(ع )فرمود:
نـخـسـتين كسى كه زمين براى او شكافته مى شود و به روى زمين رجعت مى كند، حسين بن على (ع )است .(138)
خصال ياران حضرت مهدى (عج )
يـاران مـهـدى (عـج )، از صـنـف و نـژاد خـاصـى نـيـسـتـند بلكه از گروه ها و نژادهاى مختلف و از سـراسـر جـهـان هـسـتـنـد. حـضرت در سن جوانى ظاهر مى شود و ياران وى را نيز بيشتر جوانان پرتحرك و پرنشاط تشكيل مى دهند. زنان نيز، در اين نهضت بزرگ جايگاه شكوهمند و حضورى فعال خواهند داشت .
امام صادق 7، عدد ياران حضرت مهدى (عج ) را سيصد و سيزده نفر ذكر كرده است :
گويا مى نگرم قائم را بر منبر كوفه و سيصد و سيزده نفر يارانش راكه پيرامونش گردآمده اند، به شماره اهل بدر.(139)
در بـرخـى از روايـات ، يـاران مـهـدى (عـج ) ده هـزار نـفـر يـاد شـده و تا آنان گرد نيايند قيام صـورت نـمـى گـيـرد؛ ابـى بـصـيـر از امـام صـادق (ع )نقل مى كند كه آن حضرت فرمود:
تـا حـلقـه كـامـل نـگـردد، قـائم خـروج نـمـى كـنـد. گـفـتـم كامل شدن حلقه به چند نفر است ؟ فرمود:
ده هزار نفر.(140)
ايـن دو دسـتـه روايـات بـا هـم تـعـارض نـدارنـد بـلكـه در طـول يـكـديـگـرنـد و درمـجـمـوع نـشـانـگـر سـيـر تـشـكـيـل يارانند: سيصد و سيزده نفر نخستين گروندگانند ـ و به عبارتى فرماندهان و وزيران امام هستند ـ كه با گردآمدن اين گروه دعوت آغـاز مـى شـود و سـپس با انتشار خبر ظهور ده هزار نفر كه ستون هاى اصلى نيروهاى انقلاب را تشكيل مى دهند، به سرعت به امام مى پيوندند.
همه رهبران و مصلحان الهى ، هسته هاى اصلى نهضت خويش را با آزمايش برگزيده اند؛ چرا كه راه دشـوار و آمـيـخته با رنج ها و مشقّت ها است و بدون داشتن يارانى كه آب ديده ، سرد و گرم چشيده و با وفا نمى توان حركت كرد. ياران مهدى (عج ) نيز، براى رسيدن به درجه شايستگى هـمـراهـى بـايـد از غـربـال هـاى گـونـاگـونـى گـذر داده شـونـد و داراى ويـژگـى هـا و خـصـال خـاصـى بـاشـنـد كـه بـه اخـتـصـار بـه بـرخـى خصايل آنان اشاره مى شود.(141)
1 ـ خـداجـويـى :
خـداجـويـى و تـوحـيـد، سـرلوحـه عـقـايـد و خصال ياران مهدى است . آنان خدا را به شايستگى شناخته و همه وجودشان غرق جلوه نور ايزدى اسـت . شـوق ديـدار مـحـبـوب ، دل هـايـشـان را بـه وجـد آورده و در اشـتـيـاق وصل او، شب و روز نمى شناسند. امام صادق (ع )درباره اينان مى فرمايد:
مـردانـى كه گويا دل هايشان پاره هاى آهن است ... غبار ترديد در ذات مقدس خداى ، خاطرشان را نـمـى آلايـد... هـمـانـنـد چـراغ هـاى فـروزانـنـد، گويا دل هايشان نور باران است . از ناخشنودى پـروردگـارشـان هـراس دارنـد. بـراى شـهـادت دعـا مـى كـنـنـد و آرزومـنـد كـشـتـه شـدن در راه خدايند.(142)
2 ـ عـبـادت و بندگى :
ياران مهدى (عج )، مردان عبادت و نيايش ،شيران روز و نيايش گران شب هـستند؛ آن هم نيايشى عارفانه و پاكبازانه . روح بندگى و راز و نياز با جانشان در هم آميخته و همواره خود را در محضر خدا مى بينند؛ به بيان امام باقر7:
گـويـا قـائم و يـارانش را در نجف اشرف مى نگرم ، توشه هايشان به پايان رسيده و لباس هـايـشـان مـنـدرس گشته است ، جاى سجده بر پيشانيشان نمايان است ، شيران روز و راهبان شب اند.(143)
3 ـ شـجـاعـت :
يـاران مـهـدى (عـج )، دل هـايـى چـون پـولاد دارنـد و از انـبـوه دشـمن ، هراسى به دل راه نمى دهند. ايمان به هدف همه وجودشان را تسخير كرده و عشق به خاندان پيامبر(ص )به بـازوانـشـان قـوت بـخـشـيـده اسـت . شـجـاعـت بـى نـظـيـرشـان ، تـرس را بـر دل هـاى مـسـتكبران چيره ساخته آنچنان كه پيشاپيش راه گريز پيش مى گيرند. امام باقر(ع )در توصيف شجاعت اينان مى فرمايد:
دل هـايـى چـون پـولاد دارنـد. از هـر سـو تـا مـسـافـت يـك مـاه راه ، تـرس بـر دل هاى دشمنان سايه مى افكند.(144)
4 ـ فرمانبرى :
ياران امام ، به مولاى خود عشق مى ورزند و چون بنده اى گوش به فرمان ، از حضرت ، پيروى مى كنند. در انجام دستورهاى وى ، بر يكديگر، پيشى مى گيرند؛ به فرموده پيامبر: