بیشترلیست موضوعات بانوى كربلا حضرت زينب سلام الله عليها پيشگفتار بهنام او بانوى بانوان اين كتاب نويسنده روش ترجمه كتاب تقديم به پدرم مقدمه پدران ونياكان سايههايى بر گهواره كودكى اندوهناك خردمندْ بانوى بنى هاشم زينب در آغاز جوانى چگونه بوده است؟ پيش درآمدهاى شوم طوفان هجرت دليل راه تقاضا و اصرار به سوى دره مرگ نوحهگرى سوزانى در بيابان بر پا شد. بانوى كربلا كاروان اسير بازگشت كاروان آخرين سفر در پى خون خواهي نداى جاويد كتابنامه توضیحاتافزودن یادداشت جدید
زينب دختر عقيلبن ابىطالب، خواهر مسلم، از خانه بيرون شتافت و خود را در پيراهن پيچيده بود و همراه او زنان و كنيزكانش بودند، زينب مىناليد و مىگفت:چه جواب مىدهيد، اگر پيغمبر از شما بپرسد كه بعد از من با فرزندان من و اهل بيت من چه كرديد؟ دستهاى را اسير كرديد و دستهاى را آغشته به خون، آيا پاداش خير خواهى من اين بود كه با بستگان من اين گونه رفتار كنيد؟!صدايى از دور شنيده مىشد كه با ناله مىگفت:اى كسانى كه حسين را از روى نادانى كشتيد! مژده باد شما را كه عذاب و شكنجه الهى در انتظار شماست. همه آسمانيان و پيغمبران و فرشتگان و فرمانبران حقّ، به شما نفرين مىكنند، شما بر زبان سليمان و موسى و عيسى لعنت شدهايد. كاروان مصيبتكشيده در ميان گروههاى مردمى كه بهاستقبال آمده بودند، قرار داشت.مدينه پيغمبر منظرهاى دردناكتر از آن روز نديده بود، و تا آن روز به اين اندازه مرد و زن اشك ريز و گريان ننگريسته بود.مدينه، شبى را بهياد مىآورد كه اينكاروان به سوى مكّه روانه شد، آن شب از شبهاى ماه رجب بود، كه كاروانى مجلّل از مدينه بيرون رفته و قافله سالارش زينت جوانان اهل بهشت در ميان خرمنى از ستارگان درخشان قرار داشت، كاروانيان مىرفتند، تا يزيد پسر معاويه را كه براى خلافت شايستهاش نمىدانستند از تخت سرنگونش سازند.اكنون بيش از چند ماهى نگذشته كه كاروان از سفر خود بازمىگردد پناه بر خدا كه روزگار با آن ها چه كرد!آنان را با شتاب به سوى قتلگاه ببرد، هنگامىكه به درّه مرگ رسيدند، درّهاى كه آن را درّه آرزو مىپنداشتند، داس اجل يكايكشان را درو كرد، و جز اين باقىمانده محنت كشيده كه عبارتند از كودكانى يتيم و زنانى داغديده كسى نماند.