ترجمه تفسیر طبری جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ: 8 «1». پس اين سورة بيامد همه مردمان چنين گفتند كه پيغامبر ما (عليه السلام) عبد اللَّه بن ابىّ را بكشت و نكشته بود «2». و بر كناره مدينه مسكنى «3» كرده بودند و عبد اللَّه بن ابىّ با ياران خويش آنجا گرد آمدندى و حديث منافقى كردندى.و چون پيغامبر (عليه السلام) از غزو بنى مصطلق باز گرديد آن منافقان او را گفتند كه مسكنى «4» كردهايم كه آن جا اندر عبادة كنيم.خواستند كه پيغامبر (عليه السلام) را آن جا برند. پس اين آيت بيامد به پيغامبر (عليه السلام)، و گفت كه بدا [ن] مسكن «5» مرو كه آنجا شدن آتش است. چنان كه حق تعالى گفت: أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فِي نارِ جَهَنَّمَ، وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ: 109 «6»، گفت شدن آنجا آتش است. پس پيغامبر (عليه السلام) آنجا نرفت و مر امير المؤمنين علىّ بن ابى طالب را بفرمود تا برفت و آن مسكن «7» را بكند و چوبهاى آن بسوخت و بزمين «8» هموار كرد. پس خداى عزّ و جلّ گفت: إِنَّ الْمُنافِقِينَ يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ، وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا كُسالى يُراؤُنَ النَّاسَ وَ لا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا. مُذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذلِكَ ...: 142- 143 «9».و اين همه صفت منافقان است.و مرين عبد اللَّه بن سلول را پسرى بود نام او عبد اللَّه و آن پسرش منافق نبود و مر پيغامبر را دوست داشتى و هر زمانى سوى پيغامبر آمدى و گفتى