آمده، توصيف دقيقى ارائه كرد. آنچه اين بوده «السنيور ديلافيدا» در سال هاى اخير نوشت، در حاشيه يك كتاب عربى موجود در كتابخانه واتيكان، به شماره 217 كشف شد، اين پرتغالى در آخرين روز حزيران، از رابغ به سوى مكه حركت كرد. او مى گويد: مردم از اينجا برهنه به سوى مكه مى روند، اشاره اش طبيعتاً به پوشش احرام است. در همان زمان، يك مردم آلمانى نيز كه «هانس وايلد» ناميده مى شد، براى زيارت حج به مكه رفت. ترك ها او را در مجارستان آن روز به اسارت گرفتند و به مكه آوردند. او تا سال 1611م به آلمان بازگردانده شد. در سال هاى اندكىپس از آن، جوانى بندقى كه «ماركو دى لومباردو» ناميده مى شد اسير گشت.او از درياى سفيد به همراه عمومىكاپيتانش عبور مى كرد. پس از مصر به همراه ابن سيده به مكه فرستاده شد و او پس از چند سال چيزهاى جالبى از سفرش را منتشر ساخت، مبشر «يوجين روجر» در آنچه در نهايت باقى ماند، به استثناى دولت پرتغال، تحقيقا در دوره هاى بعدى به ويژه در قرون سه گانه متأخر، شاهد تغييرات عميقى به نفع دولت هاى غربى بوده است. برخلاف پرتغال در عبور جهانگردان منتسب به هر يك از كشورهاى بريتانيا، هلند، اطريش و سوئد و... فوايدى بوده است و هر يك از آنان موظف به انجام مأموريت ويژه مشخصى بوده اند و تنها چيزى كه تغيير نكرده، همان تصوير شرقى زشت، در مخيله غربى ها بوده، كه در تعمق آن هر چه بيشتر كوشيده است. جهانگردان غربى كه پى در پى در زمان هاى بعدى به سوى منطقه اسلامى آمدند تعداد فراوانى بوده اند و اين امر محور بحث آينده است.
* پى نوشتها:
ـ درحدود دانش ما، «الموسوعة العتبات المقدسه» است كه مرحوم جعفرخليلى آن ها را مهيا كرده و بر آن اشراف داشته، و آن بهترين كار را در اين باب انجام داده است. ـ رجوع شود به مقاله «من تاريخ رحلات الاستكشاف الغربية الى الجزيرة العربية و اغراضها
رجال على ظهر الرمال» (از تاريخ مسافرت هاى استكشافى غربى به جزيرة العرب و مقاصد آن ها، مردانى بر پشت ريگ هاى عربى، از عبدالرحيم حسن، مجله العالم (لندن) ـ 276: 50 (27 آيار (مى)، 1989م ـ 22 شوال 1409 هـ . ـ براى آگاهى بيشتر در اين خصوص رجوع كنيد به «الاسلام و الغرب» و «الوجه الآخر» از نويسنده همين سطور، انتشارات مؤسسه توحيد، نشر تهران، 1418 هـ ـ 1997 م 14 و بعد از آن. ـ بربارا براون «نظرة عن قرب فى المسيحية» (نگاهى از نزديك به مسيحيت)، ترجمه مناف حسين ياسرى نشر توحيد، تهران، 1416 هـ ـ 1995 م : 85 ـ د. محمد ابراهيم فيومى «الاستشراق رسالة استعمار» (شرق شناسى رسالت استعمار)دار الفكر العربى، قاهره 1993م: 30 (با تصرفى بسيار اندك). ـ زين نورالدين زين : «الصراع الدولى فى الشرق الأوسط و ولادة دولتى سوريا و لبنان»، دارالنهار للنشر، بيرون، 1971 م. 23 ـ شايد گسترده ترين تاريخ در مورد رؤياى غرب درمورد شرق همان باشد كه «ادوار سعيد» در كتابش «الاستشراق» آورده است. البته به تلاشهاى انجام يافته در نيمه دوم قرن گذشته و تنها به روش علمى آكادمى منحصر كرده است. مجله العالم، مرجع پيشين. ـ د. شلتاغ عبود شرّاد «غياب الوعى فى موقف الشعراء العرب من ثورة الحجاز» 1916. (غيبت توجه در موضع شعراى عرب راجع به شورش حجاز. 1916; قهرمانى فردى و رؤياى وحدت، مجله العالم (لندن) ـ 343: 50 (8 أيلول / سپتامبر 1990 م ـ 17 صفر 1411 هـ .). ـ جعفر خليلى «موسوعة العتبات المقدسة». (بخش مكه) ـ 2: 180 (مؤسسه أعلمى، چاپ 2، بيروت، 1407 هـ ـ 1987 م). ـ د. محمود سمره: «مراجعات حول العربية و الاسلام و اروپا» (مراجعاتى در باره عربيت، اسلام و اروپا) سلسله كتب عربى (4) ـ كويت، 1984 مـ: 118 ـ مرجع پيشين، ص117 ـ بيتر برينت «بلاد العرب القاصيه، رحلات المستشرقين الى بلاد العرب» (كشورهاى دوردست عرب: سفرهاى شرق شناسان به كشورهاى عربى): 32. ترجمه خالد أسعد ـ عسى و احمد غسّان سبانو، دار قتيبه، بيروت، 1411 هـ ـ 1990 م . ـ همان مرجع پيشين: 34 ـ 35 ـ38-97 :P .1591 ,nodnoL ,acceM fo zreluR :dlareG ,yruaG eD (به نقل از الموسوعة)، ج2، ص220 ) ـ د. رفعت سيد احمد «آيات شيطانية، جدلية الصراع بين الاسلام و الغرب» (بحث منازعه ميان اسلام و غرب): 54. دار الشرقيه، چاپ 2، 1409 هـ ـ 1989 مـ. ـ ادوارد سعيد «الاستشراق، المعرفة، السلطه، الانشاء» (شرق شناسى، شناخت، تسلء نگارش): 88 ترجمه كمال أبو ديب ،مؤسسه الأبحاث العربى، چاپ دوم، بيروت، 1984ـ. ـ مراجعه شود به مقاله اى با عنوان خبراء الاستشراق و طلائع الاستعمار و ادلاّؤه». (خبرگان شرق شناس. پيشاهنگان استعمار و راهنمايان آن): 82 ـ 107 از نويسنده همين سطور در مجله توحيد، شماره 87 ، سال پانزدهم، ذوالقعده 1417 هـ ـ آذار 1997 مـ. ـ الموسوعه، ج 2، ص250 ـ لازم به يادآورى است اينكه در دوره اى طولانى از (1665 ـ 1745 مـ) سفرنامه هايى افزون بر يك صد وپنجاه، كه لااقل يكصد سفرنامه موجود بوده، بخش بزرگى از آن ها در مورد سفر به مشرق بوده است. مراجعه شود به مهمترين كتب سفرنامه (به سوى مشرق) از قرن شانزدهم تا قرن هجدهم، كه جبور دويهى در ذيل مقاله اش «الرحلة كتب المرحلات الاروبيه الى المشرق فى نهاية القرن الثامن عشر». (سفر و سفرنامه هاى اروپايى به مشرق، تا آخر قرن هجدهم كه در مجله انديشه عربى، ـ 32: 58 (نيسان / آوريل ـ حزيران / بونيو 1983 مـ). ـ موسوعة العبات المقدسه، 2، ص 258 ـ بلاد العرب القاصيه، م. س: 57 ـ براى اطلاع بيشتر (ر. ك: موسوعة العتبات المقدسه، ج2، ص251 و پس از آن، بلاد العرب القاصيه، 56 و پس از آن، «مراجعات حول العروبة و الاسلام و اروپا»: 118 و پس از آن. ـ «مراجعات حول العروبة و الاسلام و اروپا» م . س . ـ بلاد العرب القاصيه 56 ـ 57 ـ موسوعة العبات المقدسه، م . س . ج2، ص252 ـ بلاد العرب القاصيه، ص58 ـ همان مرجع. ـ موسوعة العبات المقدسه، (بخش مدينه) ، ج3، ص239 ـ «مراجعات حول العروبة و الاسلام و اروپا» 118 ـ موسوعة العتبات المقدسه، ج3، ص239 ـ بلاد العرب القاصيه، ص 60 ـ موسوعة العبات المقدسه، ج2، ص253 ـ موسوعة العبات المقدسه، ج2، ص253 ـ بلاد العرب القاصيه، ص62 ـ الموسوعة العتبات المقدسه، ج2، ص253 ـ بلاد العرب القاصيه، ص63 ـ موسوعة العتبات المقدسه، ج2، ص252 ـ با اندكى اختصار از بلاد العرب القاصيه: 63 ـ 65 ـ مراجعات حول العروبة والاسلام واروپا، ص119 ـ بلاد العرب القاصيه، ص67 ـ مراجعات حول العروبة والاسلام واروپا، ص119 ـ همان، ص119 ـ اين تعريف به كتاب «الصراع بين العرب و البرتقال» (مبارزه ميان عرب و پرتغال) منتشر شده در مجله (الكويتيّه)، ش59، ص132 (جمادى الاولى ـ 1383هـ ـ تشرين اول/اكتبر 1963م برمى گردد. يكى از موارد قابل توجه اينكه اين عبارت به هنگام انتشار مقاله در حاشيه كتاب مراجعات حول العروبة والاسلام واروپا، ص103، حذف شده است. ـ همان، ص134 ـ د. عبدالوهاب كيالى و ديگران «موسوعة السياسية» (فرهنگ سياسى)، ج4، ص448 (مادّة واسكو دوگاما) و درباره نقش مهم واسكودوگاما و سياست پرتغالى استعمارى مراجعه شود به كتاب «الصراع بين العرب و البرتقال». The Portuguese of the South Arabian Cost از پروفسرور «سارجنت» R. B . Serjeant و اين كتاب از انتشارات دانشگاه آكسفورد، 11963م. ـ مجله العالم (لندن)، ش276، ص51 ـ مراجعات حول العروبة والسلام واروپا، ص119 ـ بلاد العرب القاصيه، ص68 ـ همان، ص69 ـ موسوعة العتبات المقدسه، ج2، ص254