از نظر جهان بيني
اين كتاب كه مقدمه اي بر جهان بيني اسلامي است ، در درجه اول متصدي همين مطلب است و از لابلاي مطالب اين كتاب مي توان آنها را به دست آورد ، ولي به دليل اينكه رشته مطلب در اينجا نگسلد ، به طور خلاصه تر و فشرده تر اين مشخصات را بيان مي كنيم : 1 جهان ، ماهيت " از اويي " دارد ، يعني واقعيت جهان واقعيت " از اويي " است فرق است ميان آنكه چيزي از چيزي باشد بدون اينكه تمام واقعيتش واقعيت " از اويي " باشد ، مانند فرزند نسبت به پدر و مادر كه از آنها هست ولي واقعيت وجودي اش غير از واقعيت اضافه و نسبتش به پدر و مادر است اما جهان ماهيت " از اويي " دارد ، يعني به تمام واقعيتش انتساب به حق است ، واقعيتش و اضافه و نسبتش به حق يكي است معني مخلوق بودن همين است ، اگر غير اين بود توليد بود نه تخليق ( « لم يلد و لم يولد ») و در اين صورت فرق نمي كند كه جهان آغاز زماني داشته باشد يا نداشته باشد اگر جهان آغاز زماني داشته باشد ، يك واقعيت " از اويي " محدود است و اگر نداشته باشد ، يك واقعيت " از اويي " نامحدود محدود بودن و نامحدود بودن زماني ، تاثيري در واقعيت خلقي و " از اويي " جهان ندارد . 2 جهان كه واقعيت " از اويي " دارد و به اصطلاح حادث ذاتي است ، علاوه بر آن حدوث زماني دارد ، يعني يك واقعيت متغير و متحرك است بلكه عين حركت است ، و چون عين حركت است يك حدوث مستمر است و دائما در حال خلق شدن است ، دائما در حال حدوث و فناست ، يك لحظه نيست كه جهان خلق و فاني نشود . 3- واقعيات اين جهان ، درجه تنزل يافته و مرتبه نازله واقعيات جهاني ديگر است كه " جهان غيب " ناميده مي شود آنچه در اين جهان به صورت امري مقدر و محدود است ، در مرتبه اي و در جهاني مقدم بر اين جهان ( جهان غيب ) به صورت وجودي نامقدر و نامحدود و به تعبير قرآن به صورت خزائن وجود دارد ( 1 ) : « و ان من شي ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم ».هيچ چيزي نيست مگر آنكه خزانه ها و اصلها و معدنهاي آن نزد ماست و ما از آنها فرود نمي آوريم مگر به اندازه معين . 4- اين جهان ماهيت " به سوي اويي " دارد ، يعني همان طور كه از اوست ، به سوي او هم هست پس جهان در كل خود يك سير نزولي طي كرده و در حال طي كردن يك سير صعودي به سوي اوست همه از آن خدايند و به سوي خدا بازگشت مي نمايند . ( « انا لله و انا اليه راجعون » ) ( 3 ) . « الا الي الله تصير الامور »( 4 ) . همانا به سوي خدا اشياء صيرورت مي يابند . « الي ربك منتهاها »( 5 ) . پايان آنها به سوي پروردگار توست1-رجوع شود به تفسير الميزان ، ذيل آيه كريمه " و عنده مفاتح
الغيب لا يعلمها الا هو »" . ( انعام / 59 ) .
2- حجر / 21-
3- بقره / 156-
4- شوري / 53-
5- نازعات / 44-