ترجمه تفسیر طبری جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
جان بود، و از ايشان بود، از بهر آن كه خداى عزّ و جلّ مىگويد: وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ: 34. «1» حق تعالى فرمود فريشتگان را كه «2» سجده كنيد آدم را، جمله سجده كردند مگر ابليس.پس پديدار آمد از قول خداى عزّ و جلّ كه ابليس از جمله آن فريشتگان بود.پس آن جان كه زمين ايشان داشتند گناه كردند اندر زمين و فسادها كردند، و خون ريختند، و بخداى عزّ و جلّ عاصى شدند. و بر آسمان «3» فريشتگان بودند، و مهتر ايشان ابليس بود از بهر آن كه خداى عزّ و جلّ را بهر آسمانى هزار سال عبادت كرده بود، و نام او عزازيل بود، و اندر ميان فريشتگان بزرگ بود.پس چون بخداى عزّ و جلّ عاصى شد و از فرمان خداى عزّ و جلّ بيرون آمد، خداى عزّ و جلّ او را ابليس نام كرد، و ابليس عاصى بود، لأنّ المبلس العاصى.پس خداى عزّ و جلّ مر ابليس را بفرمود تا با آن فريشتگان كه بآسمان «4» بودند بزمين آمدند، و اين جهان مر ايشان را داد و فرمود تا جانّ را از پشت زمين براندند از بهر فساد و معصيت ايشان.پس ابليس بيامد و آن جان را از پشت زمين براند بيارى آن فرشتگان. و ابليس با اين فريشتگان كه از آسمان آمده بودند بزمين همى بودند، و ابليس مهتر ايشان بود اندر زمين.پس خداى عزّ و جلّ مر اين فريشتگان را كه بر زمين «5» بودند