چنان كه گذشت بانى و گرداننده حركت هاى ارتجاعى ، وابستگان به حكومت هاى جاهلى پيشين و دلدادگـان بـه آن مـنـاسـبات هستند كه با قدرت گرفتن نهضت حق طلبانه ، خود را منافقانه در زمـره مـعـتـقـدان بـه آن نـهـضت جا مى زنند. اينان از عوامل اصلى داخلى هستند و كافران و مشركان خـارجـى نـيـز پـشـتـوانـه آنـهـا مـى بـاشـنـد. زمـيـنـه هـايـى كـه عـوامـل داخـلى و خـارجـى ارتـجـاع بـا كـمـك گـرفتن از آنها، حركت ارتجاعى خود را پيش برده و گسترش مى دهند به قرار زير است :
1 ـ ايمان سطحى عموم
بـا پـيـشـرفـت انـقـلاب و پيدا شدن طليعه هاى پيروزى ، عموم مردم ، فوج فوج به نهضت مى پيوندند و روز به روز بر تعداد طرفداران نهضت افزوده مى شود:(اِذا جاءَ نَصْرُ اللّهِ وَالْفَتْحُ وَ رَاءَيْتَ النّاسَ يَدْخُلُونَ فى دينِ اللّهِ اَفْواجاً)(نصر: 1 ـ 2)آن گـاه كـه نصرت و يارى خدا و پيروزى برسد، مردم را مى بينى كه فوج فوج به دين خدا وارد مى شوند.غالب اين ياران جديد، دلبستگى هايى به نظام جاهلى پيشين دارند وهنوز انس به رگه هايى از نـظام جاهلى در آنان موجود است . علاوه بر آن نسبت به بينش ، فرهنگ و نظام جديد نيز بصيرت كافى ندارند و حاضر به تحمّل سختى ها در راه اهداف انقلاب هم نيستند و به بيان قرآن آنها در مـرتـبـه اسـلام هستند نه در مرتبه ايمان و اگر در فتنه و حادثه خطرخيز و گمراه كننده اى واقع گردند، به عقب برمى گردند.(وَمـِنَ النَّاسِ مـَن يـَعـْبـُدُ اللَّهَ عـَلَى حـَرْفٍ فـَإِنْ اءَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ اءَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ...)(حج : 11)از مـيـان مـردم كـسـى اسـت كـه خـدا را فـقـط بـر يـك حـال [و بـدون عـمـل ] مـى پرستد. پس اگر خيرى به او برسد، بدان اطمينان يابد و اگر بلايى بدو رسد، روى برتابد.نـمـونـه ايـن گـروه ، يـاران و پـيـروان حـضرت موسى (ع )هستند كه در جامعه طاغوتى و جاهلىِ فـرعـونـى زنـدگـى مـى كردند و به مناسبات آن جامعه خو گرفته بودند. حضرت موسى (ع )بـراى نـجـات