جاذبه و دافعه علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جاذبه و دافعه علی (علیه السلام) - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اينست كه در متن مي خوانيم عاشق عيب معشوق را هنر مي بيند و خارش را گل و ياسمن . 1 - بحار الانوار ، ج 15 ، كتاب العشرش ، ص 51 ، طبع قديم . خود يك يك علفهاي هرزه را بكند ، يا مثل كسي كه مي خواهد گندم را با دست خود از ريگ و كلوخ پاك كند - و آنگاه آنها را از خرمن هستيش پاك كند . طبق اين روش بايد با صبر و حوصله و دقت و حساب و انديشه ، تدريجا مفاسد اخلاقي را زايل كردو غشها را از طلاي وجود پاك كرد و شايد بتوان گفت كه براي عقل امكان پذير نيست كه از عهده برآيد . فيلسوفان ، اصلاح اخلاق را از فكر و حساب مي خواهند ، مثلا مي گويند : عفت و قناعت باعث عزت و شخصيت انسان است در نظر مردم ، و طمع و آز موجب ذلت و پستي است . يا مي گويند علم موجب قدرت و توانائي است ، علم چنين است و علم چنان ، " خاتم ملك سليمان است علم " ، علم چراغي است فرا راه انسان كه راه را از چاه روشن مي كند .

و يا مي گويند حسد و بدخواهي بيماري روحي است ، از نظ ر اجتماعي عواقب سوئي را دنبال خواهد داشت و از اين قبيل سخنان . شك نيست كه اين راه ، راه صحيحي است و اين وسيله ، وسيله خوبي است ، اما سخن در ميزان ارزش اين وسيله خوبي استبا مقايسه با يك وسيله ديگر . همچنان كه اتومبيل مثلا وسيله خوبي است ، اما در مقام مقايسه با هواپيما مثلا بايد ديد ارزش اين وسيله در چه حد است . ما قبلا درباره ارزش راه عقل از نظر راهنمائي ، يعني از اين نظر كه چه اندازه استدلالات به اصطلاح عقلي در مسائل اخلاقي واقع نما است و صحيح است و مطابق است و خطا و اشتباه نيست ، بحثي نداريم ، همين قدر مي گوئيم كه مكاتب فلسفي اخلاقي و تربيتي لا تعد و لا تحصي است و هنوز اين مسائل از نظر استدلالي از حدود بحث و اختلاف و تجاوز نكرده است ، و باز مي دانيم كه اهل عرفان به طور كلي مي گويند : پاي استدلاليان چوبين بود پاي چوبين سخت بي تمكين بود بحث ما فعلا در اين جهت نيست ، بلكه در اينست كه ميزان برد اين وسائل چقدر است ؟ اهل عرفان و سير و سلوك به جاي پويش راه عقل و استدلال ، راه محبت و ارادت را پيشنهاد مي كنند . مي گويند كاملي را پيدا كن و رشته محبت و ارادت او را به گردن دل بياويز كه از راه عقل و استدلال ، هم بي خطرتر است و هم سريعتر.

در مقام مقايسه ، اين دو وسيله مانند وسائل دستي قديم و وسائل ماشيني مي باشند . تأثير نيروي محبت و ارادت در زايل كردن رذائل اخلاقي از دل از قبيل تأثير مواد شيميائي بر روي فلزات است . مثلا يك كليشه ساز با تيزاب اطراف حروف را از بين مي برد نه با ناخن و يا سر چاقو و يا چيزي از اين قبيل .

اما تأثير نيروي عقل در اصلاح مفاسد اخلاقي مانند كار كسي است كه بخواهد ذرات آهن را از خاك با دست جدا كند ، چقدر رنج و زحمت دارد ؟ اگر يك آهن رباي قوي در دست داشته باشد ممكن است با يك گردش همه آنها را جدا كند .

نيروي ارادت و محبت مانند آهن ربا صفات رذيله را جمع مي كند و دور مي ريزد . به عقيده اهل عرفان ، محبت و ارادت پاكان و كملين همچون دستگاه خودكاري ، خودبخود رذائل را جمع مي كند و بيرون مي ريزد . حالت مجذوبيت اگر بجا بيفتد از بهترين حالات است و اينست كه تصفيه گر و نبوغ بخش است . آري آنانكه اين راه را رفته اند ، اصلاح اخلاق را از نيروي محبت مي خواهندو به قدرت عشق و ارادت تكيه مي كنند . تجربه نشان داده است كه آن اندازه كه مصاحبت نيكان و ارادت و محبت آنان در روح مؤثر افتاده است خواند صدها جلد كتاب اخلاقي مؤثر نبوده است . مولوي پيام محبت را به ناله ني تعبير كرده است ، مي گويد : همچو ني زهري و ترياقي كه ديد ؟ همچو ني دمساز و مشتاقي كه ديد ؟ هر كه را جامه ز عشقي چاك شد او ز حرص و عيب كلي پاك شد شاد باش اي عشق خوش سوداي ما اي طبيب جمله علتهاي ما ( 1 ) گاهي بزرگاني را مي بينيم كه ارادتمندان آنان حتي در راه رفتن و لباس پوشيدن و برخوردها و ژست سخن از آنان تقليد مي كنند . اين تقليد اختياري نيست ، خودبخود و طبيعي است . نيروي محبت و ارادت است كه در تمام اركان هستي محبت اثر مي گذارد و در همه حال او را همرنگ محبوب مي سازد . اينست كه هر انساني

1 - مثنوي معنوي .

/ 81