پاسخ به سؤ الات فلسفی و اعتقادی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پاسخ به سؤ الات فلسفی و اعتقادی - نسخه متنی

سید حسن ابطحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پس بنابراين ضدّ و نقيضى كه به قرآن نسبت داديد مفهوم ندارد و اين شبهه بر طرف مى گردد.

جـوان مـسـيـحى گفت :

بنده شخصا در تاريخ و حالات حضرت "محمّد" (صلى اللّه عليه و آله ) زياد دقّت كرده ام هـمـه دانشمندان مسلمان و غير مسلمان از حُسن خُلق آن حضرت در شگفتند و حتّى مسيحيان معتقدند كه "پيامبر اسلام " (صلى اللّه عليه و آله ) اين حُسن خُلق را مانند بسيارى از چيزهاى ديگر از مسيحيت آموخته است :

شما مى دانيد كه اصل محبّت يكى از اساسى ترين اصول دين مسيحيت است و "پيغمبر اسلام " (صلى اللّه عليه و آله ) هـم بـه ايـن وسـيـله خـود را در قـلوب مـردم جـاى داد و هدف خود را تعقيب نمود و به آن پيشرفت فوق العاده موفّق گرديد.

مـن گـفـتم :

شما در ضمن تاءئيدى از عرايض ما؛ دچار چند اشتباه هم گرديديد كه من ناچارم براى دفاع از حريم مقدّس "پيغمبر اسلام " (صلى اللّه عليه و آله ) آنها را پاسخ دهم .

اوّل اينكه فرموديد:

"پيغمبر اسلام " (صلى اللّه عليه و آله ) حُسن خُلق را از مسيحيت آموخته است . رفيق عزيز! درسـت اسـت كـه مـسـيح مى گويد:

"به شما مى گويم با شرير مقاومت نكنيد بلكه هر كه به رخساره راست تو تـپـانـچـه زد ديـگـرى را بـسـوى او بـرگـردان .((17))

ولى دليـل بـر ايـنـكـه اصـل مـحـبـّت را از مـسـيـحـيـت نـيـامـوخـتـه ، ايـن اسـت كـه ايـن جـمـله را قبول ندارد و بلكه اين عمل را بر خلاف محبّت مى داند.

"پـيـغـمـبـر اسـلام " (صـلى اللّه عـليـه و آله ) نـسـبـت بـه دوسـت و دشـمـن مـهـربـان بـود ولى تـا جـائى كـه عـقـل و فـطـرت اجـازه مـى داد و هـيچگاه نمى گفت كه يك شخص شرير و ظالم مى تواند هر چه بخواهد ظلم كند و كـسـى در مـقـابـل او عـكـس العـمـلى نـشـان ندهد بلكه اسلام هميشه طرفدار مظلوم بوده و شديدا شرير و ظالم را سركوب مى كرده است مسيحيت با اين اصل محبّتش موجب بدبختى و ذلّت تابعين خود گرديده و بر خلاف فطرت بشرى سخن گفته است .

لذا مسيحيت تا به امروز نتوانسته به اين اصل عمل كند و بلكه با مطالعه تاريخ ثابت مى شود كه حتّى كليسا نـسـبـت بـه مـردم شـكـنـجـه هـاى فـوق طـاقـت و بـر خـلاف عـقـل و فـطـرت هـم تـحـمـيـل مـى كـرده اسـت . در مـحـكـمـه انـگـيـزسـسـيـون (يـا تـفـتـيـش عـقـائد) بـراى كـسـانـى كـه بـدون هـيـچ دليـل و مـدركـى مـحـكـوم بـه مـسـلمـانـى يـا مـخـالف بـا يـك مـسـاءله از مسائل مسيحيت مى گرديدند شكنجه هاى سختى نسبت به آنان انجام مى گرديد.

گاهى محكوم را به ستونى بسته و او را مورد تحقير و شكنجه عموم قرار مى دادند و گاهى او را در قفس كرده و از گرسنگى و يا سرما و گرما مى كشتند، گاهى او را در چاه فراموشى فرو مى بردند و گاهى محكوم را بى رحمانه زير شلاّق از بين مى بردند.

مـثـلا اگـر دانـشـمـنـدى مـى گـفـت :

خـدائى كـه پـشـيـمـان مـى شـود، اشـتـبـاه مـى كـنـد و جـاهـل اسـت و مـانـند ما مردم احتياج به اسب و شتر دارد و صدها عيوب و نواقص ديگر در او راه پيدا مى شود، مورد تـصـديـق عـقـل نـمـى بـاشـد. او را در ايـن مـحـكـمـه هـا مـحـكـوم بـه اعـمـال شـاقـّه مـى كـردنـد و بـه اصـل مـحـبـّت كـه بـا او بـنـشـيـنـنـد و مـانـنـد اسـلام عـقـده هـا و شـبـهـات او را بـگـشـايـنـد عـمـل نـمـى نـمـودنـد. عـلم روانـكـاوى امـروز دسـتـور مـى دهـد كـه بـايد با افراد معصيت كار و خائن مانند مريض مسلول رفتار كرد و آنچنان كه مريض مسلول نبايد مورد خشونت و شكنجه قرار گيرد و بلكه بايد به او ترحّم شـود و او را بـه مـريضخانه دعوت كنند و از او با كمال ملاطفت و محبّت پذيرائى نمايند، همچنين با شخص بى دين و بى اعتقاد هم بايد كاملا با ملاطفت روبرو شوند و او را از آن بدبختى نجات دهند.

/ 103