ترجمه تفسیر طبری جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
راست نه گيرند آن را راه، و اگر بينند راه بىراهى گيرند آن را براه «1» آنست بدانكه ايشان بدروغ داشتند آيتهاى ما و بودند از ان غافلان147- و آن كسها كه بدروغ داشتند آيتهاى ما و ديدار آن جهان تباه شد كار ايشان، هيچ پاداش دهند [شان] مگر آنچه بودند و مىكنند؟148- بگرفت گروه موسى از پس او از پيرايهاى ايشان گوسالهاى تنى او را «2» بانگى، نه ديدند كه او نه سخن گفت با ايشان و نه راه نمود ايشان را راه؟ «3» بگرفتند آن را و بودند ستمكاران149- و چون افتاد آن گناه اندر «4» دستهاى ايشان و ديدند كه ايشان گم شدند گفتند: اگر نه رحمت كند بر ما خداوند ما و بيامرزد«5»ما را باشيم از زيانكاران150- و چون بازگشت موسى سوى گروه او بخشم و باندوه، «6» گفت:بدست آنچه خليفت كرديد مرا «7» از پس من، بشتابيد شما [از] فرمان خداوند شما؟ «8» و بيوكند لوحها «9»، و بگرفت سر برادر او «10» و مىكشيد سوى خويش. گفت يا پسر مادر من كه: گروه سست گرفتند مرا، و خواستند كه بكشند مرا، مه شاد كن بمن دشمنان، «11» و مه كن مرا با گروه ستمكاران