جاذبه و دافعه علی (علیه السلام) نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
: هر كسي را عقل خود به كمال نمايد و فرزند خود به جمال . اين اثر سوء با آنچه در متن خوانديم كه اثر عشق حساسيت هوش و ادراك است ، منافات ندارد . حساسيت هوش از اين نظر است كه انسان را از كودكي خارج كرده و قوه را به فعليت مي رساند و اما اثر سوء عشق اين نيست كه آدمي را كودن مي كند، بلكه آدمي را غافل مي كند ، مسئله كودني غير از مسئله غفلت است . بسياري از اوقات اشخاص كم هوش در اثر حفظ تعادل احساسات ، كمتر در غفلت مي باشند . عشق فهم را تيزتر مي كند اما توجه را يك جهت و متوحد مي سازد و لهذا در متن گفته شد كه خاصيت عشق توحد است ، و در اثر همين توحد و تمركز است كه عيب پيدا مي شود و از توجه به امور ديگر مي كاهد . بالاتر از آن ، نه تنها عشق عيب را مي پوشاند بلكه عيب را حسن جلوه مي دهد ، زيرا يكي از آثار عشق اينست كه هرجا پرتو افكند آنجا را زيبا مي كند ، يك ذره حسن را خورشيد ، بلكه سياهي را سفيدي و ظلمت را نور جلوه مي دهد و به قول وحشي : اگر در كاسه چشمم نشيني بجز از خوبي ليلي نبيني و ظاهرا به اين علت است كه عشق مثل علم نيست كه صددرصد تابع معلوم باشد . عشق جنبه داخلي و نفسانيش بيش از جنبه خارجي و عيني مي باشد يعني ميزان عشق تابع ميزان حسن نيست بلكه بيشتر تابع ميزان استعداد و مايه عاشق است . در حقيقت عاشق ابن عباس مي گفت در محضر پيغمبر بوديم پرسيدند بهترين همنشينان كيست ؟ حضرت فرمود : من ذكركم بالله رويته ، و زادكم في علمكم منطقه ، و ذكركم بالاخرش عمله ( 1 ) . " آنكس كه ديدنش شما را به ياد خدا بيندازد و گفتارش بر دانشتان بيفزايدو رفتارش شما را به ياد آخرت و قيامت بيندازد " . بشر به اكسير محبت نيكان و پاكان سخت نيازمند است كه محبت بورزد و محبت پاكان او را با آنها همرنگ و همشكل قرار دهد . براي اصلاح اخلاق و تهذيب نفس طرق مختلفي پيشنهاد شده و مشربهاي گوناگوني پديد آمده است .از جمله مشرب سقراطي است . طبق اين مشرب انسان بايد خود را از راه عقل و تدبير اصلاح كند . آدمي اول بايد به فوائد تزكيه و مضرات آشفتگي اخلاق ايمان كامل پيدا كند و سپس با ابزار دستي عقل يك يك صفات مذموم را پيدا كند - مثل كسي كه مي خواهد موها را تك تك از داخل بيني بچيند ، يا مثل كشاورزي كه از لابلاي زراعت با دست