رساله توضیح المسائل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رساله توضیح المسائل - نسخه متنی

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مسائل متفرّقه ازدواج

مسأله . 2094 - هرگاه در عقد شرط كند كه زن باكره باشد و بعد معلوم شود كه باكره نبوده مى تواند ازدواج را به هم زند.

مسأله . 2095 - احتياط واجب آن است كه مرد و زن نامحرم در محلّ خلوتى كه كسى

در آنجا نيست و ديگرى هم نمى تواند وارد شود نمانند، حتّى اگر در آنجا نماز بخوانند نماز آنها اشكال دارد.

مسأله . 2096 - هرگاه مرد از اوّل قصدش اين باشد كه مهر زن را نپردازد عقد صحيح است و پرداختن مهر بر او واجب است.

مسأله . 2097 - مرد مسلمانى كه مسلمان زاده است اگر مرتد شود، يعنى منكر خدا يا پيغمبر(صلى الله عليه وآله) گردد، يا يكى از احكام مسلّم اسلام مانند واجب بودن نماز و روزه را انكار كند بطورى كه انكار كردن آن معنايش انكار خدا يا پيغمبر(صلى الله عليه وآله) باشد، ازدواج او باطل مى شود و همسرش بايد از او كناره گيرى كند و عدّه وفات يعنى عدّه زنى كه شوهرش مرده است بگيرد و بعد مى تواند ازدواج كند و اگر زن يائسه باشد، يا هنوز نزديكى نكرده باشند عده لازم نيست.

مسأله . 2098 - هرگاه زن در عقد شرط كند كه شوهر او را از فلان شهر بيرون نبرد، مرد نمى تواند او را از آن شهر بيرون ببرد مگر با رضايت او.

مسأله . 2099 - هرگاه كسى دخترى را براى پسر خود عقد كند، خودش مى تواند با مادر آن دختر ازدواج نمايد، همچنين اگر اوّل خودش با مادر آن دختر ازدواج كرده مى تواند آن دختر را براى پسر خود بگيرد.

مسأله . 2100 - زنى كه از راه نامشروع باردار شده، جايز نيست بچّه اش را سقط كند و فرزند او حساب مى شود فقط ارث از او نمى برد.

مسأله . 2101 - هرگاه كسى با زنى كه شوهر ندارد و در عدّه كسى نيست زنا كند جايز است او را بعداً به عقد خود درآورد و اگر بچّه اى از آنان متولد شود و ندانند از نطفه حلال است يا حرام آن بچّه حلال زاده است.

مسأله . 2102 - هرگاه زن بگويد شوهر ندارم مى توان حرف او را قبول كرد به شرط آن كه متّهم نباشد، امّا اگر بگويد يائسه ام قبول ادّعاى او اشكال دارد.

مسأله . 2103 - هرگاه با زنى ازدواج كند و كسى بگويد آن زن شوهر داشته ولى خود زن بگويد نداشته ام و شرعاً هم ثابت نشود بايد حرف زن را قبول كرد، ولى اگر فرد

مورد اعتمادى تصديق كند كه شوهر داشته احتياط واجب آن است كه او را طلاق دهد.

مسأله . 2104 - مستحبّ است در شوهر دادن دخترى كه به حدّ بلوغ رسيده تعجيل كنند، همچنين درمورد زن دادن به پسرانى كه نياز به همسر دارند.

مسأله . 2105 - كسى كه از زنا متولّد شده هرگاه زن بگيرد و بچّه اى پيدا كند آن بچّه حلال زاده است.

مسأله . 2106 - هرگاه مردى روز ماه مبارك رمضان يا در حال عادت همسرش، با او نزديكى كند گناه كرده، ولى بچّه اى كه از آنان به دنيا مى آيد حلال زاده است.

مسأله . 2107 - هرگاه زنى يقين پيدا كند كه شوهرش در سفر فوت كرده و عدّه وفات (به مقدارى كه در احكام طلاق گفته خواهد شد) نگه دارد سپس شوهر كند، بعد شوهرش از سفر برگردد بايد از شوهر دوم جدا شود و به شوهر اوّل حلال است، ولى اگر شوهر دوم با او نزديكى كرده باشد زن بايد عدّه نگه دارد و احتياط واجب آن است كه شوهر دوم مهر او را مطابق آنچه با او قرار داده بپردازد و اگر مهرالمثل بيشتر است آن را بپردازد.

شير دادن (رضاع)

مسأله . 2108 - هرگاه زنى كودكى را با شرايطى كه در مسائل آينده گفته مى شود شير دهد، آن زن به حكم مادر اوست و آن مرد كه شير مربوط به اوست به حكم پدر او، پدر آن مرد به حكم جد و مادرش به حكم جدّه و برادرش عمو و خواهرش عمّه و فرزندانش برادر و خواهر او محسوب مى شوند، همچنين پدر آن زن به حكم جدّ مادرى و مادرش جدّه مادرى و برادرش دايى و خواهرش خاله، همچنين دخترى را كه زن شير داده بر شوهر او حرام است (به شرط اين كه با آن زن نزديكى كرده باشد) و نيز انسان نمى تواند با مادر رضاعى زن خود ازدواج كند زيرا به حكم مادر زن اوست.

و به عبارت ديگر هنگامى كه بچّه اى را با شرايطى كه مى آيد شير دهد آن بچّه به اين عدّه محرم مى شود:

1ـ خود آن زن و او را مادر رضاعى مى گويند.

2ـ شوهر آن زن كه شير مربوط به اوست و او را پدر رضاعى گويند.

3ـ پدر و مادر آن زن هر چه بالا روند، اگر چه پدر و مادر رضاعى او باشند.

4ـ بچّه هايى كه از آن زن به دنيا آمده اند يا به دنيا مى آيند.

5ـ بچّه هاى اولاد آن زن هر چه پايين روند چه از اولاد او به دنيا آمده، يا اولاد او آنها را شير داده باشند.

6ـ خواهر و برادر آن زن اگر چه رضاعى باشند.

7ـ عمو و عمّه آن زن اگر چه رضاعى باشند.

8ـ دايى و خاله آن زن اگر چه رضاعى باشند.

9ـ اولاد شوهر آن زن كه شير مربوط به اوست هر چه پايين روند، اگر چه اولاد رضاعى او باشند.

10ـ پدر و مادر شوهر آن زن كه شير مربوط به آن شوهر است هر چه بالا روند.

11ـ خواهر و برادر شوهرى كه شير مربوط به اوست اگر چه خواهر و برادر رضاعى او باشند.

12ـ عمو و عمّه و دائى وخاله شوهرى كه شير مربوط به اوست هر چه بالا روند اگر چه رضاعى باشند، همچنين عدّه ديگرى كه در مسائل بعد گفته مى شود به واسطه شير دادن محرم مى شوند.

/ 161