بـنـابراين ثابت شد كه اسلام با علم طب مخالفتى ندارد و بلكه خود مروّج علم پزشكى صحيح است چنانكه در بيوگرافى اين چند نفر دانشمند كه نمونه اى از هزارها فرد پزشك نامى اسلامند اين مطلب واضح گرديد.دوسـت مـحـتـرم ! از شـمـا سـؤ ال مـى كـنـم :اگـر يـك فـرد تـحـصـيـل نـكـرده و اسـتـاد نـديـده بـدون وسـائل عـلمـى در مـحـيـط دور افـتـاده از تـمـدّن نظريه اى بدهد كه دانشمندان بزرگ پس از قرنها مطالعه او را تـصديق كنند و يا دانشمندان بزرگى كه هر يك استادان بشر بوده اند (مانند محمّد بن زكرياى رازى و ابوعلى سـيـنـا و زهراوى و ديگران .) در مكتب چنين فردى به آن مقام ارجمند برسند و اقرار كنند كه معلومات آنان مرهون گفتار او بوده است شما درباره او چگونه قضاوت مى كنيد؟ مسلّم جواب خواهيد داد كه :او نبوغ فكرى فوق العاده اى داشته است ولى اين گونه نيست .زيـرا افـرادى كه تا بحال به عرصه وجود رسيده اند و داراى استعداد و نبوغ فكرى فوق العاده اى بوده اند در تـاريـخ بـسـيـار نـشـان داريـم ولى هـيـچ يـك بـدون اسـتـاد و مـعـلّم و يـا وسـائل عـلمـى و يـا لااقـل مـحـيط آماده اى براى پيشرفت فكرى نتوانسته اند يك نظريه صددرصد صحيح علمى بدهند.مـثـلا اگـر شـما از ابتداء تاريخ پزشكى مطالعه دقيق نمائيد. شخصى پر اهميّت تر از بقراط كه نبوغ فوق العاده اى در اين رشته داشته باشد نخواهيد ديد.دانشمندان بزرگ علم پزشكى به بقراط لقب "پدر طب " داده اند اكتشافات و مطالب فوق العاده پر اهميّتى در عـلم طـب دارد ولى در عـيـن حـال اگر در بيوگرافى او دقّت شود ثابت مى گردد كه از مكتب "الكمئون "((111))استفاده مى كرده و الكمئون كه از بزرگان علم طب است و داراى كشفيّات فوق العاده شگفت انگيزى است كه منجمله تـوانـسـت بـا كـالبدشكافى ، علم تشريح را تحصيل نمايد و خطّ عبور عصب باصره را از مغز تا چشم ترسيم كـنـد در مكتب "كروتون "((112))
تحصيلاتى نموده و اين علم را از آن مدرسه آموخته است . و نيز استادان مدرسه "كروتون " روابطى با "فيثاغورث "((113)) معلّم فلسفه يونانى داشته اند.