قلمرو وجدان (سيرى درعقايد، اديان و اساطير)، ص 194 195.134- نصارى جمع نصران است و به پيروان حضرت عيسى (نصارا) گويند، مجمعالبحرين ،: طريحى ج 1، ماده (ن ص ر) ص 0.32 135- ر.ك آشنايى با تاريخ اديان ، ص 148.136- صف (61)، آيه 14.137- ر.ك مجمع البحرين ، شيخ فخر الدين طريحى ، ج 1، ماده (ن ص ر)، ص 320.138- مشكل منابع تحقيق ، تعدّد آرا در نقل وقايع وعدم امكان دستيابى به منابع معتبرتاريخى در دين مسيح هم مانند دين يهود، وجود دارد، واز اين جهت درنقل وقايع مورد وثوق و منطبق با واقع خارجى ، دچارمشكل جدّى هستيم . چنان كه پژوهشگران غربى هم بر اين حقيقت اعتراف دارند.به عنوان نمونه ، جان ناس مى نويسد: (نقل اين سرگذشت (سرگذشت دين مسيح ) به روشنىو اختصار، كار آسانى نمى باشد...) ر.ك تاريخ جامع اديان ، ص 382 383.فليسين شاله نيز مى نويسد: (درباره دين مسيح ، كتب بسيارى نوشته شده و انتخاب كتابىمخصوص ، بسيار مشكل است .)، ر.ك تاريخ مختصر اديان بزرگ ، ص 401.نويسندگان غربى كتاب جهان مذهبى هم نوشته اند: (به دست دادن شمايى از وقايع عمدهزندگى حضرت عيسى (ع ) به جهت اين كه داده هاى تاريخى كمى در اين مورد وجود دارد كار غيرممكن است ؛) ر.ك جهان مذهبى ، ج 2، ص 383.با اين وصف تلاش مى شود تا به اندازه توان ، وقايع از منابع آن هانقل و طورى بيان گردد كه هم رعايت امانت در نقل روايات و هم موارد خلاف واقع در حدّ توان ،خاطر نشان شود.139- ر.ك تاريخ جامع اديان ، ص 384.140- امّا، چنان كه بيشتر اشاره شد و بعد نيز خواهيم گفت متاءسّفانه با ظهور حضرتعيسى مسيح (ع ) كه به حقيقت مسيح موعود و منجى آن ها از فساد، ظلم وارتداد بوده است ، او رامورد انكار قرار داده و به مخالفت با او برخاسته و حتّى توطئهقتل و دار آويختنش را دامن زده بودند. ولى اين باور دينى در ميان يهوديان مانندملل و امّت هاى ديگر همچنان پابرجا است كه روزى منجى موعود، ظهور خواهد كرد و جهانيان را ازظلم و ستم ، رهايى خواهد بخشيد. با اين توضيح كه در باور يهوديان مسيح موعود از فرزندانداوود و سبط يهودا خواهد بود، و در پايان حكومت آخرين حاكم ظالم كه دنيا پر از جور و ظلم شدهاست ظهور خواهد كرد. او قاضى عادل و پادشاه صالح است . مردگان نيز از گورها بر مىخيزند و با زنده گان به مسيح مى پيوندند. مسيح ، دادگاهىتشكيل مى دهد، افراد بد را به دوزخ مى افكند و نيكان در بهشت جاودان ، قرار و آرام خواهندگرفت ، برگرفته از تاريخ جامع اديان ، ص 383 386؛ تاريخ اديان ص 215 217.براى تحقيق بيشتر ر.ك به كتاب انتظار مسيحا در آيين يهود .141- عبارات انجيل ، با مختصر ويرايشى جهت زيباسازى آننقل شده است .142- زيرا به اعتراف پژوهشگران غربى و شرقى ، رواياتى كه در عهد جديد(انجيل ) آمده است جنبه اساطيرى داشته و سند تاريخى معتبر به حساب نمى آيد ؛ ر.ك جهانمذهبى ، ج 2، ص 682؛ تاريخ مختصر اديان بزرگ ، ص 405 408؛ تحقيق در دين مسيح ،ص 143.143- ر.ك عهد جديد، انجيل متى ، باب دوم ، جمله هاى 13 22.144- ر.ك عهد جديد، انجيل مرقس ، باب ششم ، جمله 3؛ تاريخ جامع اديان (ترجمه )، ص388؛ تاريخ مختصر اديان بزرگ ، ص 413.145- ر.ك آل عمران ، آيه 42.146- آل عمران (3)، آيه 37.147- اين روايت درباره محل زايمان حضرت عيسى (ع ) با روايات اسلامى در اين زمينهسازگار نيست ؛ زيرا در قرآن ، آيات 22 23 از سوره مريم دارد كه هنگام درد زايمان حضرتمريم به نقطه دور دست پنهانى رفت و زير درخت نخلى زايمان كرد و در برخى روايات هم آمدهكه از راه دمشق به سرزمين كربلا آمده و در محل دفن بدن مطهر امام حسين (ع ) عيسى را به دنياآورد و برگشت . ر.ك . بحار الانوار، ج 14، ص 212.148- طوق ، وسيله اى است كه براى مهار وكنترل حيوانات ، بر گردن آنها گذاردند.149- برگرفته از تاريخ جامع اديان ، ص 388 389؛ تاريخ اديان ، ص 220 221.150- از نظر قرآن كريم ، حضرت عيسى (ع ) از آغاز تولّد و طفوليّت ، پيامبر بوده ؛زيرا آن حضرت خود را در حالى كه در گهواره بود پيامر داراى كتاب معرفى كرده است ،ر.كمريم (19)، آيه 30.151- ر.ك انجيل متى ، باب سوم ، جمله اول .152- انجيل متّى ، باب سوم ؛ تاريخ جامع اديان ، ص 390.153- در اسلام هم ، چهل شبانه روز، رياضت كشيدن و مراقبت ويژه در رفتار و كردار،بسيار مطلوب بوده و سفارش شده است . چنان كه پيامبر (ص ) در حديثى فرمود: هر كسچهل روز براى خدا، خالص شود و تزكيه گردد، چشمه هاى حكمت از قلبش بر زبانش جارى مىشود ر.ك بحار الانوار، ج 67، ص 249.154- ر.ك . انجيل مت ى ، باب چهارم ، تاريخ جامع اديان ص 389 390.155- ر.ك انجيل مرقس ، باب اوّل ؛ تاريخ جامع اديان ، ص 391 393.156- انجيل متّى ، باب پنجم ، جمله هاى 17 20.157- ر.ك صفّ(61)، آيه 6، آل عمران ، آيه 49.158- ر.ك زخرف (43)، آيه 63.159- ر.ك آل عمران ، آيه 50.160- توجه شود اين كه رسالت حضرت عيسى مسيح (ع ) براى اصلاح دين يهود و هدايتيهوديان باشد، مناظراتى با آن سخن پيشين ، درباره رسالت جهانى داشتن همه پيامبراناولولعزم (حداقل براى عصر خود) ندارد؛ زيرا اصلاح دين يهود و يهوديان به عنوان نقطه آغازرسالت جهانى حضرت عيسى (ع ) و محور آن مى تواند مطرح باشد و او اگر فرصت مى يافتدر گسترش حوزه تبليغ رسالت خويش حتماً مى كوشيد.161- ر.ك انجيل متّى ، باب سوم ، جمله 3؛انجيل مرقس ، باب 1، جمله 4 و انجيل لوقا، باب سوّم ، جمله 3.162- انجيل متّى ، باب چهارم ، جمله هاى 12 25؛انجيل مرقس ، باب اول ، جمله هاى 14 15 و لوقا، باب 4، جمله هاى 14 15.163- انتظار مسيحا در آيين يهود، ص 24.164- ر.ك انتظار مسيحا در آيين يهود، ص 24 25؛ عهد عتيق ، كتاب اشعيا، به ويژه بابنهم ، جمله هاى 6 7 و باب يازدهم ، جمله هاى 1 9.165- ر.ك انجيل متّى ، باب 28، جمله هاى 16 20؛ مرقس ، باب 16، جمله هاى 14 18،لوقا، باب 24، جمله هاى 36 49.166- قرآن كريم نيز در آيات بسيارى از جمله در آيه 110 سوره مائده ، معجزاتفراوانى از آن حضرت ذكر مى كند كه در اين جا ترجمه آيه ياد شده را مى آوريم : (به خاطرآور هنگامى را كه خداوند به عيسى بن مريم گفت :ياد كن نعمتى را كه به تو و مادرتبخشيديم ! زمانى كه تو را با (روح القدس ) تقويت كردم ، كه درگاهواره و به هنگامكودكى با مردم سخن مى گفتى ؛ و هنگامى كه كتاب و حكمت و تورات وانجيل را به تو آموختم ؛ و هنگامى كه به فرمان من ، ازگل ، چيزى به صورت پرنده مى ساختى ، و در آن مى دميدى ، و به فرمان من پرنده اى مى شد؛ و كور مادر زاد، و مبتلا به بيمارى پيسى را به فرمان من ، شفا مى دادى ، و مردگان را (نيز)به فرمان من زنده مى كردى ؛ و هنگامى كه بنىاسرائيل را از آسيب رساندن به تو، باز داشتم ؛ و در آن موقع كهدلايل روشن براى آن ها آوردى ، ولى جمعى از كافران گفتند: اين ها جز سحر آشكار نيست !).167- انجيل يوحنّا، باب هفتم ، جمله 31.168- ر.ك انجيل متّى ، باب يازدهم ، جمله هاى 2 11 وانجيل لوقا، باب هفتم ، جمله هاى 18 30.169- ر.ك انجيل مرقس ، باب نخست ، جمله هاى 4 45؛ متّى ، باب 8، جمله هاى 1 4 ولوقا، باب 5، جمله 14 16.170- حواريّون به معناى (سپيد جامگان ) است ؛ زيرا آنان جامه هاى سفيد بر تن داشتند.نيز به معناى خالص شدگان و پاكيزگان و تطهير شدگان آمده است ؛ مجمع البحرين ج 1(ماده ح ور)، ص 594 595؛ المنجد فى اللّغة ، ص 160 161.171- او همان كسى است كه حضرت عيسى (ع ) را تسليم دشمن كرده و به او خيانت ورزيدهاست ؛ انجيل متّى ، باب اوّل ، جمله 5.172- انجيل متّى ، باب دهم .173- انجيل متّى ، باب بيست و ششم ، جمله هاى 31 75.174- مائده ، آيه 111.175- آل عمران ، آيه 52.176- انجيل متّى ، باب شانزدهم ، جمله هاى 13 20،انجيل مرقس ، باب هشتم ، جمله هاى 27 30.177- انجيل يوحنّا، باب دهم ، جمله هاى 24 25.178- انجيل يوحنّا، باب هفتم .179- انجيل متّى ، باب بيست و هفتم ، جمله هاى 57 60؛ مرقس ، باب پانزدهم ، جمله 15؛لوقا باب بيست و سوم ، جمله هاى 50 53؛ يوحّنا، باب نوزدهم ، جمله 38.180- متاءسّفانه اين پندار نادرست را انجيل كنونى نيز دامن زده است ؛ زيرا در آن ازقول حضرت عيسى (ع ) آمده است : (شنيده ايد كه گفته شده است چشمى به چشمى و دندانى بهدندانى ؛ ليكن من به شما مى گويم با شرير، مقاومت مكنيد، بلكه هر كه به رخساره راست توتپانچه زند ديگرى را نيز به سوى او بگردان !)انجيل متّى ، باب پنجم ، به ويژه جمله هاى 38 45.181- انجيل متّى ، باب پنجم ، جمله هاى 11 13.182- انجيل لوقا، باب دوازدهم ، جمله هاى 2 12.183- انجيل لوقا، باب چهاردهم ، جمله 27.184- همان ، باب نهم ، جمله هاى 23 25؛انجيل مرقس ، باب هشتم ، جمله هاى 34 37.185- همان گونه كه مسلمانان انقلابى و جان بر كف ايران در تظاهرات انقلاب اسلامى ونيز رزمندگان دلير اسلام به ويژه برادران بسيجى وسپاهى در جنگ تحميلى عراق عليه ايرانبه نشانه آمادگى براى شهادت در راه خدا، كفن مى پوشيدند. چنان كه درباره(دعبل بن على خزاعى ) شاعر بلند آوازه اهل بيت (ع ) نيز نوشته اند: (او 30سال بود كه چوبه دارش را بر دوش مى كشيد ولى كسى را نيافت كه او را بر آن دار بياويزدو به شهادت برساند) كه اين گوياى شدّت آمادگى اش براى جانبازى در راهاهل بيت (ع ) مى باشد؛ ر.ك طبقات الشّعراء، عبد الله بن معتز، ص 265.186- چنان كه در اناجيل آمده : (مرا تعميدى است كه بيايم و چه بسيار در تنگى هستم تاوقتى كه آن بر سر آيد) (انجيل لوقا، باب دوازدهم ، جمله هاى 50 51). نيز (آيا مى توانيدآن پياله را كه من مى نوشم بنوشيد و تعميدى را كه من مى پذيرم بپذيريد؟)(انجيل مرقس ، باب دهم ، جمله هاى 38 39.) روشن است كه مراد از تعميد در اين عبارات ، شهادتطلبى و جانبازى در راه اهداف عالى اش مى باشد.187- تصريح به نام انجيل ، منحصر به همين دو مورد نيست ؛ بلكه در موارد ديگر هم آمدهاست . از جمله : انجيل مرقس ، باب دهم ، جمله 30 و باب چهاردهم ، جمله هاى 10 9.188- انجيل لوقا، باب 22، جمله هاى 35 38.189- انجيل متّى ، باب بيست و هشتم ، جمله هاى 1 53؛انجيل مرقس ، باب چهاردهم ، جمله 47 48.190- اين سخنان شيرين و دلنشين عيسى روح اللّه (ع ) را روح اللّه زمان ما رهبر كبيرانقلاب اسلامى حضرت امام راحل (ره ) بارها برزبان مى آورد و خود را پيوسته ، خادم امّت ،معرّفى مى كرد و مى فرمود: (من ، خادم شما هستم !) ر.ك صحيفه نور، ج 3، ص 222.191- انجيل متّى ، باب بيست و سوّم .192- انجيل مرقس ، باب اوّل ، جمله 25.193- انجيل متّى ، باب بيست و يكم ،؛ انجيل مرقس ، باب يازدهم وانجيل لوقا، باب نوزدهم .194- انجيل متّى ، باب بيست و يكم ،؛ انجيل مرقس ، باب يازدهم وانجيل لوقا، باب نوزدهم .195- انجيل متّى ، باب بيست و سوّم ، جمله هاى 37 39؛انجيل لوقا، باب سيزدهم ، جمله هاى 34 35.196- بر گرفته از انجيل متّى باب بيست و ششم .197- انجيل متّى ، باب بيست و ششم ، جمله هاى 57 68.198- همان ، باب بيست و هفتم ، جمله هاى 1 15.199- صليب (چليپاc oss) نام دارى است عمودى كه برفراز آن چوبى افقى ، نصب مىكنند، و آن گونه چوبه دار از زمان فنيقيان و سپس روميان براى بدترين و ننگين ترين طرزاعدام به كار مى رفته و غالبا غلامان و اشخاص فرومايه را به صلاّبه مى آويختند. پس ازمصلوب شدن عيسى (ع ) مسيحيان شكل آن را مانند رمز محبّت و فداكارى و نيز به علامت و نشاندين مسيح برگزيده و برگردن مى آويزند؛ تاريخ اديان ، پاورقى ص 225.200- انجيل متّى ، باب هاى بيست و هفتم و بيست و هشتم ؛انجيل لوقا، باب بيست و چهارم ؛ تاريخ جامع اديان ص 405 407؛ تاريخ اديان ، ص 224 225.201- نساء، (4)، آيه هاى 157 158.202- اين قسمت برگرفته از جهان مذهبى ، ج 2، ص 699 402 ؛ آشنايى با تاريخاديان ص 150 151.203- توجّه شود گر چه عهد عتيق ، نزد مسيحيان معتبر است و به عنوان بخشى از كتابمقدّس دينى مسيحيان ، چاپ و منتشر مى شود، ولى چون در جاى خود به شرح و بيان آن پرداختيم، ديگر لزومى به تكرار آن نيست .204- كلام مسيحى ، ص 42.205- واژه (انجيل ) برگرفته از واژه يونانى Eudngelion و به معناى (مژده ) است ؛همان ، ص 43.206- كلام مسيحى ، ص 42 44.207- المنجد فى الاعلام ، ص 76.208- اسلام و عقايد و آراء بشرى ، يحيى نورى ، ص 448 (پاورقى )؛ كلام مسيحى ، ص44 45.209- يادآورى يك نكته لازم است و آن اين كه بر خلاف تورات كنونى كه علاوه بر سيرهو سخنان حضرت موسى (ع )، عباراتى از وحى بر آن حضرت را نيز در بردارد، امّااناجيل ، سخنى را به عنوان وحى به عيسى نسبت نمى دهند، بلكه چنان كه اشاره خواهيم كردمسيحيان مى گويند: مطالب اناجيل بر نويسندگان آن ها به عنوان رسولان ، الهام و و وحى شدهاست !210- چنان كه در قرآن كريم نيز عنوان (رسل عيسى ) به شاگردان آن حضرت داده شدهاست ؛ ر. ك . ي س ، آيه 13 و همچنين در زبان حبشى واژه (حوارى ) به معناىرسول است .211- متن كامل آن چنين است : (تويى پطرس ! و بر اين صخره ، كليساى خود را بنا مىكنم ، و ابواب جهنّم بر آن ، استيلا نخواهد يافت ، و كليدهاى ملكوت آسمان را به تو مى سپارم، و آنچه بر زمين ببندى در آسمان ، بسته گردد، و آن چه در زمين گشايى در آسمان ، گشادهشود؛ انجيل متّى ، باب شانزدهم ، جمله هاى 18 19.212- كليساهاى مهمّ مربوط به فِرَق مسيحى عبارتند از:1 كليساى كاتوليك ، با اكثريّت پيروان آيين مسيحيت ، كه در مناطق لاتين نشين و ايرلند ونيز منطقه مديترانه اى و آلمان جنوبى به سر مى برند، و خود را وارث روم مى دانند.2 كليساى شرق يا پيروان فرقه ارتودوكس ، كه در شرق اروپا به سر مى برند.3 كليساى پروتستان ، كه با رهبرى مارتين لوتر، به وجود آمد و اقوام نژاد ژرمن در اروپاىشمالى پيرو آنند؛ تاريخ مختصر اديان بزرگ ، ص 451 457.213- محققان غربى همصدا با پيشوايان اسلام مى گويند: دين عيسى در آغاز به گونه اىديگر بود و پولس يهودى الاصل آن را به شكل كنونى در آورده ، و مسائلى چون الوهيّت عيسى(ع )، فدا شدن آن حضرت در راه گناهان والغاى شريعت را از عقايد مشركان ، اقتباس ، و بهآيين مسيحيّت افزوده است ! در جاى خود به اين مطلب ، بيشتر پرداخته و مداركش را نيز مى آوريم.214- ر.ك عهد جديد، كتاب اعمال رسولان ، باب هفتم ، جمله هاى 56 57.215- كلام مسيحى ، ص 69.216- عهد جديد، كتاب اعمال رسولان ، باب نهم ، جمله هاى 20 21.217- آنچه در اين جا درباره عهد جديد آورده شد، خلاصه اطّلاعات گزارش گونه اىپيرامون كتاب ياد شده است . براى آگاهى بيشتر، به كتاب هاى كلام مسيحى ، ص 42 60 وجهان مذهبى (ترجمه )، ج 2، ص 711 717 مراجعه شود.218- كلام مسيحى ، ص 49 51.219- همان ، ص 52.220- ر.ك . كلام مسيحى ، ص 53.221- از جمله آن مطالب ، عبارت است از:الف در اين انجيل ، عيسى پسر خدا، اعلام نشده و جنبه الهى هم ندارد.ب بر خلاف نظر كتاب عهد عتيق از كتاب مقدّس ، پسرى كه حضرت ابراهيم (ع ) براىقربانى به مسلخ برده ، اسماعيل بوده است نه اسحاق .ج در اين انجيل ، نويد آمدن پيامبر خاتم (ص ) داده شده است ؛ زيرا لفظ (فارقليط) تحريفيافته لفظ (پريكليتوس ) است كه به معناى (احمد)، يعنى حضرت محمّد بن عبداللّه (ص )مى باشد؛ در حالى كه در اناجيل رسمى كليسايى ، واژه فارقليط به معناى تسلّى دهنده آمدهاست .4 طبق اين انجيل ، اين عيسى مسيح (ع ) نبود كه به دار، آويخته شده بود، بلكه در واقعيهوداى اسخر يوطى بود كه به دار آويخته گرديد. و جريان امر بر يهوديان ، مشتبه شد.براى تحقيق بيشتر در اين زمينه به كتاب هاى : عيسى پيام آور اسلام (بخش سوّم ) و بشاراتعهدين رجوع شود.222- ر.ك . كلام مسيحى ، ص 43.223- مائده ، آيه 46.224- الميزان ، ج 3، ص 9.225- ر.ك . كلام مسيحى ، ص 26 و 43 و 50 51.226- شايد آن ها پاسخ گويند ما عيسى مسيح را وحى متجسّد و خداى متجسّد دانسته و خودشرا مصداق وحى مى دانيم كه اين فراتر از وحى مكتوب است ! كلام مسيحى ، ص 28؛ اين سخنشرك آميز را در جاى خود پاسخ خواهيم گفت .227- از روشن ترين احكام خلاف عقل ، اين است كه مى گويندعقل ، قادر به درك توحيد تثليث نيست بلكه بايد آن را با تجربه و شهود باطنى فهميد! نيزاز شواهد زنده علم ستيزى كليسا، زندان و شكنجه و نيز كشتار هزاران تن از مخترعان ، مكتشفان وديگر دانشمندان علوم مختلف در قرون وسطى است ، گرچه اكنون تسليم انديشه هاى علمىدانشمندان حتّى انديشه سكولاريستى شده است !228- براى تحقيق بيشتر، به (عهدين ، قرآن و علم )، دكتر بوكاى ، ترجمه حسن حبيبىمراجعه شود.229- يكى از اين دسته افراد (توماس ميشل ) كشيش مسيحى معاصر و راهب كاتوليك ازاتباع آمريكا و نيز پژوهشگر دينى و استاد كرسى اديان در دانشگاه هاى بسيارى از كشورهاىاسلامى و غير اسلامى در سراسر جهان اسلام از تركيه و لبنان گرفته تا اندونزى مىباشد. او در كتاب (كلام مسيحى ) كه مفاد آن را در دانشكدهمعقول و منقول شهر آنكاراى تركيه به سال 1986 ميلادى براى دانشجويان عمدتا مسلمان درزمينه شناخت دين مسيحى ، تدريس كرده است ، ضمن اعتراف به اين اختلافات عميق و اساسى ازجمله در صفحات 17 و 60 و 66 كتاب ياد شده كوشيده تا با تكيه بر مشتركات دينىمسيحيان و مسلمانان به تقريب ديدگاه هاى اسلامى و مسيحيّت پرداخته ودر اين رهگذر باب گفتو گوى محبّت آميز را ميان پيروان اين اديان بگشايد.230- مطالب اين قسمت و قسمت بعدى با مختصر تغيير در برخى عبارات ، از كتاب كلاممسيحى ، ص 61 64 نقل شده است .231- مسيحيان براى اين ادعا دليلى اقامه نمى كنند وآن را چشم و گوش بسته و بهصورت امرى مسلّم و اعتقادى خدشه ناپذير مى پذيرند!232- كلام مسيحى ، ص 26 27.233- مفردات راغب ، ص 515 516.234- شورى (42)، آيه 51.235- ر.ك . شورى ، آيه 3؛ طه ، آيه 50 و اعلى ، آيه هاى 2 3.236- كلام مسيحى ، ص 28.237- تحليل وحى از ديدگاه اسلام و مسيحيّت ، ص 117 118.238- فلسفه دين ، ص 120.239- به نقل از تحليل وحى از ديدگاه اسلام و مسيحيّت ، ص 101 102.240- نقلتحليل وحى از ديدگاه اسلام و مسيحيّت ، ص 101 102.241- به نقل از همان ، ص 102.242- قاموس كتاب مقدّس ، ص 905 906.243- اين كه در قرآن هم (از جمله سوره نساء، آيه 171 وآل عمران ، آيه 45) از عيسى مسيح به (كلمة اللّه ) تعبير شده است ، نه به معنايى است كهمسيحيان از اين واژه ، اراده كرده اند ودر پى آن عيسى را تا رتبه خدايى (پسر خدا) بالا بردهاند، بلكه (كلمة اللّه ) به معناى (كلمة الايجاد) است ؛ يعنى عيسى مسيح ، خارج از اسباب عادىو بدون عمل نكاح و انعقاد نطفه يك باره با (كُن تكوينى ) ايجاد شده است ؛ تفسير الميزان ،ج 3، ص 193.244- كلام مسيحى ، ص 28.245- تحليل وحى از ديدگاه اسلام و مسيحيّت ، ص 124 بهنقل از راهنماى الهيّات پروتستان ، ص 180.246- برگرفته از همان ، ص 125 127.247- ر.ك . عقل و اعتقاد دينى . ص 469 475 و جهان مذهبى ، ج 2، ص 730 732.248- ر.ك .كلام مسيحى ، ص 85 87.249- ر.ك . عقل و اعتقاد دينى ، ص 463 468؛ كلام مسيحى ، ص 66.250- اين تعابير درباره قوم يهود، چنان كه پيشتر اشاره شد نشان از خوى نژاد پرستىو برترى طلبى اين قوم نسبت به ساير مردم دنيا است ! زيرا اگر قوم يهود داراى برترى هاو امتيازاتى در طول تاريخ بوده است ، اين نه به خاطر قوم يهود و نژاد آنان بوده بلكه بهخاطر همراهى آنان با برخى پيامبران در مقاطعى از تاريخ بوده است ، كه متاءسفانه اين روندادامه نيافته و آن ها در بيشتر مواقع در تاريخ انبياء عملكردبسيار زشت وكفرآميزى داشته ونزد خدا و پيامبران مطرود و ملعون بوده اند!251- كلام مسيحى ، ص 65.252- همه مطالب اين قسمت با اندك تغييرى در عبارات از كتاب كلام مسيحى ياد شده ، ص72 79 كه از جديدترين كتب كلامى مسيحيت استنقل مى شود.253- اين ادعا با آنچه قرآن به آن ها نسبت مى دهد سازگار نيست ر.ك . بقره (2)، آيات111 و 135.254- مفهوم روح القدس در مسيحيّت با مفهوم آن در اسلام ،تفاوت دارد؛ زيرا بر اساس دادههاى سنّت مسيحى و كتاب هاى مقدّس ، روح القدس ،جبرئيل ، فرشته خدا و آفريده اى از آفريدگانش نبوده و جدا از او نيست ، بلكه خود خداست كهدر قلوب مردم و جهان ، زيست مى كند و به عمل ،اشتغال دارند. كلام مسيحى ، ص 74.255- ر.ك كلام مسيحى ، ص 72 78؛ ومسيحيّت ، ويليام م ، ميلر، ترجمهكمال مشيرى ، ص 59 60. چيست ؟256- ر.ك . تاريخ جامع اديان ، ص 93 94.257- ر.ك . تاريخ مختصر اديان بزرگ ، ص 102 106.258- ر.ك همان ، ص 42 43.259- كلام مسيحى ، ص 78 79.260 آرى همين طور است كه ايشان مى گويد، يعنى تثليث ، عقيده واقعى مسيحيان راستين نبوده وغير از توحيد واقعى است ، اما نه اين كه از يك سو از تثليث سخن بگويند و از سوى ديگر،مدعى شوند تثليث مسيحى همان توحيد واقعى است ، بلكه بايد اعتراف كنند كه تثليث غير ازتوحيد واقعى است !261- تاريخ مختصر اديان بزرگ ، ص 434 435.262- از جمله توماس ميشل ضمن نقل نمونه هايى از سه گانه پرستى در مسيحيّت ، درادامه مى گويد: برخى از تعابير و اعمال مسيحيان در سطح عموم ، نشان دهنده گرايش عملى بهوجود سه خداست ...)ر.ك . كلام مسيحى ، ص 72. براى آگاهى بيشتر از آراى دانشمندان مسيحىدر اين زمينه ر.ك . تفسير الميزان ، ج 3، ص 318 322.263- اين اعتراف ، خود نشان مى دهد كه تاريخ ورود تثليث به مسيحيّت پيش تر از آنبوده و شخص يا اشخاص ديگرى در اين جهت ، نقش داشته اند، و ما به زودى خواهيم گفت كهمسؤ ول اصلى و بانى نخستين ورود تثليث به آيين مسيحيت شخصى به نام (پولُس ) بودهاست .264- كلام مسيحى ، ص 73.265- در برخى منابع تاريخى به جاى آن (كنستانتين ) به كار رفته است .266- ر.ك . تاريخ جامع اديان ، ص 424 425 و جهان مذهبى ، ج 2، ص 731 732.اعتقاد نامه ياد شده در كتب ديگر تاريخ مسيحيّت با تفاوت هاى جزئى در عبارات ، آمده است .267- ر.ك . كلام مسيحى ، ص 69 و 71.268- ر.ك . كلام مسيحى ، ص 69 و 71.269- ر.ك عهد جديد، انجيل يوحنّا، باب بيست ، جمله 17 18 وانجيل مرقس ، باب پانزدهم ، جمله 34 35.270- رساله اوّل پولس رسول به تيموتاؤ س ، باب دوم ، جمله هاى 5 6.271- توجه شودگرچه در كتاب عهد جديد، نصّى كه دلالت صريح بر تثليث كند وجودندارد، ولى حدّاقل در يك مورد (انجيل متّى ، باب بيست و هشتم ، جمله 19 20) به اسامى اب ،ابن و روح القدس تصريح شده است ، و علاوه بر آن در موارد زيادى به طور جداگانه يا دركنار هم به صورت اب و ابن ، يا خدا و عيسى مسيح ، يا خدا و روح قدس ، يا مسيح و روحالقدس و مانند آن آمده است .272- رساله اوّل پولس رسول به قرنتيان ، باب هشتم ، جمله هاى 5 7.273- حضرت امام كاظم (ع ) پولس را، جزو بدترين افرادى معرفى مى كند كه موجبگمراهى امّت عيسى مسيح (نصارا) شده است ، و همراه با چندتن گمراه كننده امت هاى ديگر از جملهگمراه كننده امت اسلام ، در بدترين جاى جهنّم قرار داشته و به شديدترين عذاب ها معذّب مىباشند. ر.ك . بحار الانوار، ج 8، ص 310 311.274- از جمله منابع غربى ، تاريخ جامع اديان ، ص 410 412؛ تاريخ مختصر اديانبزرگ ، ص 433؛ مجلّه ارغنون ، شماره 5 6، سال 74، ص 20 21 از مقالهد.ل . كارمدى ، و ج .ت . كارمدى و در خود عهد جديد، از جمله رساله پولسرسول به غلاطيان ، باب هاى سوم تا پنجم .275- عهد جديد، كتاب اعمال رسولان ، باب هاى هشتم و نهم ، به ويژه باب نهم ، جمله هاى1 22.276- عهد جديد، كتاب اعمال رسولان ، باب هاى هشتم و نهم ، به ويژه باب نهم ، جمله هاى1 22.277- ر.ك رساله پولس به فيلپيان ، باب دوم ، جمله 5 12 و رساله پولس بهقرنتيان ، باب پانزدهم ، جمله 3 8.278- كلام مسيحى ، ص 75.279- عقل واعتقاد دينى ؛ ص 464 465.280- تاريخ تمدّن اسلام و عرب ، ص 141 142. با تلخيص .281- توبه (9)، آيات 30 31.282- مائده (5)، آيه 73.283- مائده (5)، آيه 73.284- نساء (4)، آيه 171.285- جهان مذهبى ، ج 2، ص 792.286- جهان مذهبى ، ج 2، ص 751؛ تاريخ اديان ، ص 230 231.287- برگرفته از كلام مسيحى ، ص 91 92؛ خلاصه اديان ، ص 178 179.288- جهان مذهبى ، ج 2، ص 745.289- (اسقف ) واژه يونانى است و به معناى ناظر و مراقب است ودراصطلاح ، نامى است كهبه رهبران معنوى جامعه مسيحى اطلاق مى شود، و به اسقف رم (پاپ ) به معناى پدر نيز گفتهمى شود.(كلام مسيحى ، ص 162).290- برگرفته از كلام مسيحى ، ص 99 101.291- برگرفته از تاريخ جامع اديان ، ص 428 430 و جهان مذهبى ، ج 2، ص 752 755.292- كاتوليك از واژه لاتينى و يونانى (كاتوليكوس ) به معناى عام و جامع است .293- ر.ك . جهان مسيحيّت ، فصولسوم تا ششم ، بويژه ص 53 96؛ جهان مذهبى ، ج 2،ص 745 798.294- ر.ك . جهان مسيحيّت ، ص 30 49 و جهان مذهبى ، ج 2، ص 757 760.295- ر.ك . كلام مسيحى ، ص 108 110 و خلاصه اديان ، ص 180 183.296- واژه مجوس ، معرب (مگوس )، (مگوش ) و (مگو) در فارسى باستان و (مغ ) درفارسى كنونى بوده و لقب پيروان دين (مزديسنا) يا (زرتشتيان ) مى باشد؛ ر.ك . لغتنامه دهخدا، ج 4(م )، ص 479.297- ر.ك . حج ، آيه 17.298- ر.ك . وسائل الشيعه ، ج 11، ص 96، ج 21، ص 229.299- آيين ودائى ، دين آريايى هاى هند و اروپايىقبل از انتشار در مناطق ايران و اروپاست و تعاليم اين آيين در مجموعه اى به نام (وداها) بهمعناى علم و دانش كه قديمى ترين كتاب دينى آريايى هاست ، وجود دارد و خدايان متعددى را كهدر متن آمده ، مورد پرستش قرار مى دادند. ر.ك . خلاصه اديان ، ص 53 55؛ تاريخ اديان ، ص123 125.300- آشنايى با تاريخ اديان ، ص 82، خلاصه اديان ، ص 94؛ نگرشى بر اسلام وزرتشت موريس شيخى ، ص 22.301- برگرفته از دانشنامه مزديسنا، ص 28 و 465.302- خلاصه اديان ، ص 95؛ نگرشى بر اسلام و زرتشت ، ص 11.303- ر.ك . اوستا، ج 1، ص 11 12؛ از پيشگفتار؛ آشنايى با تاريخ اديان ، ص 84 85.304- ر.ك . به تاريخ اديان ، ص 157؛ آشنايى با تاريخ اديان ، ص 87 89.305- اوستا، ج 1، ص 12 پيشگفتار.306- ر.ك . زرتشت جلال الدين آشتيانى ، ص 54 58؛ خلاصه اديان ص 96 97.307- برگرفته از آشنايى با تاريخ اديان ، ص 90 91؛ تاريخ جامع اديان ، ص303 305.308- دانشنامه مزديسنا، ص 35.309- گاتاها، گات ها، گاهان ، گاثاها و گاساها، همه از يك خانواده و به يك معنايند،ر.ك همان ، ص 402؛ ترجمه اوستا، ج 2، ص 1040 1041.310- ر.ك . زرتشت ، ص 17 114 118؛ دانش نامه مزديسنا، ص 402.311- دانش نامه مزديسنا، ص 402.312- دانش نامه مزديسنا، ص 511 512.313- ر.ك . به همان ، ص 477 478.314- (دَئِوَ) يا (ديو) در زبان آريايى مشترك هند و ايرانى به معناى پروردگار و خداو به زبان آريايى ايرانى پس از جدايى از هندى ها، به معناى گمراه كننده و شيطان آمده است، همان ، ص 274.315- ترجمه اوستا، ج 2، ص 654؛دانش نامه مزديسنا، ص 471.316- اوستا، ج 2، ص 654.317- برگرفته از ترجمه اوستا، ج 2، ص 655 656؛ دانشنامه مزديسنا، ص 471.318- دانش نامه مزديسنا، ص 512.319- ترجمه اوستا، ج 2، ص 972؛ يشت ها، ص صفر.320- دانش نامه مزديسنا، ص 306.321- همان ، ص 191.322- دانش نامه مزديسنا، ص 86؛ ترجمه اوستا، ج 2، ص 906.323- تاريخ اديان و مذاهب جهان ، ج 1، ص 361.324- همان ، ص 362.325- آشنايى با تاريخ اديان ، ص 91.326- اين نام به شكل هاى هُرمَزد، هَرمُزد، اورمَزد، هور مزد و هرمزو اورمز آمده و به خداوند ويزدان ، ترجمه شده است ؛ دانش نامه مزديسنا، ص 19.327- همان ، ص 21.328- تاريخ جامع اديان ص 307.329- ر.ك . تاريخ جامع اديان ، ص 307 308.330- دانش نامه مزديسنا، ص 134.331- آشنايى با تاريخ اديان ، ص 92؛ تاريخ اديان و مذاهب جهان ، ج 1، ص 38.332- آشنايى با تاريخ اديان ، ص 93.333- برگرفته از آشنايى با تاريخ اديان ، ص 93 94؛ خلاصه اديان ، 100 101.334- ر.ك . تاريخ اديان و مذاهب جهان ، ج 1، ص 413 414.335- ر.ك . دانش نامه مزديسنا، ص 374 376 و 446.336- برگرفته از اصل و نسب دين هاى ايرانى ، ص 128 135؛ خلاصه اديان ، ص98 100.337- آشنايى با تاريخ اديان ، ص 106؛ خلاصه اديان ، ص 109 110.338- برگرفته از اوستا، ج 2، ص 581 582 و 1034؛ دانش نامه مزديسنا، ص 394 395؛ تاريخ اديان و مذاهب ، ج 1، ص 407 409.339- آشنايى با تاريخ اديان ، ص 107 108؛ خلاصه اديان ص 110 111.340- ر.ك تاريخ اديان و مذاهب ،ج 1، ص 384 396؛ آشنايى با تاريخ اديان ، ص108 109.341- آشنايى با تاريخ اديان ، ص 107.