واجبات نماز
مسأله . 862 - واجبات نماز يازده چيز است: 1ـ نيّت، 2ـ تكبيرة الاحرام، يعنى «اللّهُ اكبرُ» در اوّل نماز، 3ـ قيام، 4ـ قرائت، 5ـ ركوع، 6ـ سجود، 7ـ ذكر ركوع و سجود، 8ـ تشهّد، 9ـ سلام، 10ـ ترتيب، 11ـ موالات (پى در پى به جا آوردن اجزاء نماز).مسأله . 863 - واجبات نماز بر دوگونه است: بعضى ركن است و بعضى غير ركن، ركن چيزى است كه اگر آن را به جا نياورد يا اضافه كند نماز باطل است، خواه عمداً باشد يا از روى سهو و اشتباه، ولى در واجبات غير ركنى هنگامى نماز باطل مى شود كه آن را عمداً كم و زياد كند و اگر از روى سهو و اشتباه كم و زياد كند نماز صحيح است.
مسأله . 864 - اركان نماز پنج چيز است: اوّل نيّت. دوم تكبيرة الاحرام. سوم قيام در موقع گفتن تكبيرة الاحرام و قيام متّصل به ركوع، يعنى ايستادن پيش از ركوع. چهارم ركوع. پنجم دو سجده (البتّه در نيّت زيادى تصوّر نمى شود و زيادى تكبيرة الاحرام نيز اگر از روى سهو باشد نماز را باطل نمى كند، هرچند احتياط مستحب آن است كه آن را اعاده كند).
1ـ نيّت
مسأله . 865 - نماز را بايد به قصد قربت يعنى براى اطاعت فرمان خدا انجام داد و لازم نيست نيّت را به زبان آورد و يا در اوّل نماز از قلب بگذراند، همين اندازه كه اگر سؤال كنند چه مى كنى، بتواند جواب دهد كه براى خدا نماز مى خوانم كافى است.مسأله . 866 - در موقع نيّت بايد قصد كند كه نماز ظهر مى خواند يا عصر يا نمازهاى
ديگر و اگر فقط نيّت كند چهار ركعت نماز مى خوانم كافى نيست، بلكه نمازى را كه مى خواند بايد در نيّت خود معيّن كند و احتياط واجب آن است كه قضا و ادا بودن آن را نيز معيّن نمايد.
مسأله . 867 - نيّت بايد تا آخر نماز ادامه داشته باشد و اگر طورى غافل شود كه نداند چه مى كند نمازش باطل است.
مسأله . 868 - هركس براى ريا يعنى نشان دادن به مردم نماز يا عبادت ديگرى را انجام دهد علاوه بر اين كه عبادتش باطل است گناه كبيره نيز انجام داده است و اگر خدا و مردم را هر دو در نظر بگيرد باز عملش باطل و گناه كبيره است.
مسأله . 869 - اگر قسمتى از نماز را به قصد ريا انجام دهد نماز باطل است، خواه قسمت واجب باشد مثل حمد و سوره، يا مستحب مانند قنوت، بنابراحتياط واجب.
مسأله . 870 - هرگاه اصل نماز را براى خدا مى خواند، ولى به قصد ريا آن را در مسجد يا در اوّل وقت يا با جماعت انجام مى دهد نمازش باطل است، ولى اگر براى ريا نيست بلكه نماز خواندن در اوّل وقت يا در مسجد براى او راحت تر است اشكالى ندارد.
2ـ تكبيرة الاحرام
مسأله . 871 - اوّلين جزء نماز «اَللّهُ اَكْبَرُ» است كه آن را «تكبيرة الاحرام» مى گويند و ترك آن خواه از روى عمد باشد يا سهو نماز را باطل مى كند، امّا اضافه كردن آن (يعنى به جاى يك اَللّهُ اَكْبَرُ مثلاً دو مرتبه اَللّهُ اَكْبَرُ بگويد) اگر عمدى باشد موجب باطل شدن نماز است.مسأله . 872 - «اَللّهُ اَكْبَرُ» مانند ساير ذكرهاى نماز و حمد و سوره بايد به عربى صحيح گفته شود و عربى غلط يا ترجمه آن كافى نيست.
مسأله . 873 - بايد موقع گفتن تكبيرة الاحرام بدن آرام باشد و اگر در حالى كه مثلاً قدم بر مى دارد اَللّهُ اَكْبَرُ بگويد باطل است و چنانچه سهواً بگويد احتياط واجب آن
است كارى كند كه نماز باطل شود (مثلاً صورت را به طرف پشت قبله كند) و دوباره تكبير بگويد.
مسأله . 874 - تكبير و حمد و سوره و ساير ذكرهاى نماز را بايد طورى بخواند كه اگر مانعى در كار نباشد حدّاقل خودش آن را بشنود.
مسأله . 875 - كسانى كه به خاطر بيمارى يا لال بودن نمى توانند تكبير را درست بگويند بايد هر طورى مى توانند بگويند و اگر هيچ نمى توانند بگويند احتياط واجب آن است كه اشاره كنند و با زبانى كه در ميان افراد كر و لال متعارف است آن را ادا نمايند و در قلب خود نيز بگذرانند.
مسأله . 876 - مستحبّ است بعد از تكبيرة الاحرام به قصد رجاء اين دعا را بخوانند: «يا مُحْسِنُ قَدْ اَتاكَ الْمُسىءُ وَ قَدْ أَمَرْتَ الْمـُحْسِنَ اَنْ يَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسيئِ اَنتَ الْمـُحْسِنُ وَ أَنَا الْمُسيئُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ تَجاوَزْ عَنْ قَبِيحِ ما تَعْلَمُ مِنّى. يعنى: «اى خداى نيكوكار! بنده گنهكارت به در خانه تو آمده است تو امر كرده اى كه نكوكار از گنهكار بگذرد،تو نيكو كارى و من گنهكارم، به حقّ محمّد و آل محمّد رحمتت را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از كارهاى زشتى كه مى دانى از من سرزده بگذر!»
مسأله . 877 - مستحبّ است در موقع گفتن تكبيرة الاحرام و ساير تكبيرهاى نماز دستها را تا مقابل گوش بالاببرد.
مسأله . 878 - هرگاه شك كند كه تكبيرة الاحرام را گفته يا نه، چنانچه مشغول خواندن حمد شده است به شك خود اعتنا نكند واگر چيزى نخوانده بايد تكبير را بگويد و هرگاه مى داند تكبيرة الاحرام را گفته امّا شك دارد كه صحيح گفته است يا نه، اگر اين شك بعد از گفتن تكبير پيدا شود اعتنا نكند.
3ـ قيام
مسأله . 879 - قيام يعنى ايستادن، در دو جاى نماز، واجب و ركن است: هنگام گفتنتكبيرة الاحرام و قيام قبل از ركوع كه آن را «قيام متّصل به ركوع» گويند، ولى قيام در موقع خواندن حمد و سوره و همچنين بعد از ركوع واجب است امّا ركن نيست.
مسأله . 880 - هرگاه ركوع را فراموش كند و بعد از حمد و سوره بنشيند و يادش بيايد كه ركوع نكرده بايد بايستد و به ركوع رود و اگر به حالت خميدگى به ركوع برگردد نماز او باطل است زيرا قيام متّصل به ركوع را به جا نياورده است.
مسأله . 881 - در موقع قيام نبايد بدن و پاها را حركت دهد و به طرفى خم شود يا به جايى تكيه كند، ولى اگر از روى ناچارى باشد مانعى ندارد.
مسأله . 882 - هرگاه در حال قيام براى حمد و سوره از روى فراموشى بدن و پاها را حركت دهد يا به طرفى خم شود نماز باطل نيست، امّا اگر در موقع تكبيرة الاحرام و قيام متّصل به ركوع باشد، بنابر احتياط واجب بايد نماز را تمام كند و اعاده نمايد.
مسأله . 883 - هرگاه در موقع قيام روى يك پا بايستد نمازش اشكال دارد، ولى لازم نيست سنگينى بدن را بطور مساوى روى هر دو پا قرار دهد.
مسأله . 884 - اگر پاها را بيش از اندازه گشادبگذارد بطورى كه از شكل ايستادن بيرون رود نمازش باطل است، مگر اين كه ناچار باشد.
مسأله . 885 - هرگاه در نماز مى خواهد كمى جلو يا عقب رود يا بدن را كمى به طرف راست و چپ حركت دهد بايد چيزى نگويد ولى «بِحَوْلِ اللّهِ وَ قُوَّتِهِ اَقُومُ وَ اَقْعُدُ» را بايد در حال برخاستن بگويد.
مسأله . 886 - در موقع ذكرهاى واجب نماز نيز بايد بدن آرام باشد، بلكه احتياط واجب آن است كه در ذكرهاى مستحب نيز اين معنى رعايت شود.
مسأله . 887 - هرگاه در حال حركت بدن ذكر بگويد مثلاً موقع رفتن ركوع يا در حال رفتن به سجده تكبير آن را بگويد، احتياط آن است كه نماز را دوباره بخواند، مگر آن كه قصدش مطلق ذكر باشد، يعنى نه آن تكبير مخصوصى كه مثلاً قبل از سجده در حال ايستادن گفته مى شود، بلكه از آنجا كه ذكر خدا در هر جاى نماز خوب است تكبير مى گويد.
مسأله . 888 - هرگاه در موقع قرائت حمد و سوره يا تسبيحات بى اختيار بقدرى حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج شود و يا مثلاً در ميان جمعيّت باشد و به او تنه بزنند و او را حركت دهند احتياط واجب آن است كه بعد از آرام گرفتن بدن آنچه را در حال حركت خوانده دوباره بخواند.
مسأله . 889 - هرگاه در بين نماز از ايستادن عاجز شود بايد بنشيند و اگر از نشستن هم عاجز شود بايد بخوابد، ولى تا بدنش آرام نگرفته بايد چيزى نخواند.
مسأله . 890 - كسى كه نمى تواند ايستاده نماز بخواند بايد بنشيند، ولى اگر بتواند بايستد و به عصا يا ديوار و مانند آن تكيه كند، يا پاهايش را از هم دور بگذارد بايد ايستاده نماز بخواند، مگر اين كه فوق العاده براى او زحمت داشته باشد، همچنين مادام كه مى تواند نشسته نماز بخواند هرچند به چيزى تكيه كند بايد خوابيده نماز نخواند و هرگاه نتواند بايد به پهلوى راست بخوابد، بطورى كه جلو بدن او رو به قبله باشد و اگر نتواند به پهلوى چپ و اگر آن هم ممكن نيست به پشت بخوابد بطورى كه كف پاهاى او رو به قبله باشد.
مسأله . 891 - كسى كه مى تواند قسمتى از نماز را ايستاده بخواند واجب است آن مقدار را بايستد و بقيّه را بنشيند و اگر نتوانست بخوابد.
مسأله . 892 - هرگاه كسى بر اثر ناتوانى نماز را خوابيده بخواند، اگر در بين نماز بتواند بنشيند بايد آن مقدار را كه مى تواند، بنشيند و يا اگر مى تواند برخيزد و همچنين كسانى كه نشسته نماز مى خوانند و در اثناء نماز توانايى ايستادن پيدا مى كنند بايد بايستند، ولى تا بدن آرام نگرفته است چيزى نخوانند.
مسأله . 893 - كسى كه احتمال مى دهد تا آخر وقت بتواند ايستاده نماز بخواند بنابر احتياط واجب در اوّل وقت نماز نخواند.
مسأله . 894 - هرگاه توانايى بر ايستادن دارد امّا مى داند يا احتمال عقلائى مى دهد كه براى او ضرر داشته باشد، يا بيمارى اش طولانى مى شود، يا مثلاً زخم يا شكستگى استخوان او دير التيام پيدا مى كند، بايد نشسته نماز بخواند و اگر آن هم
ضرر دارد خوابيده نماز بخواند.
مسأله . 895 - شايسته است در حال ايستادن بدن را راست نگه دارد، شانه ها را پايين بيندازد، دستها را روى رانها بگذارد، انگشتها را به هم بچسباند، سنگينى بدن را بطور مساوى روى دو پا بيندازد و به محل سجده نگاه كند و با خضوع و خشوع باشد، مردان كمى پاها را باز بگذارند و زنان به هم بچسبانند.
4ـ قرائت
مسأله . 896 - در ركعت اوّل و دوم نمازهاى واجب روزانه بايد بعد از تكبيرة الاحرام سوره حمد را قرائت كند و بعد از آن بنابر احتياط واجب يك سوره تمام از قرآن مجيد را و خواندن يك يا چند آيه كافى نيست. و بايد توجّه داشت كه سوره «فيل» و «ايلاف» يك سوره حساب مى شود و همچنين سوره «والضّحى» و «الم نشرح».مسأله . 897 - در تنگى وقت يا در جايى كه ترس از دزد يا درنده اى باشد مى توان سوره را ترك كرد و همچنين در جايى كه عجله براى كار مهمّى داشته باشد.
مسأله . 898 - واجب است قرائت حمد قبل از سوره باشد و اگر عمداً برخلاف اين انجام دهد نمازش باطل است اگر از روى اشتباه باشد چنانچه قبل از ركوع يادش بيايد بايد برگردد و درست بخواند، امّا اگر بعد از رسيدن به حدّ ركوع يادش بيايد نمازش صحيح است، همچنين اگر حمد يا سوره يا هر دو را فراموش كند.
مسأله . 899 - هرگاه در نماز واجب يكى از چهار سوره اى را كه آيه سجده دارد(1) عمداً بخواند بنابراحتياط واجب بايد سجده را به جا آورد سپس برخيزد و حمد و سوره ديگرى بخواند و نماز را تمام كند و بعد اعاده نمايد و چنانچه سهواً مشغول خواندن سوره سجده شود اگر قبل از رسيدن به آيه سجده متوجّه گردد بايد آن سوره را رها كرده و سوره ديگرى بخواند و اگر از نصف گذشته باشد احتياطاً نماز را
[1. سوره الم سجده ـ سوره حم سجده (فصّلت) ـ سوره والنّجم و سوره اقرأ (علق).]
اعاده كند اگر بعد از خواندن آيه سجده بفهمد بايد به ترتيب بالا عمل كند.
مسأله . 900 - خواندن سوره هاى سجده در نمازهاى مستحب مانعى ندارد و بايد به دنبال آيه سجده، سجده كند، سپس برخيزد و نماز را ادامه دهد.
مسأله . 901 - در نمازهاى مستحبّى مى توان سوره را ترك كرد حتّى آن نماز مستحبّى كه بهواسطه نذر كردن واجب شده باشد، ولى نمازهاى مستحبّى مخصوصى كه سوره هاى خاصّى دارد بايد به دستور آن عمل كرد.
مسأله . 902 - مستحبّ است در ركعت اوّل نماز ظهر روز جمعه بعد ازحمد، سوره جمعه بخواند در ركعت دوم، سوره منافقين را و هرگاه مشغول يكى از اينها شود احتياط واجب آن است كه به سوره ديگرى عدول نكند.
مسأله . 903 - عدول كردن از سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ»، يا سوره «قُلْ يا اَيُّهَا الْكافِرُونَ» به سوره ديگرى در هر نماز باشد جايز نيست، جز در نماز جمعه كه اگر به جاى سوره جمعه و منافقين يكى از اين دو سوره را بخواند پيش از آن كه به نصف برسد مى تواند آن را رها كرده، سوره جمعه و منافقين را بخواند.
مسأله . 904 - هرگاه غير سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ» و «قُلْ يا اَيُّهَا الْكافِرُونَ» را در نماز بخواند مى تواند آن را رها كرده و سوره ديگرى را بخواند، به شرط اين كه به نصف نرسيده باشد.
مسأله . 905 - هرگاه مقدارى از سوره را فراموش كند، يا از جهت تنگى وقت نتواند به آن ادامه دهد، مى تواند آن را رها كرده و سوره ديگرى را بخواند، خواه از نصف گذشته باشد و خواه سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ» و يا «قُلْ يا اَيُّهَا الْكافِرُونَ» باشد يا نه.
مسأله . 906 - واجب است مردان حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند و حمد و سوره نماز ظهر و عصر را آهسته بخوانند و زنان نيز بايد حمد و سوره نماز ظهر و عصر را آهسته بخوانند، امّا حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را مى توانند بلند يا آهسته بخوانند، ولى اگر نامحرم صداى آنها را بشنود احتياط مستحب آن است كه آهسته بخوانند.
مسأله . 907 - در جايى كه بايد حمد و سوره را بلند بخواند اگر عمداً يك كلمه را آهسته بخواند نماز باطل است، همچنين در جايى كه بايد آهسته بخواند اگر يك كلمه را بلند بخواند نماز باطل مى شود.
مسأله . 908 - هرگاه در جايى كه بايد قرائت را بلند بخواند عمداً آهسته بخواند يا در جايى كه بايد آهسته بخواند عمداً بلند بخواند نمازش باطل است، ولى اگر از روى فراموشى، يا ندانستن مسأله باشد، صحيح است، مگر اين كه در ياد گرفتن مسأله كوتاهى كرده باشد كه بنابر احتياط واجب اعاده مى كند.
مسأله . 909 - هرگاه در اثناء حمد و سوره متوجّه شود مقدارى را بر خلاف دستور بالا سهواً بلند يا آهسته خوانده لازم نيست برگردد، هرچند بهتر است كه برگردد و صحيح بخواند.
مسأله . 910 - هرگاه كسى در قرائت و ذكر نماز صداى خود را بيش از حدّ معمول بلند كند و با فرياد بخواند نمازش باطل است.
مسأله . 911 - بايد قرائت و ذكر نماز را صحيح بخواند و اگر نمى داند ياد بگيرد، امّا كسانى كه نمى توانند تلفّظ صحيح را ياد بگيرند بايد همانطور كه مى توانند بخوانند و براى چنين اشخاصى بهتر است كه تا مى توانند نماز خود را با جماعت به جا آورند.
مسأله . 912 - كسى كه درياد گرفتن قرائت و ذكر نماز كوتاهى كرده نمازش باطل است و اگر وقت تنگ شده احتياط واجب آن است كه با جماعت نماز بخواند و اگر دسترسى به جماعت ندارد نمازش در تنگى وقت صحيح است.
مسأله . 913 - كسى نمى تواند براى ياد دادن واجبات نماز، مزد بگيرد (بنابراحتياط واجب) امّا براى مستحبّات مانعى ندارد، مگر اين كه از شعائر دين باشد يا حفظ احكام الهى منوط به تعليم آن گردد.
مسأله . 914 - هرگاه يكى از كلمات حمد و سوره يا ذكرهاى ديگر نماز را نداند، يا زير و زبر آن را غلط بخواند، يا حرفى را به حرف ديگرى تبديل كند، مثلاً به جاى (ض) (ز) بگويد بطورى كه از نظر لغت عرب غلط باشد، نماز او باطل است.
مسأله . 915 - هرگاه كلمه يا تلفّظ آيه يا ذكرى را صحيح مى دانسته و مدّتى در نمازها خوانده وبعد مى فهمد غلط بوده، نمازش اعاده ندارد، هرچند احتياط مستحب اعاده يا قضاى آن است.
مسأله . 916 - لازم نيست آنچه را علماى تجويد براى بهتر خوانى قرآن ذكر كرده اند رعايت كند، بلكه لازم است طورى بخواند كه بگويند عربى صحيح است هرچند رعايت دستورات تجويد بهتر است.
مسأله . 917 - احتياط واجب آن است كه در نماز، وقف به حركت ننمايد و معنى وقف به حركت آن است كه زير و زبر آخر كلمه را بگويد امّا بين آن كلمه و كلمه بعد فاصله دهد، مثل اين كه بگويد: اَللّهُ اَكْبَرُ (و آخر آن راپيش دهد) امّا مدّتى سكوت كند بعد بِسْمِ اللّه را شروع نمايد، ولى وصل به سكون مانعى ندارد، هرچند ترك آن بهتر است، معنى وصل به سكون اين است كه آخر جمله را بدون زير و زبر بخواند و بلافاصله آيه يا كلمه بعد را بگويد.
مسأله . 918 - در ركعت سوم و چهارم نمازهاى سه ركعتى و چهار ركعتى مخير است كه حمد بخواند (بدون سوره) يا سه مرتبه تسبيحات اربعه يعنى «سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا اِلهَ إِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اَكْبَرُ» بگويد، بلكه يك مرتبه نيز كافى است و مانعى ندارد در يك ركعت حمد و در ركعت ديگر تسبيحات بگويد.
مسأله . 919 - واجب است در ركعت سوم و چهارم نماز، حمد يا تسبيحات اربعه را آهسته بخوانند، حتّى بِسْم اللّه را ( بنابر احتياط واجب).
مسأله . 920 - اگر در ركعت اوّل و دوم نماز به گمان اين كه ركعت سوم و چهارم است تسبيحات بگويد، چنانچه پيش از ركوع متوجّه شود بايد برگردد و حمد و سوره بخواند و اگر در ركوع يا بعد از آن بفهمد نمازش صحيح است و احتياط مستحب آن است كه دو سجده سهو به جا آورد.
مسأله . 921 - اگر در ركعت سوم يا چهارم مى خواست حمد بخواند تسبيحات به زبانش آمد، يا بعكس مى خواست تسبيحات بخواند حمد به زبانش آمد، كافى نيست،
بايد برگردد و دوباره حمد يا تسبيحات را بخواند، ولى اگر هر دو در نيّت او بوده است هر كدام به زبانش آيد كافى است.
مسأله . 922 - مستحبّ است بعد از تسبيحات استغفار كند مثلاً بگويد: «اَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبِّى وَ اَتُوبُ اِلَيْهِ» يا بگويد: «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لى».
مسأله . 923 - اگر در ركوع يا بعد از آن شك كند كه تسبيحات را خوانده يا نه، اعتنا به شك نكند، امّا اگر هنوز به اندازه ركوع خم نشده احتياط واجب آن است كه برگردد و بخواند.
مسأله . 924 - هرگاه در آيه و يا ذكرى از نماز شك كند بايد آن را تكرار كند تا صحيح بگويد، امّا اگر به حدّ وسواس برسد بايد اعتنا نكند و اگر اعتنا كند نمازش اشكال دارد و بنابر احتياط واجب بايد دوباره بخواند.
مسأله . 925 - مستحبّ است در ركعت اوّل نماز پيش از خواندن حمد بگويد:«اَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجِيمِ» و نيز مستحبّ است امام جماعت «بِسْمِ اللّه»را در ركعت اوّل و دوم نماز ظهر و عصر در جماعت بلند بگويد، همچنين مستحبّ است حمد و سوره و اذكار نماز را شمرده بخواند و آيات را به هم نچسباند و مخصوصاً به معنى آنها توجّه داشته باشد و اگر نماز را با جماعت مى خواند بعد از تمام شدن حمد امام، به اميد ثواب پروردگار بگويد: «اَلْحَمْدُ لِلّهِ رِبِّ الْعالَمينَ» و بعد از خواندن سوره «قُلْ هُوَ اللّه اَحَدٌ» يك يا دو يا سه مرتبه بگويد: «كَذلِكَ اللّهُ رَبِّى» يا «كَذلِكَ اللّهُ رَبُّنَا».
مسأله . 926 - شايسته است در نمازها در ركعت اوّل سوره «اِنّا اَنْزَلْناهُ» و درركعت دوم سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ» را بخواند و هيچ سوره اى را در هر دوركعت تكرار نكند، مگر سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ» و سزاوار نيست در تمام نمازهاىشبانه روز سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ» را ترك كند و بهتر است سوره هايىبراى نماز انتخاب شود كه مردم را متوجّه امورى كه به آن نياز دارند و ترك گناهانى كه به آن آلوده اند كند.
5ـ ركوع
مسأله . 927 - در هر ركعت بعد از قرائت، يك ركوع واجب است، يعنى به اندازه اى خم شود كه اگر بخواهد كف دستها را به زانو بگذارد بتواند، بلكه احتياط واجب آن است كه كف دستها را بر زانو بگذارد.مسأله . 928 - كسى كه دست يا زانوى او با ديگران تفاوت دارد، مثلاً دستش خيلى بلند است كه اگر كمى خم شود به زانو مى رسد، يا زانويش خيلى پايين است چنين كسى بايد به اندازه معمول خم شود.
مسأله . 929 - كسى كه نماز نشسته مى خواند براى ركوع بايد بقدرى خم شود كه بگويند ركوع كرده است.
مسأله . 930 - خم شدن بايد به قصد ركوع باشد، بنابراين اگر بدون اين قصد خم شود نمى تواند آن را ركوع حساب كند، بلكه بايد بايستد و به قصد ركوع خم شود.
مسأله . 931 - در ركوع واجب است ذكر بگويد، ذكر ركوع بنابر احتياط واجب سه مرتبه «سُبْحانَ اللّهِ» يا يك مرتبه «سُبْحانَ رِبِّىَ الْعَظِيمِ وَ بِحَمْدِهِ» است كه بايد به عربى صحيح گفته شود و مستحبّ است آن را سه يا پنج يا هفت مرتبه تكرار كند.
مسأله . 932 - در موقع ذكر واجب بايد بدن آرام باشد و براى ذكر مستحب نيز اگر آن را به قصد ذكر ركوع مى گويد آرام بودن بدن لازم است.
مسأله . 933 - هرگاه در موقعى كه مشغول ذكر واجب است كسى به او تنه بزند، يا به علّت ديگرى بدن از آرامش بيرون رود، بايد بعد از آرام گرفتن دوباره ذكر را بگويد، ولى حركات مختصر اشكال ندارد.
مسأله . 934 - هرگاه ذكر را قبل از رسيدن به حدّ ركوع و آرام گرفتن بدن بگويد بايد آن را بعد از آرام گرفتن اعاده كند، حتّى اگر عمداً اين كار را كند احتياط اين است كه نماز را نيز بعداً اعاده نمايد.
مسأله . 935 - هرگاه پيش از تمام شدن ذكر واجب عمداً سر از ركوع بردارد نمازش باطل است و اگر سهواً باشد چنانچه پيش از خارج شدن از حال ركوع متوجّه شود
بايد در حال آرامى بدن دوباره ذكر را بگويد و اگر بعد از آن كه از حال ركوع خارج شد متوجّه گردد، نمازش صحيح است.
مسأله . 936 - كسى كه نمى تواند به اندازه ركوع خم شود اگر بتواند بايد به چيزى تكيه كند و ركوع نمايد و اگر آن هم ممكن نشود بايد به هر اندازه كه ممكن است خم شود و اگر هيچ نتواند خم شود بايد ركوع را به صورت نشسته انجام دهد، و اگر آن هم ممكن نشود در حال ايستاده با سر اشاره مى كند و اگر اين را هم نتواند به نيّت ركوع چشمها را بر هم مى گذارد و ذكر را مى گويد و به نيّت برخاستن از ركوع چشمها را بازمى كند.
مسأله . 937 - هرگاه كسى مى تواند ركوع كند امّا به خاطر بيمارى يا علّت ديگرى نمى تواند به اندازه ذكر واجب توقّف كند بايد پيش از آن كه از حال ركوع خارج شود ذكر واجب را بگويد هرچند بدن آرام نباشد و اگر نتواند، در حال برخاستن ذكر را تمام كند.
مسأله . 938 - هرگاه كسى بر اثر پيرى خميده شده، يا به خاطر بيمارى يا به علّت ديگر به حالتى شبيه ركوع درآمده، بايد در موقع نماز آن قدر كه مى تواند كمر را براى قرائت راست كند و اگر نمى تواند قدرى كمر را قبل از ركوع راست كند سپس به حال ركوع در آيد و اگر آن هم ممكن نشود براى انجام ركوع كمى بيشتر خم شود، به شرط اين كه از حالت ركوع خارج نگردد و اگر آن هم ممكن نشود احتياط اين است كه هم با سر اشاره كند و هم قصد كند كه آن حالتش جزء ركوع باشد.
مسأله . 939 - ركوع از واجبات ركنى است كه اگر ترك شود يا در يك ركعت دو ركوع يا بيشتر به جا آورد نماز باطل است خواه عمداً باشد يا از روى سهو و فراموشى.
مسأله . 940 - بعد از تمام شدن ركوع، واجب است راست بايستد و بعد از آرام گرفتن بدن به سجده رود و اگر عمداً اين كار را ترك كند نمازش باطل است، امّا اگر از روى سهو باشد اشكالى ندارد.
مسأله . 941 - هرگاه ركوع را فراموش كند و پيش از سجده اوّل يا ميان دو سجده، يا
قبل از آن كه پيشانى براى سجده دوم به زمين رسد متوجّه شود، بايد برگردد و بايستد و بعد به ركوع رود.
مسأله . 942 - مستحبّ است پيش از رفتن به ركوع در حالى كه راست ايستاده «اللّهُ اَكْبَرُ» بگويد و در حال ركوع زانوها را عقب دهد و پشت را صاف نگه دارد، گردن را بكشد و مساوى پشت نگه دارد و ميان دو قدم نگاه كند و بعد از آن كه از ركوع برخاست و راست ايستاددرحالى كه بدن آرام است بگويد: «سَمِعَ اللّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ».
مسأله . 943 - در احكام ركوع فرقى بين نماز واجب و مستحب نيست، حتّى زيادى ركوع بنابر احتياط واجب.
6ـ سجود
مسأله . 944 - در هر ركعت از نمازهاى واجب و مستحب دو سجده واجب است و محلّ آن بعد از ركوع است و هرگاه هر دو را عمداً يا از روى فراموشى ترك كند يا به جاى دو سجده چهار سجده به جا آورد نماز باطل است، امّا زيادى يا كمى يك سجده به شرط اين كه از روى سهو باشد نماز را باطل نمى كند.مسأله . 945 - در سجده بايد هفت موضع بر زمين قرار گيرد: پيشانى، كف دستها، سر دو زانو، سردوانگشت بزرگ پا و هرگاه يكى از اين اعضا را عمداً بر زمين نگذارد سجده اش باطل است و اگر سهواً پيشانى را به زمين نگذارد باز سجده باطل است، امّا اگر پيشانى به زمين باشد و بعضى ديگر از اعضا را سهواً به زمين نگذارد سجده صحيح است.
7ـ ذ كر ركوع و سجود
مسأله . 946 - در ركوع واجب است ذكر بگويد، ذكر ركوع بنابر احتياط واجب سه مرتبه «سُبْحَانَ اللّهِ» يا يك مرتبه «سُبْحانَ رَبِّىَ الْعَظِيمِ وَ بِحَمْدِهِ» است. ذكر سجدهنيز واجب است و احتياط آن است كه حدّاقل سه مرتبه «سُبْحانَ اللّهِ» يا يك مرتبه «سُبْحانَ رِبِّىَ الاَْعْلى وَ بِحَمْدِهِ» بگويد و هرچه بيشتر بگويد بهتر است.