پيام - صحیفه امام جلد 12

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

صحیفه امام - جلد 12

مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيام

زمان:

1 فروردين 1359 / 4 جمادى الاول 1400

مکان:

تهران، شميران، دربند

موضوع:

توصيه هاى سيزده گانه به مسلمانان

مناسبت:

فرا رسيدن سال نو

بسم اللّه الرحمن الرحيم

مخاطب:

ملت مسلمان ايران و مسلمين و مستضعفين جهان حلول سال جديد را - که ره آورد آن تماميت ارکان جمهورى اسلامى است - به همه مستضعفين و ملت شريف ايران تبريک عرض مى کنم.

اراده خداوند متعال - وله الشکر - تعلق گرفت که اين ملت مظلوم را از زيربار ستمگريها و جنايات حکومت طاغوتى و از زير سلطه قدرتهاى ستم پيشه ، خصوصا دولت امريکاى جهانخوار نجات دهد و پرچم عدل اسلامى را برفراز کشور عزيزمان به اهتزاز درآورد.

و وظيفه ماست که در مقابل ابرقدرتها بايستيم و قدرت ايستادن هم داريم، به شرط اينکه روشنفکران دست از غرب و شرق و غربزدگى و شرقزدگى بردارند و صراط مستقيم اسلام و مليت را دنبال کنند.

ما با کمونيسم بينالملل به همان اندازه در ستيزيم که با جهانخواران غرب به سرکردگى امريکا، و با صهيونيزم و اسرائيل شديدا مبارزه مى کنيم.

دوستان عزيزم! بدانيد که خطر قدرتهاى کمونيستى از امريکا کمتر نيست، و خطر امريکا به حدى است که اگر کوچکترين غفلتى کنيد نابود مى شويد.

هر دو ابرقدرت، کمر به نابودى ملل مستضعف بسته اند و ما بايد از مستضعفين جهان پشتيبانى کنيم.

ما بايد در صدور انقلابمان به جهان کوشش کنيم و تفکر اينکه ما انقلابمان را صادر نمى کنيم کنار بگذاريم، زيرا اسلام بين کشورهاى مسلمان فرقى قائل نمى باشد و پشتيبان تمام مستضعفين جهان است.

از طرفى ديگر تمام قدرتها و ابرقدرتها کمر به نابودىمان بسته اند، و اگر ما در محيطى دربسته بمانيم قطعا با شکست مواجه خواهيم شد.

ما بايد حسابمان را صريحا با قدرتها و ابرقدرتها يکسره کنيم و به آنها نشان دهيم که با تمام گرفتاريهاى مشقتبارى که داريم، با جهان، برخوردى مکتبى مى نماييم.

جوانان عزيزم که چشم اميد من به شماست، با يک دست قرآن را و با دست ديگر، سلاح را برگيريد و چنان از حيثيت و شرافت خود دفاع کنيد که قدرت تفکر توطئه عليه خود را از آنان سلب نماييد.

چنان با دوستانتان رحيم باشيد که از ايثار هر چه داريد نسبت به آنان کوتاهى ننماييد.

آگاه باشيد که جهان امروز دنياى مستضعفين است و دير يا زود پيروزى از آنان است و آنان وارثين زمين و حکومتکنندگان خدايند.

من بار ديگر پشتيبانى خودم را از تمام نهضتها و جبهه ها و گروههايى که براى رهايى از چنگال ابرقدرتهاى چپ و راست مى جنگند اعلام مى کنم.

من پشتيبانى خود را از فلسطين رشيد و لبنان عزيز اعلام مى دارم.

من بار ديگر اشغال سبعانه (1) افغانستان را توسط چپاولگران و اشغالگران شرق متجاوز شديدا محکوم مى نمايم، و اميدوارم هر چه زودتر مردم مسلمان و اصيل افغانستان به پيروزى و استقلال حقيقى برسند، و از دست اين به اصطلاح طرفداران طبقه کارگر(2) نجات پيدا کنند.

ملت شريف بايد بداند که تمام پيروزيها را به اراده خداوند قادر و با تحولى که در سراسر کشور تحقق پيدا کرد و روح ايمان و تعهد و تعاونى که در اکثريت قاطع ملت پيدا شد به دست آمد.

توجه به خداى متعال و وحدت کلمه اساس پيروزى ما شد، و با از ياد بردن رمز پيروزى و سرپيچى از اسلام بزرگ و احکام مقدس آن و پيمودن راه اختلاف و تفرق، خوف آن است که عنايت حق تعالى سلب و راه براى مستکبرين باز و حيله ها و دسيسه هاى قدرت شيطانى، ملت عزيز ما را به اسارت کشد، و خونهاى پاکى که در راه استقلال و آزادى ريخته شده و رنجهايى که جوانان و پيران عزيز ما برده اند به هدر رود، و بر کشور اسلامى تا ابد آن گذرد که در رژيم طاغوتى گذشت، و شکست خوردگان از انقلاب اسلامى با ما آن کنند که با مستضعفان مظلوم جهان کرده و مى کنند.

لهذا من با احساس وظيفه الهى و شرعى مطالبى را گوشزد مى کنم و جناب آقاى رئيس جمهور و شوراى انقلاب و دولت و قواى انتظامى را اکيدا عهده دار اجراى آن مى نمايم، و از عموم ملت مى خواهم که با تمام قوا و تعهدى که به اسلام عزيز دارند در سرتاسر کشور از پشتيبانى جدى آنان خوددارى نکنند.

من توطئه هاى شياطين ضد انقلاب را براى باز کردن دست شرق و غرب در حال گسترش مى بينم، و براى دولت و ملت ما وظيفه الهى - انسانى، ملى است که با تمام توان از آن جلوگيرى نمايند.

اينک مسائلى را متذکر مى شوم:

1- امسال سالى است که بايد امنيت به ايران باز گردد و مردم شريف در کمال آسايش، زندگى نمايند.

بار ديگر پشتيبانى کامل خودم را از ارتش نجيب ايران اعلام مى دارم.

ولى ارتش جمهورى اسلامى بايد ضوابط و مقررات را کاملا مراعات نمايد.

جناب آقاى رئيس جمهور که به نمايندگى از طرف اينجانب به فرماندهى کل قوا منصوب شده اند موظف هستند که هر کس با هر درجه و مقامى که خواست در ارتش اخلال کند و يا اعتصاب راه بيندازد و يا کم کارى کند و يا نظم و مقررات ارتش را ناديده گيرد و يا از قوانين ارتش سرپيچى کند شديدا مؤاخذه نمايند، و در صورت اثبات جرم، بلافاصله از ارتش اخراج نمايند و تحت تعقيب قانونى قرار دهند.

من ديگر بى نظمى در ارتش را به هيچ وجه تحمل نمى کنم و هرکس که در کار ارتش اخلال نمايد بلافاصله به عنوان ضد انقلاب به ملت معرفى مى شود تا ملت عزيز حسابش را با باقيمانده ارتش شاه جنايتکار روشن گرداند.

برادران عزيز ارتشى ام! اى کسانى که به شاه پليد و ايادى چپاولگرش پشت نموديد و به ملت پيوستيد، امروز روز خدمت به ملت و ايران عزيز است.

سعى کنيد با تلاش پيگير خويش، اين مرز و بوم را از دست دشمنان اسلام و ايران نجات دهيد.

2- بار ديگر پشتيبانى خود را از سپاه پاسداران اعلام مى نمايم و به آنان و فرماندهان آنان گوشزد مى نمايم که کوچکترين تخلف موجب تعقيب است و اگر خداى ناکرده کارى کنيد که موجب اخلال در نظم سپاه شود، بلافاصله اخراج مى گرديد و تمام آنچه را که درباره ارتش گفتم درباره آنان به اجرا در مى آيد.

فرزندان انقلابى ام! مواظب باشيد که با همه با مهربانى و اخلاق اسلامى مواجه شويد.

3- شهربانى و ژاندارمرى کشور بايد نظم را رعايت نمايند.

از قرار اطلاع کمکارى عجيبى در کلانتريها ديده مى شود.

اينان که از گذشته تجربيات خوبى ندارند براى هر چه بيشتر همگامى با مردم و نظم در سراسر ايران کوشش نمايند و مردم را از خودشان بدانند.

اميد است در آينده تجديد سازمان اساسى براى ژاندارمرى و شهربانى در نظر گرفته شود.

قواى انتظاميه خود را از اسلام و مسلمين بدانند.

انفجارات جنوب مرا شديدا متاثر کرده است که چرا سپاه و شهربانى و ژاندارمرى، عده اى خدانشناس - وابسته به رژيم فاسد خارجى متکى به امريکا - را دقيقا شناسايى نمى نمايند و به مجازات نمى رسانند.

اينان مفسدين فى الارض هستند، چه آنان که مستقيما در اينگونه اعمال شرکت مى نمايند و چه آنان که اينگونه جريانات را هدايت مى کنند، و حکم مفسد فى الارض روشن است.

دادگاههاى انقلاب هر چه بيشتر قاطعيت به خرج دهند تا ريشه آنان را بر کنند.

4- دادگاههاى انقلاب در سراسر ايران بايد نمونه کامل اجراى حدود اللّه باشند.

بايد سعى کنند که قدمى از احکام خداى تعالى منحرف نشوند و احتياط کامل را رعايت نمايند.

بايد با صبر انقلابى به قضاوت بنشينند.

دادگاهها حق ندارند نيروى مسلح از خود داشته باشند.

بايد بر طبق قانون اساسى عمل نمايند و بتدريج دستگاه قضايى اسلامى مسئوليتهاى اين دادگاهها را بر عهده گيرند.

قضات بايد با تمام جديت جلوى تخلفات را بگيرند، و اگر خداى ناکرده کسى از دستورات الهى سرپيچى کرد، بلافاصله به ملت معرفى شده و به مجازات برسد.

5- دولت موظف است اسباب کار و توليد را براى کارگران و دهقانان و زحمتکشان فراهم آورد، ولى اينان نيز بدانند که اعتصاب و کمکارى نه تنها موجب تقويت ابرقدرتها مى شود، بلکه سبب مى شود اميد مستضعفان کشورهاى اسلامى و غيراسلامى اى که بپاخاسته اند به ياس مبدل شود.

مردم هر شهر به محض اطلاع از اعتصاب هر کارخانه ، خود را به آنجا برسانند و ببينند آنان چه مى گويند.

بايد ضد انقلاب را شناسايى و به مردم معرفى نمايند.

مردم شريف ايران ديگر نمى توانند حقوق بى جهت به عده اى از خدا بيخبر بدهند.

زحمتکشان عزيز! بدانيد آنانى که هر روز در گوشه اى بلوا بپا مى کنند و اصولا با منطق اسلحه به ميدان مى آيند، دشمنان سرسخت شما هستند و مى خواهند شما را از مسير انقلاب منحرف نمايند.

آنان ديکتاتورانى هستند که اگر روزى روى کار آيند به هيچ کس حق نفس کشيدن نمى دهند.

با آنان در تمام زمينه ها مبارزه کنيد و آنان را به عنوان دشمنان شماره يک خود به مردم معرفى نماييد و از بستگى آنان و وابستگى آنان به شرق متجاوز و يا غرب استثمارگر پرده برداريد.

دولت موظف است اشخاصى که در اينگونه اعمال دست دارند شديدا مجازات کند.

6- من نمى دانم دولت چرا طرحهاى متوقف شده خود را، که به سود ملت مى باشد، به کار نمى اندازد.

بايد دولت هر چه سريعتر طرحهاى به سود ملت را که متوقف شده و آنها که جديد است به اجرا گذارد تا وضع اقتصادى کشورمان سروسامان يابد.

7- در ادارات دولتى بايد همه از دولت برگزيده تبعيت کنند در غيراين صورت شدت عمل لازم است.

بايد بى درنگ هر کس در هر اداره اى که خواست اخلال کند او را اخراج و به ملت معرفى نمايند.

من تعجب مى کنم که چرا اولياى امور از نيروى مردم غفلت مى کنند? مردم خود حساب ضدانقلاب را مى رسند و او را رسوا مى کنند.

8- مصادره اموال متجاوزين از طرف افراد غيرمسئول و يا محاکم غير صالحه شديدا محکوم است.

تمام مصادرات بايد از روى موازين شرعيه با حکم دادستان و يا قضات دادگاهها باشد و هيچکس حق دخالت در اينگونه امور را ندارد.

متخلفين بايد شديدا مؤاخذه شوند.

9- زمينها بايد روى موازين شرعيه توزيع گردد و بعد از اثبات اين موضوع، محاکم صالحه حق اخذ دارند.

هيچ کسى حق تجاوز به زمين و يا مسکن و يا باغ کسى را ندارد و اصولا اشخاص غير مسئول حق دخالت در اينگونه امور را ندارند، ولى اطلاعات خود را درباره زمين و مسکن و باغ طاغوتيانى که به ناحق اموال مردم را غصب نموده اند به مسئولين امور برسانند، و اگر کسى برخلاف موازين اسلامى و قانونى اقدامى بنمايد شديدا قابل تعقيب است.

10- بنياد مسکن و بنياد مستضعفين هر چه زودتر بيلان کار خودشان را بدهند تا مردم از فعاليت اين دو نهاد انقلابى مطلع گردند.

بنياد مسکن بايد روشن کند که چه ميزان کار کرده است و بنياد مستضعفين صورت اموال منقول و غيرمنقول طاغوتيان خصوصا شاه و خاندان و دار و دسته کثيفش در سراسر ايران را به روشنى براى مردم بيان دارند و بگويند چه کرده اند، اموال شاه خائن را به چه کسانى داده اند? آيا راست است که بنياد مستضعفين، بنياد مستکبرين گرديده است ? اگر چنين است تصفيه ضرورى است و غفلت از اين امر مهم حرام.

بايد اين دو نهاد دقيقا براى مردم شرح دهند که چرا از اين سريعتر نتوانسته اند کار نمايند، و اگر کسانى به اسم مستضعفين خلاف مى کنند، بر دادگاههاى سراسر ايران است که سريعا اقدام نمايند.

11- بايد انقلابى اساسى در تمام دانشگاههاى سراسر ايران بوجود آيد تا اساتيدى که در ارتباط با شرق و يا غربند تصفيه گردند و دانشگاه محيط سالمى شود براى تدريس علوم عالى اسلامى .

بايد از بدآموزيهاى رژيم سابق در دانشگاههاى سراسر ايران شديدا جلوگيرى کرد، زيرا تمام بدبختى جامعه ايران در طول سلطنت اين پدر و پسر از اين بدآموزيها به وجود آمده است.

اگر ما ترتيبى اصولى در دانشگاهها داشتيم، هرگز طبقه روشنفکر دانشگاهى اى نداشتيم که در بحرانىترين اوضاع ايران در نزاع و چند دستگى با خودشان باشند و از مردم بريده باشند و از آنچه که بر مردم مى گذرد چنان آسان گذرند که گويى در ايران نيستند.

تمام عقبماندگيهاى ما به خاطر عدم شناخت صحيح اکثر روشنفکران دانشگاهى از جامعه اسلامى ايران بود، و متاسفانه هم اکنون هم هست.

اکثر ضربات مهلکى که به اين اجتماع خورده است از دست اکثر همين روشنفکران دانشگاه رفته اى، که هميشه خود را بزرگ مى ديدند و مى بينند و تنها حرفهايى مى زدند و مى زنند که دوست به اصطلاح روشنفکر ديگرش بفهمد، و اگر مردم هيچ نفهمند، نفهمند.

زيرا ديگر چيزى که مطرح نيست مردمند، و تمام چيزى که مطرح است خود اوست، براى اينکه بدآموزيهاى دانشگاهى زمان شاه ، روشنفکر دانشگاهى را طورى بار مى آورد که اصولا ارزشى براى خلق مستضعف قائل نبود و متاسفانه هم اکنون هم نيست.

روشنفکران متعهد و مسئول، بياييد تفرقه و تشتت را کنار گذاريد و به مردم فکر کنيد و براى نجات اين قهرمانان شهيد داده ، خود را از شر ايسم و ايست شرق و غرب نجات دهيد.

روى پاى خود بايستيد و از تکيه به اجانب بپرهيزيد.

طلاب علوم دينى و دانشجويان دانشگاهها بايد دقيقا روى مبانى اسلامى مطالعه کنند و شعارهاى گروههاى منحرف را کنار گذارند و اسلام عزيز راستين را جايگزين تمام کجانديشيها نمايند.

اين دو دسته بايد بدانند اسلام خود مکتبى است غنى که هرگز احتياجى به ضميمه کردن بعضى از مکاتب به آن نيست.

و همه بايد بدانيد که التقاطى فکر کردن خيانتى بزرگ به اسلام و مسلمين است که نتيجه و ثمره تلخ اين نوع تفکر در سالهاى آينده روشن مى گردد.

با کمال تاسف گاهى ديده مى شود که به علت عدم درک صحيح و دقيق مسائل اسلامى ، بعضى از اين مسائل را با مسائل مارکسيستى مخلوط کرده اند و معجونى بوجود آورده اند که به هيچوجه با قوانين مترقى اسلام سازگار نيست.

دانشجويان عزيز! راه اشتباه روشنفکران دانشگاهى غيرمتعهد را نرويد و از مردم خود را جدا نسازيد.

12- مسئله ديگر مطبوعات است.

من بار ديگر از مطبوعات سراسر ايران مى خواهم که بياييد و دست در دست يکديگر نهيد و آزادانه مطالب را بنويسيد، ولى توطئه نکنيد.

من بارها گفته ام که مطبوعات بايد مستقل و آزاد باشند، ولى متاسفانه و با کمال تعجب تعدادى از آنها را در مسيرى ديدم که با کمال بى انصافى مقاصد شوم راست و يا چپ را در ايران پياده مى کردند و هنوز مى کنند.

مطبوعات در هر کشورى نقش اساسى را در ايجاد جوى سالم و يا ناسالم دارند.

اميد است که در خدمت خدا و مردم در آيند.

و همچنين راديو - تلويزيون بايد مستقل و آزاد باشند و همه گونه انتقاد را با کمال بيطرفى منتشر سازند تا بار ديگر شاهد راديو - تلويزيون زمان شاه مخلوع نگرديم.

راديو - تلويزيون بايد از عناصر طرفدار شاه و يا منحرف پاکسازى شود.

13- اين روزها حملات به روحانيت اصيل که براستى چه در زمان شاه و چه در زمان پدرش از بارزترين اقشارى بودند که با قيامهاى متعدد خود در مقابل فساد دستگاه به افشاگرى و مبارزه پرداختند و مبارزات ضدشاهى - امريکايى را در طول مبارزات بر حق مردم شريف هدايت مى کردند و به پيروزى رساندند، از طريق ايادى شاه و دارودسته اش گسترش پيدا کرده است.

درست زمانى که روحانيت، مبارزه سرسختش را در سالهاى 4

1-42 عليه شاه خائن شروع کرد، شاه روحانيت متعهد و مسئول را ارتجاع سياه ناميد، زيرا تنها خطر جدى براى او و سلطنتش روحانيون مبارزى بودند که ريشه در عمق جان مردم داشتند و در مقابل او و ستمکارى اش ايستادند.

درست اکنون ايادى شاه براى خرد کردن روحانيت که اساس استقلال و آزادى اين مملکت است کلمه ارتجاع را در دهان فرزندانم که از عمق جريانات مطلع نيستند انداخته اند.

فرزندان عزيز و انقلابى ام! امروز توهين و تضعيف روحانيت ضربه به استقلال و آزادى و اسلام است.

امروز راه شاه خائن را رفتن و کلمه ارتجاع را به اين طبقه محترم که از نادرترين قشرهايى هستند که زير بار شرق و غرب نمى روند، خيانت است.

خواهران و برادران عزيزم! بدانيد آنانى که روحانيون را مرتجع مى دانند در نهايت راه شاه و امريکا را مى روند.

ملت شريف ايران با پشتيبانى از روحانيت اصيل و متعهد ايران که هميشه حافظ و سنگربان اين مرز و بوم بوده اند، دين خود را به اسلام ادا مى نمايند و طمع ستمکاران تاريخ را از کشور قطع مى نمايند.

از طرف ديگر من به روحانيين محترم در هر جا هستند اعلام مى کنم، ممکن است شياطين با ايادى خود تبليغات سوئى عليه جوانان عزيز خصوصا جوانان دانشگاهى بکنند، بايد روحانيون بدانند که امروز تکليف آن است که همه قشرهاى ملت خصوصا دو قشر معظم که مغز متفکر ملت هستند دست به دست هم داده و عليه قدرتهاى شيطانى و مستکبرين کوشش نموده و در صف واحد، نهضت اسلامى را جلو رانده و استقلال و آزادى را چون جان عزيز خود نگهبانى کنيد.

نقشه جهانخواران و عمال آنان، جدا کردن اين دو طبقه مؤثر متفکر در زمان رژيم طاغوتى بود و معالاسف موفق شد و کشور را به تباهى کشاند، و آن نقشه بار ديگر در دست اجرا است که با غفلت جزئى رو به تباهى خواهيم رفت.

اميدوارم که همه طبقات ملت بخصوص اين دو طبقه محترم در اين سال جديد از توطئه ها و دسيسه ها غافل نباشند و با وحدت کلمه نقشه هاى شوم را باطل کنند.

در خاتمه لازم است در اين سال جديد بعد از طلب مغفرت براى شهداى انقلاب اسلامى و قدردانى از فداکاريهاى آنان به بازماندگان آنان، مادران و پدران آنان تبريک عرض نمايم که چنين شيرزنان و شيرمردانى تربيت نمودند.

و نيز به معلولين و آسيبديدگان انقلاب که در پيشبرد نهضت ملت و تحقق جمهورى اسلامى پيشقدم بودند، تبريک عرض کنم.

الحق انقلاب اسلامى ما مرهون فداکاريهاى اين دو قشر عزيز است.

اينجانب و ملت ما اين دلاوريها را فراموش نمى کنيم و ياد آنان را گرامى مى داريم.

از خداوند متعال عظمت اسلام و مسلمين را خواستارم.

1/1/1359

1- وحشيانه .

/ 178