حج در آثار محیی الدین عربی (1) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حج در آثار محیی الدین عربی (1) - نسخه متنی

قادر فاضلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سوگند به آن كس كه جان محمد(صلى الله عليه وآله) در يد قدرت اوست فرزند مريم از گردنه «روحا» عبور كرده در حاليكه صداى خود را به لبيك گفتن برداشته و به حج يا عمره، يا هر دو عزيمت نموده است.

و از قول امام صادق(عليه السلام) در روايتى آمده است:

«وَ مَرَّ عِيسَى بْنُ مَرْيَمَ بِصِفَاحِ الرَّوْحَاءِ وَ هُوَ يَقُولُ لَبَّيْكَ عَبْدُكَ ابْنُ أَمَتِكَ لَبَّيْكَ»

«عيسى بن مريم از صفائح الروحاء گذشت، در حالى كه مى گفت: لبيك! بنده تو و فرزند كنيز تو! لبيك.»

در مورد زمان حج پيامبران به سوى بيت عتيق; و از جمله آن ها حضرت

(1)1 ـ مسند احمد، ج2، صص240 و 272 و 290، با اندك اختلاف.

(2)2 ـ بحارالانوار، ج99، ص185 و كافى، ج4، ص 213 باب حجّ الأنبياء...


عيسى(عليه السلام)، امام على بن موسى الرضا(عليه السلام)مى فرمايد: «زمان حج آن دهه ذى حجه بوده است... وآن پيامبران عبارتنداز: آدم، نوح، ابراهيم، عيسى، موسى و محمد(عليهم السلام)و ديگر پيامبرانى كه در اين مقطع زمانى حج خانه خدا نموده اند و اين سنت شد براى فرزندان آن ها تا روز قيامت»(1).

بدين ترتيب، حج حضرت عيسى كه يكى از پيغمبران اولوالعزم است، امكان ندارد مخالف حج پيامبران ديگر باشد و اينكه بيت المقدس يا مكان ديگرى را براى حج خود و پيروانش قرار دهد.
كه به عيسى(عليه السلام) عشق مى روزند، به خود متوجه ساخته و كليساى آن زيارتگاه سنواتى و مركز تجارى و تفريحى شده است.

آهنگ حج به اين كليسا به اعتقاد ما چيزى جز تفريح و گردشگرى نيست و فاقد بُعد معنوى مى باشد و اين نوع تفريحات سنواتى در هر مكان و زمانى ممكن است و هيچ يك از شرايط حج و بندگى را ندارد و اين گونه سفرها با توجه به اوضاع اجتماعى غرب و افعال ضدّ اخلاقى كه رخ مى دهد، امورى است كه خداوند بدان راضى نيست و حضرت مسيح از آن تبرّى مى جويد، با اين حال جاى شگفتى است كه نام حج بر آن نهاده شود.

3 ـ كليساى لورد در فرانسه (loord)

آهنگ حج به اين كليسا در سال 1858 ; يعنى هيجده قرن پس از ميلاد مسيح(عليه السلام)رايج شده و انگيزه آن اين بود كه يكى از راهبه هاى كليسا مدّعى شد مريم عذرا را مشاهده كرده! در حالى كه در جوار غارى قرار دارد كه در نزديكى آن كليسا تجلى نموده است.

«لورد» شهرى است در بخش


معلوف مى نويسد: كتاب هاى مسيحيان مدعى است كه «برنادت سوبرويس» متولد سال 1844 در لورد فرانسه مريم عذرا را در سن 12 يا 14 سالگى زيارت كرده و او را به تأسيس اين معبد توصيه نموده است.(2) شك نيست كه ظهور جناب مريم وتجلّى آن براى نصارى هر چند شايع شده است، اما زاييده تخيّلات ياوه عناصر افراطى و يا ساخته و پرداخته اغراض سياسى، اجتماعى يا تبشيرى يا عوامل ديگرى است.

هر چند اين غار باب المراد آنان گشته است و با نذورات و ديگر دستاويزها، حاجات خود را آنجا طلب مى كنند. شب هايى را به گريه و زارى مى گذرانند و آمرزش گناهان خود و شفاى بيماران خود را مى خواهند. مايه شفگتى، ساده لوحىِ برخى مسيحيان است كه اين اماكن را جايگاه حج

1 ـ موسوعة المورد، ج6، ص148

2 ـ المنجد.


مى نامند كه خداى جان و مسيح و مادرش پرستش مى شوند. كتاب هاى آن ها با جرأت تمام به نقل آن مى پردازند و تنها به اظهارات دختر بچه اى كه مدعى است در آن جا مريم عذرا را ديده، دل مى سپارند.

3 ـ كينسه فاطيما در پرتقال

داستان فاطيما بر محور قضيه اى مى چرخد كه در اروپا اتفاق افتاده و توجّه جهان مسيحى را به خود جلب كرده و در زمره آداب و شؤون ويژه مسيحيان درآمده و به نوعى با جهان اسلام مرتبط مى گردد.

فاطيما قريه اى است در شبه جزيره فيبرى در غرب اسپانيا و در شهرى به نام «ليشبونه» قرار دارد; سرزمينى كه عبدالرحمان در سال (710 م) فتح كرد و تا قرن يازدهم ميلادى در قلمرو اسلام قرار داشت و سپس اروپا آن را متصرف شد و اسلام از آن سرزمين رخت بربست و بيشتر مردم آن مسيحى اند.

اين قريه در سال 1917 م ناگهان به صورت زيارتگاه مسيحيان و مقصد زائران درآمد و آنچه مايه شگفتى پژوهشگران است، چگونگى آميختگى


تعاليم مسيحى با تعاليم اسلامى; به خصوص در ديدگاه مردم قريه است كه كليساى فاطيما در آن واقع است.

داستان از اينجا آغاز مى شود كه سه كودك روستايى شاهد حادثه اى مى شوند كه در حوالى روستا براى آنان تجلّى مى كند و سپس سرچشمه اعتقادى عميق براى اهل روستا مى شود. (اجمال اين حادثه به قولى چنين است كه سه كودك شاهد تجلّى نورى شدند كه به باور آن ها فاطمه زهرا(عليها السلام) بوده و تسبيحات حضرت زهرا را به آن ها آموخته كه به نقل تاريخ نگاران زائران مسيحى در كليساى فاطيما اجتماع مى كنند و تسبيحى به دست مى گيرند و هر يك به لغت خود آن تسبيحات را مى گويند.

قول ديگر در اين حادثه اين است كه مريم(عليها السلام) ظهور كرده و اين مكان را قداست بخشيده ولى نام فاطيما روى اين كليسا با وجه دوم سازگار نيست، اگر فاطيما همان فاطمه باشد.

در هر حال، از آنجاكه اعتمادكامل به نقل مزبور نبود، از ترجمه تفصيلى آن خوددارى شد (و الله اعلم ـ مترجم).


(1)1 ـالحج عبر الحضارات و الأمم، منبع همين ترجمه، صص127 ـ 129


در هر حال انبوه زائران، صدها كيلومتر طى مسافت مى كنند و از اطراف و اكناف به حج و زيارت اين كليسا مى آيند و به نذورات و ادعيه و آداب و اذكار مخصوص مى پردازند.

5 ـ حج ديگر اماكن مقدس

افزون بر آنچه از اماكن مقدس مسيحيان ملاحظه شد، مكان هاى ديگرى هست كه برخى از آن ها را زيارت مى كنند; مانند قبور مردگان و بعضى اشجار كه آن ها را شجره عيد ميلاد مى نامند و برخى كوه ها و اشياى ديگر كه نياز به شرح آن نيست.


* پى نوشتها:

(1)1 ـ همان منبع.


/ 47