منطق كليسا در معرفى خدا - پاسخ به سؤ الات فلسفی و اعتقادی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پاسخ به سؤ الات فلسفی و اعتقادی - نسخه متنی

سید حسن ابطحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دانستنى هاى بشر نيز صورت منعكس شده علم است كه در آئينه فكر و درك او انعكاس يافته و معلومات ناميده مى شـود. بـنـابـرايـن ذات و مـاهـيـت عـلم ، حـقـيـقـتـى اسـت مـجـرد، كـه نـه اول و آخـر داشـتـه و نـه بـه زمـان و مكان و تعدد محدود مى شود. اين چنين موجود مجردى ديگر معنا ندارد كه داراى جـسـم بـوده و يـا ديـده شـود، لذا هـر چـيـزى كـه مـجـرد نـبـاشـد از مـاده اسـت ، و مـاده نـيـز دائمـا در تـغـيـيـر و تـبـديـل بـوده ، رو بـه زوال و نـقـصـان اسـت ، و يـا مـحـتـاج بـه زمـان و مـكـان بـوده بـه نـور و رنـگ و شكل محكوم مى باشد.

دربـاره خدا نيز بنا بدليل عقل مى گوئيم :

خدا علم و قدرت بى نهايت است كه مجرد بوده و مكان و زمان و تعدد و سـائر اوصـاف مـاديـات در او مفهومى ندارد، و هنگامى كه از مكان و زمان و جسم مبرا و منزه بود، مسلما ديده نمى شود، و تصور جا و مكان درباره او غلط و نامعقول است .

اسلام نيز بموجب منطق قرآن كه مى فرمايد:

"لا تُدْرِكُهُ الاَْبْصا رُ".((157))

معتقد است كه ذات الهى مجرد و غير قابل رؤ يت بوده ، با ديدگان ظاهرى ديده نمى شود.

حـسـيـن گـفـت :

ولى مـن آنچه در تورات و انجيل مطالعه كرده ام ، با مطالب جنابعالى درباره خدا منافات دارد، و كليسا خدا را موجودى داراى جسم و رؤ يت معرفى مى كند.

منطق كليسا در معرفى خدا

بله ، مسيحيت امروز و تورات و انجيل فعلى در مورد اين مساءله ، دچار انحرافات و كجرويهاى بسيارى شده و خدا را مـوجـودى ضـعـيف ، و داراى جسم معرفى كرده است ، تا جائى كه تمام صفات يك انسان معمولى را به او نسبت داده و خصوصيات ماده را در باره او قائل است ، مثلا درباب (1 و 2 و 3 سفر پيدايش ) مى گويد:

"خدا دروغ گفت و خدعه نمود و همه چيز بر او مخفى است ".

"در باغ مى خراميد".

"و مانند يكى از افراد بشر است ".

چنانكه ملاحظه مى كنيد، علاوه برآنكه خدا را موجودى جاهل و بى اطلاع معرفى نموده او را داراى جسم دانسته و راه رفتن ، دروغ گفتن و حتى تعدد را بوى نسبت داده است .

در جاى ديگرى مى گويد:

"و كشتى گرفت ".((158))

"و موسى خدا را ديد".((159))

"خدا دست و پا دارد".((160))

آرى ايـن بـود مـعـرفـى نـاقـص و حـتـى غـلط كـليـسـا و مـكـتـب مـسـيـحـيـت كـه دربـاره خـدا بـه اعـتـقـاداتـى خـلاف عـقـل و وجـدان و فـطـرت قـائل اسـت ، البـتـه بـاز فـرامـوش نـشـود كـه مـراد از مـسـيـحـيـت و مـكـتـب آن تـورات و انـجيل تحريف شده امروز و چهره ها و انديشه هاى مسخ شده كنونى آن مى باشد، و همين دليلى است بر آنكه مدت مذهب مسيح و دوران آن سپرى شده و تورات و انجيل فعلى نمى تواند صفات پروردگار را كه اساس معارف است آن چـنـانـكـه هـسـت تـوضـيـح دهـد، و لذا هـر زمـان كـه سـخـنـى از تـورات و انـجـيل و يا مكتب مسيح به ميان آمد، منظور وضع كنونى و كتاب مقدس فعلى است نه حقيقت آسمانى و تحريف نشده آن .

حـسـيـن گـفـت :

از بـيـانـات جـنابعالى در اين زمينه متشكرم و سخنان شما راجع به اين مساءله واقعا قانع كننده و مطابق با موازين عقلى بود.

در مـدتـى كـه ايـن سـه نـفـر در مشهد از طرف "كانون بحث و انتقاد دينى " پذيرائى مى شدند در جلسه عمومى كـانـون آقـاى مـحـمـد عـلى از طـرف خـود و دوسـتـانـشـان قـدرى صـحـبـت كـردنـد، كـه انـشـاءالله وبـه فضل خداوند شايد دراين كتاب قسمتى از سخنرانى ايشان را درج كنيم .

ساعات فراغت جوانان بايد چگونه بگذرد؟

مـا بـخـاطـرنـيـاز شـديـدى كه درباره اين مساءله اساسى احساس مى شود و بخاطر پرسشهاى فراوانى كه در اوراق رسـمـى "كانون بحث و انتقاد دينى " از اين مؤ سسه شده ما را بر اين حقيقت واداشت تا بررسى فشرده اى در مورد تفريحات ، و نقش آن در زندگى ، و اثرات تفريح در پيشبرد برنامه هاى روزمره بنمائيم .

/ 103