از نظر شناخت
1 آيا شناخت ممكن است ؟ اين اول پرسش در اين مساله است و همواره مطرح بوده و هست . بسياري از انديشمندان ، شناخت حقيقي را غير ممكن مي دانند و انسان را محكوم به نشناختن و سر در نياوردن از واقعيت آنچه در جهان است يا مي گذرد مي دانند و يقين ( دانش قطعي ترديد ناپذير مطابق با واقع ) را امري محال مي شمارند ولي قرآن به حكم اينكه دعوت به شناختن خدا و جهان و انسان و تاريخ كرده است و به حكم اينكه در داستان آدم اول كه داستان انسان است ، او را شايسته تعليم همه اسماء الهي ( حقايق عالم ) دانسته است و به حكم اينكه در مواردي علم بشر را از نوع احاطه به چيزي از علم پروردگار كه عين حقيقت است دانسته است ( « و لا يحيطون بشي ء من علمه الا بما شاء ») ( 1 ) ، شناختن را ممكن مي داند .2 منابع شناخت چيست ؟ از نظر اسلام منابع شناخت عبارت است از طبيعت يا آيات آفاقي ، انسان يا آيات انفسي ، تاريخ يا سرگذشت اجتماعي اقوام و ملل ، عقل يا اصول و مبادي اوليه فطري ، قلب يعني دل در حد تصفيه و تزكيه ، آثار علمي و كتبي گذشتگان .قرآن در آيات فراوان به نظر در طبيعت زمين و آسمان دعوت كرده است : « قل انظروا ماذا في السموات و الارض »( 2 ) ، بگو بنگريد و دقت كنيد كه چه چيزها در آسمان و زمين هست . و همچنين به تعقل در تاريخ اقوام گذشته براي آموزش فراخوانده است :1 بقره / 255- 2- يونس / 101-