نهضت انتظار و انقلاب اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نهضت انتظار و انقلاب اسلامی - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ديـنـى و ايـرانـى بـوده است كه با گردآمدن بر محور (حبل الله ) بدان دست يافته و به يارى خداوند و به فرمان او، آن را ادامه خواهد داد.

(وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا...)(آل عمران : 103)

همگى به ريسمان الهى چنگ زنيد و پراكنده نشويد.

هـمان گونه كه عزّت و سرافرازى و امنيت و پيشرفت از ثمرات گرانقدر (وحدت ) به شمار مى آيد، ذلّت و زبونى ، عقب ماندگى و بيچارگى نيز كمترين زيان تفرقه است :

(وَ اَطـيـعـُوا اللّهَ وَ رَسـُولَهُ وَ لا تـَنـازَعـُوا فـَتـَفـْشـَلُوا وَ تَذْهَبَ ريحُكُمْوَاصْبِرُوا اِنَّ اللّهَ مَعَ الصّابِرينَ)(انفال : آيه 46)

و از خـدا و پـيـامـبـرش اطاعت كنيد و با هم نزاع مكنيد كه سست شويد و مهابت شما از بين برود و صبر كنيد كه خدا با شكيبايان است .

پرسش

1 ـ سرچشمه تمدّن بشرى از كجا نشاءت گرفته است ؟ 2 ـ دورنماى حكومت اسلامى رسول خدا(ص )را ترسيم كنيد.

3 ـ بيعت هاى عقبه چه نقشى در تشكيل حكومت اسلامى ايفا كرد؟ 4 ـ پيوند ايمان و بيعت با رهبرى در كدام آيه قرآن مطرح شده است ؟ 5 ـ قرآن مجيد، آثار تفرقه و تنازع را چه چيزى مى داند؟

درس سوم

ارتجاع ، خطرى بزرگ

مفهوم ارتجاع

(ارتـجـاع ) از مـاده (رجع ) به معناى بازگشت است ؛ يعنى تحولى صورت گرفته و فرد راهـى را پـيـمـوده و بـه مـراتـبـى رسـيـده اسـت ، ولى از آن تـحـول پـشـيـمـان مـى شـود و از ادامـه راه مـنـصـرف و بـه وضـعـيـتـى كـه قـبـل از تحول داشت ، بر مى گردد. اين تحوّل ممكن است مثبت يا منفى باشد و رجعت از آن هم طبيعت مـنـفـى يـا مـثـبـت اسـت . در قـرآن لفظ رجع براى هر دو معناى مثبت و منفى به كار رفته است .

در آيـاتـى بـازگشت از كفر به فطرت ايمانى و در آياتى نيز بازگشت از ايمان به كفر جاهلى مورد نظر است .(38)

امـا اصـطـلاح (ارتـجـاع ) بـه مـعـنـاى بازگشت منفى و بازگشت به نظام ، فكر و روش غلط، بـدوى و غـير معقول است ؛ البته هر كس سعى دارد فكر، روش و نظام مورد علاقه خود را تاءمين كـنـنـده زنـدگـى صـحـيـح و موافق با عقل و منطق و مخالفانش را داراى افكار عقب مانده ، بَدَوى و مـخـالف بـا عـقـل مـعرفى كند. از همين رهگذر است كه شاه ، روحانيت را ـ كه خواهان بازگشت به اسلام و روش حكومتى پيامبر(ص )و امام على (ع )بودند ـ مرتجع مى ناميد و امروز نيز معاندان و مـخـالفـان نـظـام اسـلامـى و ولايـت فقيه مى كوشند كه اين نظام را مرتجع قلمداد كنند. ما بايد انـسـان هـا را بـه داورى عـقـل و مـنـطـق دعـوت كـنـيـم و آنـان را بـه قـضـاوت بـراسـاس حـق و عـدل فـرابـخـوانـيـم . در آن صـورت است كه همگى تصديق خواهند كرد كه اسلام ناب ، مترقّى تـريـن نـظـام فـكـرى ، فـرهـنـگـى ، سـيـاسـى و اجتماعى را ارائه مى دهد و كسانى كه درصدد بـرگـردانـدن مـردم از ايـن نـظـام هـسـتـنـد، افـرادى مـرتـجـع ، كـهـنـه گـرا و مـخـالف عقل و زندگى سعادتمندانه و آزادانه بشرند.

نهضت هاى حق طلب و حركت هاى ارتجاعى در جـامـعـه هـاى جـاهـلى و در حـاكـمـيـت كـفـر، شـرك و ظـلم ، عـقـايـد و اخـلاق و آداب مـشـركـانـه ، نـامـعقول ، حيوانى و غلط حاكم است و سردمداران آن جوامع با تحميق توده مردم و ايجاد باورهاى نـامـعـقـول ، آنـان را بـه بـردگـى مـى گيرند و خود به مسند صدارت و آقايى تكيه مى زنند.

پـيامبران و معلمان پيرو آنان در چنين جوامعى به بيدار كردن وجدان هاى خفته و زدودن زنگارهاى جـهـل و خـرافه از آينه صاف و حق نماى فطرت انسان ها قد علم مى كنند و تبليغات آنان كم كم اثـر مـى كند و عقل هاى مدفون ، ظاهر و شكوفا مى گردد و حق خواهى و حق طلبى اوج مى گيرد. در اين برهه ، افراد جامعه را مى

/ 49