اسلام يك دين آسمانى - پاسخ به سؤ الات فلسفی و اعتقادی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پاسخ به سؤ الات فلسفی و اعتقادی - نسخه متنی

سید حسن ابطحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

"مهذّب الدّين " رياست بيمارستان دمشق را به عهده داشت و هر يك از پزشكان را در رشته معيّن وادار بكار مى كرد و تا آنان پروانه طبابت نداشتند به آنها اجازه كار نمى داد و خود مهذّب الدّين در رشته كحالى (چشم پزشكى ) تـخـصـّصـى داشـت و آب سـيـاه چـشـم را بـا داغ كـردن چـشـم مـعـالجـه مـى كرد چنانچه امروز آن بيمارى بوسيله الكتريكى علاج مى شود.

8 - "ابن زهره " صاحب كتاب "تاريخ پزشكى " مى نويسد:

"ابـن زهـره " يـكـى از پـزشـكـان مهمّ قرطبه پايتخت امپراطورى غربى اسلامى است كه در قرن دوازدهم در شهر اشـبـيـليـه مـتـولّد شـده بـود و بـه رازى طـبـيـب بـزرگ مـسـلمـان ايـرانـى شـبـاهـت زيـادى داشـت ، ابـن زهـره مـثـل بـقـراط و رازى مـعـتـقـد بـود كـه در مـعـايـنـه بـيـمـار بـايـد خـيلى دقّت نمود "ابن زهره " عقائد ابن سينا را قبول نداشت و بلكه با گفته هاى "جالينوس " هم مخالفت مى كرد.

9 - "ابن رشد اندلسى " جوزف كارلند مى نويسد:

"ابـن رشـد" بـه نـوبـه خـود پـزشـك عـاليـقـدر بـود و حـقـّا او را دانـشـمند بزرگ بايد ناميد، "ابن رشد" به شـغـل خـود عـلاقـه زيـادى داشت و آنى از كار خود غفلت نمى ورزيد "ابن رشد" در عمر خود فقط دو شب كارش را تعطيل كرد يكى شب مرگ پدرش و ديگر شب زفاف خود.

"ابـن رشـد" از شـاگـردان "ابـن زهـره " اسـت و در كـار پـزشـكـى خود به حدّى ماهر بود كه از نقاط دور براى تحصيل علم پزشكى و طبابت نزد او مى آمدند كه از جمله شاگردان معروف او "ابن ميمون " يهودى است .

"جوزف كارلند" مى نويسد:

"ابـن مـيـمـون " كـه يـكـى از مـبرّزترين شاگردان "ابن رشد" بود چون در "اسپانيا" به جهت مذهبش مورد اذيّت و تـعقيب واقع شد ناچار اين مملكت را ترك كرده به "قاهره " رفت و در آنجا سكونت گزيد، "ابن ميمون " پزشكى با قريحه بود و كتابهاى زيادى راجع به طب تاءليف كرده است ".

10 - "ابـن الرومـيـه احـمـدبـن مـحمّد بن مفرج " در اشبيليه كه از شهرهاى اندلس است متولّد شده و در همان شهر وفات يافت (637 هجرى ).

"ابن الروميه " علاوه بر اينكه از اركان گياه شناسان و اطبّا است . در علم حديث و فقه هم متبحّر بوده است و علم و دانش خود را مرهون قرآن و احاديث نبوى مى داند.((110))

11 - "ابـن مـسـكـويـه " احـمـد بـن مـحـمـّد ابـوعـلى كـه از بـزرگـان اطـبـّاء اسـلامـى اوائل قـرن پـنـجـم هـجـرى اسـت ، "ابـن مسكويه " نه تنها در علم طب مهارت فوق العاده داشته بلكه در معالجات امراض روحى هم كتابهائى نوشته است كه منجمله كتاب "طهارة الاعراق " او در اخلاق معروف است .

اسلام يك دين آسمانى

بـنـابراين ثابت شد كه اسلام با علم طب مخالفتى ندارد و بلكه خود مروّج علم پزشكى صحيح است چنانكه در بيوگرافى اين چند نفر دانشمند كه نمونه اى از هزارها فرد پزشك نامى اسلامند اين مطلب واضح گرديد.

دوسـت مـحـتـرم ! از شـمـا سـؤ ال مـى كـنـم :

اگـر يـك فـرد تـحـصـيـل نـكـرده و اسـتـاد نـديـده بـدون وسـائل عـلمـى در مـحـيـط دور افـتـاده از تـمـدّن نظريه اى بدهد كه دانشمندان بزرگ پس از قرنها مطالعه او را تـصديق كنند و يا دانشمندان بزرگى كه هر يك استادان بشر بوده اند (مانند محمّد بن زكرياى رازى و ابوعلى سـيـنـا و زهراوى و ديگران .) در مكتب چنين فردى به آن مقام ارجمند برسند و اقرار كنند كه معلومات آنان مرهون گفتار او بوده است شما درباره او چگونه قضاوت مى كنيد؟ مسلّم جواب خواهيد داد كه :

او نبوغ فكرى فوق العاده اى داشته است ولى اين گونه نيست .

زيـرا افـرادى كه تا بحال به عرصه وجود رسيده اند و داراى استعداد و نبوغ فكرى فوق العاده اى بوده اند در تـاريـخ بـسـيـار نـشـان داريـم ولى هـيـچ يـك بـدون اسـتـاد و مـعـلّم و يـا وسـائل عـلمـى و يـا لااقـل مـحـيط آماده اى براى پيشرفت فكرى نتوانسته اند يك نظريه صددرصد صحيح علمى بدهند.

مـثـلا اگـر شـما از ابتداء تاريخ پزشكى مطالعه دقيق نمائيد. شخصى پر اهميّت تر از بقراط كه نبوغ فوق العاده اى در اين رشته داشته باشد نخواهيد ديد.

دانشمندان بزرگ علم پزشكى به بقراط لقب "پدر طب " داده اند اكتشافات و مطالب فوق العاده پر اهميّتى در عـلم طـب دارد ولى در عـيـن حـال اگر در بيوگرافى او دقّت شود ثابت مى گردد كه از مكتب "الكمئون "((111))

استفاده مى كرده و الكمئون كه از بزرگان علم طب است و داراى كشفيّات فوق العاده شگفت انگيزى است كه منجمله تـوانـسـت بـا كـالبدشكافى ، علم تشريح را تحصيل نمايد و خطّ عبور عصب باصره را از مغز تا چشم ترسيم كـنـد در مكتب "كروتون "((112))

تحصيلاتى نموده و اين علم را از آن مدرسه آموخته است . و نيز استادان مدرسه "كروتون " روابطى با "فيثاغورث "((113))
معلّم فلسفه يونانى داشته اند.

/ 103