از جمله نشانه هاى ظهور كه در روايات به آن اشاره شده است ، طـلوع خـورشـيـد از مـغرب است . اگر معناى ظاهر مُراد باشد، اين اءمر مستلزم در هم ريختن و از هم پـاشـيـدن نـظـم جـهـان و تـغـيـيـر در حـركـت مـنـظـومـه شـمـسـى خـواهـد بـود كـه ايـن ، بـا اصول حاكم بر نظام طبيعت ناسازگار است ، افزون بر اينكه به طور قطع حضرت مهدى (عج ) بـر روى هـمين زمين ، حكومت جهانى خويش را تشكيل مى دهد.(130) از اين رو، به نظر مى رسد طلوع خورشيد از مغرب ، معناى كنايى دارد و در حقيقت ظهور حضرت مهدى (عج ) به طلوع خورشيد از غروبگاهش تشبيه شده است . چنان كه فيض كاشانى در كتاب وافى ، مى گويد:گـويـا، طـلوع خـورشـيـد از مـغرب ، كنايه از ظهور حضرت مهدى (عج )است ، همان گونه كه از برخى اخبار هم استفاده مى شود.(131)هـمـان گـونـه كـه خـورشـيـد، پـس از آن كـه چهره در نقاب شب فرو مى كشدو دوباره پرده هاى سياهى را مى درد و طليعه روشن آن از كرانه هاى افق پرتو افشانى مى كند، حضرت مهدى (عج ) نـيـز، پـس از طـى دوران مـحـنت و محروميت و سپرى شدن روزگار غيبت و انتظار، ظهور مى كند و بـسـان خـورشـيـدى جـهـان پـر از فتنه به ستوه آمده از ظلم و ستم و بى عدالتى را با پرتو حياتبخش عدالت ، زنده مى كند.(132)
5 ـ خـروج دجـّال :
از جـمـله نـشـانـه هـاى ظـهـور، خـروج دجـّال اسـت . (دجـّال ) از ريـشـه (دجـل )بـه معناى دروغگو و حيله گر است . براساس آنچه از ظاهر روايات استفاده مى شود، دجال فردى است كه در آخرالزمان و پيش از قيام مهدى (عج ) خروج مى كند و با انجام كارهاى شگفت انگيز جمع زيادى از مردم را مى فريبد.(133)در بـرخـى روايـات از (دجـال هـا) سـخـن بـه مـيـان آمـده اسـت و ايـن احـتـمـال را تـقـويـت مى كند كه دجال نام شخص معينى نيست بلكه هر كسى كه با ادعاهاى پوچ و بـى اسـاس و بـا تـوسـل بـه حـيـله گـرى و نـيـرنـگ درصـدد فـريـب مـردم بـاشـد، دجال است . چنان كه پيامبر(ص )فرمود:قـيـامت ، برپا نمى شود، تا وقتى كه مهدى (عج ) از فرزندانم قيام كند ومهدى (عج ) قيام نمى كند، تا وقتى كه شصت دروغگو خروج كنند و هر كدام بگويد: من پيامبرم !(134)بـر ايـن اسـاس ، مـى تـوان گـفـت مـا دو نـوع دجـال داريـم : يـكـى هـمـان دجـال حـقيقى و واقعى كه پس از همه دجال ها مى آيد و در دروغگويى و حيله گرى و مردم فريبى سـرآمـد اسـت و ديـگـرى گـروهى شيّاد و دروغگويند كه دست به فريبكارى و گمراهى مردم مى زنند.رجعت رجعت در لغت به معناى (بازگشت ) است و در اصطلاح بر بازگشت گروهى از انسان ها پس از مرگ و پيش از رستاخيز اطلاق مى شود كه همزمان با نهضت جهانى مهدى موعود(عج ) صورت مى گيرد.(135)حـكـمـت و مـشـيّت الهى بر اين تعلق گرفته كه هنگام حاكميت مطلق الهى و استقرار يافتن حكومت جهانى حضرت مهدى (عج )، چشم انتظاران آن روزگار مسعود بازگردند و از بركات بى پايان دولت كريمه خاندان وحى برخوردار شوند.روايـات دربـاره اينكه چه كسانى رجعت خواهند كرد، دو نظر دارند: دسته اى از روايات به طور كلّى دلالت بر بازگشت مؤ من خالص و كافر خالص دارند؛ مؤ منان خالص براى مشاهده الطاف حـق و درك لذّت زنـدگـانـى در پـنـاه دولت حـق باز مى گردند و ستمگران و ملحدان نيز بازمى گـردنـد، تـا پيش از آخرت قسمتى از كيفر اعمال خود را ببينند كه اين كار مايه سرور و تشفّى خاطر ستمديدگان مى گردد. امام صادق (ع )فرمود:رجعت همگانى نيست ، بلكه خصوصى است ، تنها كسانى رجعت مى كنند كه مؤ من خالص يا مشرك خالص باشند.(136)دسـتـه ديـگر از روايات ، اشخاصى را مشخّصاً نام برده است ؛ طبق روايات ،پيامبران ، حضرت اسـمـاعـيـل صـادق الوعـد، حـضـرت عـيـسـى ، حـضـرت خـضـر، حـضـرت رسـول اكـرم 9، امـيـرالمـؤ مـنين على 7، امام حسين 7، ساير امامان معصوم : و جمعى از اصحاب با وفـاى پـيـامـبـر اسـلام چـون سـلمـان ، مـقـداد، جـابر بن عبدالله انصارى ، مالك اشتر و... و نيز اصحاب كهف و... رجعت خواهند كرد.(137)از روايـات اسـتـفـاده مى شود نخستين كسى كه رجعت مى كند، حضرت امام حسين (ع )است ، چنان كه امام صادق