راجع به آثار سياست تبعيض نژادى براى نخستين رهبر و بنيانگذار آن عمر بن خطاب بايد گفت طبيعى بود كه پس از آن كه فتوحات و كشورگشايى ها ميسر شد، دنيا به مردم رو كرد و غرور انسان عرب ارضاء گرديد و به خواستها و آرمانهايى چون مال و ثروت دست يافتند و از جانب ديگر،تبليغات به سود يك گروه معين و عليه هر كس و هر چيز ديگر به كار گرفته شد، طبيعى بود كه در ميان مردم عده اى مشهور و پرآوازه شوند و عده اى ديگر فراموش گرديده گمنام شوند. على - عليه السلام - در ضمن سخنانى به اين امر اشاره فرموده است :(( ...آنگاه خداوند فتوحات را ميسر فرمود و عرب بعد از بى چيزى و سختى به مال و مكنت رسيد... آنگاه آن فتوحات به آراء زمامداران و حسن تدبير اميران نسبت داده شد. پس نزد مردم گروهى شهرت و آوازه يافتند و گروهى گمنام گشتند... )) .(299)آرى طبيعى بود كه آن امتياز دادن و برتر دانستن عرب جوى آكنده از دوستى ، تعظيم و احترام نسبت به كسى كه عامل و سبب دست يابى آنها قانون و فرمان مطاع درآيد و سنت و روش او سنت جاريه گردد.ما در كتاب (( حياة السياسية للامام الحسن - عليه السلام - ص 86-90 پاره اى مطالب سودمند در اين زمينه را آورديم در اين جا نيز براى روشن شدن اين كه سخن خليفه دوم در ميان مردم به صورت قانون مطاع درآمده بوده نصوص و شواهدى ديگر را مى آوريم :همين بس كه بگوييم عظمت عمر بن خطاب بدان جا رسيده بود كه على - عليه السلام - نتوانست لشگريان خود را از خواندن (( نماز تزويج )) (كه عمر آن را بدعت گذاشته بود) باز دارد! آن حضرت - عليه السلام - فرموده است :(( ...برخى از لشگريان من كه همراه من مى جنگيدند فرياد برآوردند كه : اى اهل اسلام ! سنت عمر دگرگون