سخنرانى - صحیفه امام جلد 12

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

صحیفه امام - جلد 12

مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سخنرانى

زمان:

بعدازظهر 27 خرداد 1359 / 4 شعبان 1400

مکان:

تهران، حسينيه جماران

موضوع:

تفاوت انقلاب ايران با ديگر انقلابهاى جهانى

بسم اللّه الرحمن الرحيم

حضار:

کارکنان جهاد سازندگى سراسر کشور مکتبى و مردمى بودن از امتيازات بى نظير انقلاب ايران با اينکه جا تنگ است و شما آقايان در مضيقه هستيد و هوا هم گرم است معذلک چند کلمه به آقايان عرض مى کنم: انقلابهايى که در دنيا واقع شده يا پس از اين واقع مى شود، يا از طريق ملتها بوده است و يا از طريق حکومتها که به نحو کودتا يک انقلابى انجام مى دادند.

اکثرا انقلابات کودتايى بوده ، آن انقلابها هم که از قبل ملت بوده است شايد کم انقلابى پيدا بشود که به هدايت احزاب و دستجات معين واقع نشده باشد.

شما اگر بگرديد در تمام انقلاباتى که واقع شده است، نخواهيد پيدا کرد انقلابى که اين دو خاصيت را داشته باشد: يکى اينکه از ملت واقع شده باشد بدون دخالت احزاب و گروهها و دستجات سياسى و امثال اينها، و يکى ديگر اينکه مکتبى باشد و آن هم يک مکتب الهى.

در همه انقلاباتى که در دنيا واقع شده است، مثل انقلاب ايران پيدا نخواهيد کرد.

انقلاب ايران يک جهت اسلامى داشت و حالا هم دارد و آن اينکه ، سرتاسر ايران که مسلمان هستند - مگر نادرى - اينها به همان ايده اسلامى قيام کردند.

همه ديدند که در سرتاسر ايران، آن وقت که هجوم از طرف رژيم فاسد به مردم بود، مردم همه از پير و جوان و زن و مرد با اللّهاکبر پيش رفتند و همه هم از رژيم طاغوتى منحرف بودند و رژيم اسلامى مى خواستند.

اينطور نبود که يک حکومت طاغوتى را بردارند و طرفدار يک حکومت طاغوتى باشند، يا طرفدار يک حزب سياسى، هيچ، ابدا اين مسائل نبود و اين انقلاب تبع ايده اسلامى بود.

اسلام همه چيز دارد، لکن اينطور نبود که ملت ما بريزند بيرون و بگويند که ما مثلا فلان رژيم کذايى را مى خواهيم، همه مى گفتند ما اسلام را مى خواهيم، همه اجتماع داشتند در کلمه اسلام و جمهورى اسلامى .

و هيچ يک از گروههاى ديگر چه سياسى و چه غير سياسى هيچ دخالتى در اين نهضت نداشت و اينکه به طور معجزه آسا پيشرفت کرد همين قضيه اسلامى بودن بود.

وقتى يک ملت همه شان قيام کردند و همه هم نظرشان خدا بود، اين ملت پيش مى برد، براى اينکه خوف از مرگ ندارد، الهى است.

کسانى که الهى هستند خوف ندارند از هيچ چيز، از خدا مى ترسند و دنبال اينکه احکام خدا را در کشورشان ايجاد کنند و متحقق کنند بپا خاستند.

هيچ حزبى ، هيچ گروهى، هيچ شخصى حق ندارد که بگويد اين را من ايجاد کردم، ما ايجاد کرديم، اين را ملت درست کرد و اين را خدا درست کرد.

معجزه اى بود که به اراده خداى تبارک و تعالى، تحقق پيدا کرد، و تا اين جهت الهى و خدايى است اين ملت ديگر آسيبپذير نيست.

خاصيتهاى انقلاب اسلامى ايران و خاصيت يک نهضت اسلامى که از خود توده ها و خود ملت برخاسته همينهايى است که در ايران واقع شد، يک دفعه سرتاسر ايران بعد از اينکه انقلاب به پيروزى تا حدودى رسيد، سرتاسر کشور بدون اينکه يک نظمى در کار باشد، و يک اشخاصى بخواهند مردم را آگاه کنند، خودشان برخاستند و سازمانهايى درست کردند و گروههايى درست کردند، سرتاسر ايران خود ملت دادگاه درست کرد و در هر شهرى و در هر ناحيه اى يک ملايى قاضى شد و چند نفرى هم دادستان و امثال ذلک، بدون اينکه از مرکز يک تعيينى شده باشد و سرتاسر کشور نهادهاى مختلف پيدا شد، جوشيد.

يکى از نهادهايى که از خود ملت جوشيد و متکفل آن خود ملت بود، همين جهاد سازندگى بود.

کميته ها و پاسداران و همه اين نهادهاى تازه و جديد، بدون اينکه يک سازمانى در کار باشد، خودشان مردم درست کردند.

و مادامى که اين معنا باشد که مردم موظف مى دانند خودشان را براى ساختن، آسيب نخواهند ديد.

آن روزى آسيب - خداى نخواسته - به کشور ما و به ملت ما مى رسد که اين معنايى که در اول نهضت پيدا شد وسبب پيروزى شد، اين معنا از بين مردم برود، يعنى، به واسطه اختلافات و تشتتات و هواهاى نفسانى طورى بشود که از آن معناى الهى که در بين ملت بود و موجب پيروزى شد تهى بشود و در آن وقت دست رحمت الهى از سر اين کشور - خداى نخواسته - برداشته بشود.

کارى بکنيد که اين کلمه يد اللّه مع الجماعة(1) از دستتان نرود.

اگر جماعتها همه با هم باشند و ايده اسلامى باشد دست خدا همراهشان است.

خدمت با قصد خالص الهى نه با اغراض نفسانى نهادهايى که در ايران از خود ملت پيدا شد، اولش با يک قصد خالصى، الهى پيدا شد و ظاهر شد.

اگر اين قصد خالص در پيش شما کوچک بشود دست خدا هم برداشته مى شود.

کوشش کنيد که اين نهادى که شما در آن خدمت مى کنيد و خدمت ارزنده اى هست، بسيار کوشش کنيد که اين خدمت در راه خدا باشد، خدمت به بندگان خدا، خدمت به بندگان مستضعف خدا که مورد عنايت حق تعالى هستند.

کوشش کنيد خدمت براى مستضعف باشد، نه براى هواهاى نفسانى و کوشش کنيد که اين خدمت آلوده نشود به بعض از کارهايى که ناپسند است.

شياطين درصددند که هر يک از اين نهادهاى اسلامى را لکه دار کنند.

دستهاى خائنين در کار است.

توطئه ها در کار است که اين نهادهاى اسلامى را به دنيا برخلاف آنچه که هست معرفى کنند.

اگر - خداى نخواسته - در اين نهادها يک کارهاى برخلاف موازين انجام بگيرد فرصت دست بدخواهان مى افتد، و در بوق و کرنا اين مطلب را بزرگ مى کنند، و شما که براى خدا مشغول کار هستيد شما را بدنام مى کنند.

دادگاههاى سرتاسر کشور توجه داشته باشند که در دادگاه ، خداى تبارک و تعالى را در نظر بگيرند و از اشتباهات و خطاها و انحرافات پرهيز کنند و در اموال و نفوس مردم با احتياط رفتار کنند، که اگر - خداى نخواسته - يک بيگناهى به دست اشخاص، مجرم حساب بشود يا جزايى براى او تعيين بشود، اين در دستگاه الهى بسيار بزرگ است و جواب ندارند بدهند.

شما آقايان هم که در جهاد سازندگى هستيد توجه کنيد که جهاد سازندگى، سازندگى باشد، در آن تخريب نباشد، در آن انحراف نباشد.

اگر جهاد سازندگى در آن انحراف نباشد و براى خدا باشد اين همان جهادى است که توام با جهاد اکبر هم هست.

من ضمن تقديرى که از تمام شما جوانان و جوانان سرتاسر کشور که در جهاد سازندگى هستيد و زحمت مى کشيد، لکن از شما مى خواهم که در ضمن جهاد سازندگى جهاد نفس هم داشته باشيد.

اگر اين کارى را که انجام مى دهيد براى خدا خالص بشود جهاد نفس هم تحقق پيدا کرده است.

و من براى خاطر اينکه ، اين ازدحام موجب زحمت جمعى از آقايان است مطلب را تمام مى کنم و از خداى تبارک و تعالى مى خواهم که همه شما پيش خداى تبارک و تعالى آبرومند باشيد.

/ 178