علايم حتمى و غير حتمى - نهضت انتظار و انقلاب اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نهضت انتظار و انقلاب اسلامی - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بعد از وقوع آنها، بلافاصله حضرت مهدى (عج ) ظهور مى كند؛ گرچه در موارد بعضى از علايم تصريح شده كه مقارن ظهور واقع مى شوند.

علايم حتمى و غير حتمى

از روايـات اهـل بـيـت : اسـتـفـاده مـى شـود كـه بعضى از علايم ظهور حضرت مهدى (عج ) حتمى و بـعضى غير حتمى است . منظور از نشانه هاى حتمى ، آن است كه تحقق و پديدار شدن آنها بدون هـيـچ قيد و شرطى ، قطعى و الزامى خواهد بود به گونه اى كه تا آنها واقع نگردد، حضرت مـهـدى (عـج ) ظهور نخواهد كرد و اگر كسى پيش از واقع شدن اين نشانه ها ادعاى ظهور نمايد، ادعـاى نـادرستى كرده است . در مقابل ، نشانه هاى غير حتمى ، امورى هستند كه در صورت فراهم بودن شرايط، به عنوان نشانه ، پديد مى آيند.(117)

الف ـ علايم حتمى

روايات زيادى دلالت دارند كه علايم حتمى پنج تاست . عمر بن حنظله مى گويد: از امام صادق (ع )شنيدم كه فرمود:

قـبـل از قـيام قائم (عج ) پنج علامت حتمى واقع خواهد شد: خروج يمانى و سفيانى ، شنيدن شدن نـداى آسـمـانـى ، كـشـتـه شـدن نـفـس زكـيـه و فـرو رفـتن لشكرى در صحرا (بين مدينه و مكه ).(118)

1 ـ خروج سفيانى

پـيـش از قـيـام قـائم (عـج )، مـردى از نسل ابوسفيان به نام (عثمان بن عنبسه )، درمنطقه شام ، خروج مى كند و با تظاهر به ديندارى ، گروه زيادى از مسلمانان را مى فريبد و به گرد خود مـى آورد و بـخـش گـسـترده اى از سرزمين هاى اسلام را به تصرف خويش درمى آورد و بر مناطق پـنجگانه : شام ، دمشق ، حمص ، فلسطين ، اردن و قنسرين سيطره و تسلّط مى يابد و در كوفه و نـجـف بـه قـتـل عـام شـيـعـيـان مـى پـردازد و بـراى گـشـتـن و يـافـتـن آنـهـا جـايـزه تـعـيين مى كند.(119)

امام سجاد(ع )مى فرمايد:

(اِنَّ اَمْرَ الْقائِمِ حَتْمٌ مِنَ اللّهِ وَ اَمْرَ السُّفْيانِىِّ حَتْمٌ مِنَ اللّهِ...)(120)

همانا قيام قائم و خروج سفيانى از سوى خدا قطعى است .

2 ـ فرو رفتن لشكر سفيانى در بيداء

حضرت على (ع )در اين زمينه مى فرمايد:

مـردى از خـانـدان من ، در سرزمين حرم قيام مى كند، چون خبر ظهوروى به سفيانى مى رسد، وى ، سـپـاهـى از لشـكـريـان خـود را بـراى جنگ ، به سوى او مى فرستد، ولى [سپاه مهدى ] آنان را شـكـست مى دهد، آن گاه خود سفيانى با لشكريان همراه ، به جنگ وى مى روند و چون از سرزمين بـيـداء مـى گذرند، در زمين فرو مى روند و جز يك نفر، كه خبر آنان را مى آورد، همگى هلاك مى شود.(121)

3 ـ خروج يمانى

سـردارى (از دوسـتـان اهـل بـيـت :) از يـمـن قـيـام مـى كـنـد و مـردم را بـه حـق و عـدل دعـوت مـى كـنـد. خـروج يـمـانـى از نـشـانـه هـاى حـتـمـى و متّصل به ظهور است .(122) امام صادق (ع )مى فرمايد:

قـيـام خراسانى و سفيانى و يمانى ، در يك سال و در يك ماه و يك روز خواهد بود و در اين ميان ، هيچ پرچمى به اندازه پرچم يمانى ، دعوت به حق و هدايت نمى كند.(123)

بـنـابراين ، خروج يمانى ، اجمالاً از نشانه هاى حتمى ظهور است هرچند جزئيات و چگونگى قيام وى روشن نيست .

4 ـ قتل (نفس زكيه )

(نـقـس زكـيـه )، از اولاد امـام حـسن مجتبى (ع )است كه در روايات ، گاهى از او به عنوان (نفس ‍ زكـيـه )

و يـا (سـيـد حـسـنى ) ياد شده است . امام باقر(ع )ماجراى كشته شدن او را اين گونه بيان فرموده است :

قـائم (عـج ) بـه يـارانـش مـى گـويـد: اى اصـحـاب مـن ! اهل مكه مرا نمى خواهند، اما من كسى را به سوى آنان خواهم فرستاد تا حجت را بر آنان تمام كنم . پـس مـردى از يـاران خـود را فـراخـوانده و به او مى گويد: به سوى مكه برو و اعلام كن اى اهـالى مـكـه ، مـن فـرسـتـاده مـهـدى (عـج ) بـه سـوى شـمـا هـسـتـم . او خـطـاب بـه اهـل مـكـه چـنـيـن اظـهـار مـى دارد: مـا اهـل بـيـت رحـمـت و مـعدن رسالت

/ 49