بیشترلیست موضوعات پاسخ به سؤ الات فلسفى و اعتقادى پيشگفتار التقاطى بودن تصوّف هندوستان و تصوّف ايران و تصوّف شيعه و تصوّف نتيجه گفتار آخرين نظريه تشريح روايات از دارو استفاده نكنيد يك مقايسه دقيق نظرات دانشمندان بزرگ روز جويدن غذا از نظر دانشمندان اسلام يك دين آسمانى راه اتّحاد و دوستى را بياموزيد راه اتّحاد و دوستى را بياموزيد عالم پس از مرگ نامه يك محتضر آخرين خبر نظريه اديان و ملل جهان يهود و جهان ديگر مسيحيت و عالم برزخ اسلام و جهان ديگر تقسيم روزى تقسيم روزى و ركود اقتصادى اقتضاى سياسى روز حساب احتمالات خطوط سر انگشتان منطق كليسا در معرفى خدا تفريح ، به تناسب افراد رفع نگرانيها چند فايده مهم از يك كار نظم و دقت مطالعه و بررسى و پژوهش كتب مضر و مفيد تفريحات سالم ديگر سر گرمى هاى سالم پاورقي توضیحاتافزودن یادداشت جدید
وقتى مردم نادان و بى سواد آن عصر كه فقط از اسلام شـنـيـده بـودنـد كـه :"دنـيـا بـازيچه اى بيش نيست ولى قوانين اجتماعى آن را يا نديده بودند و يا در اثر حسّ عـزلت طـلبـى كـه داشـتـند از آنها صرف نظرنموده بودند، ديدند كه يك عدّه براى دنيا و رياست آن ، بر سر يـكـديـگـر مـى زنـنـد و بـلكـه حـقّ مـسـلّم افـراد مـسـلمـان را تـا مـى تـوانـنـد پايمال مى كنند و ظلم و ستم در بين بزرگان آنان براى دنيا بوجود آمده است .در صـفـّه هـاى مـسـجـد، ايـن عـدّه مـشـغـول نـمـاز و ذكر شدند و از معارف و قوانين اجتماعى اسلام كاملا صرف نظر نمودند؛ اين عدّه از مسلمانان به زهّاد و اصحاب صفّه مشهور شدند". لذا "حسن بصرى " جزء زهّاد ثمانيه بود كه بعدها نامش در طومار متصوّفه نوشته شد.در زمـان "ابـى بـكـر" و "عـمـر" بـه دو جـهـت ايـن افـراد عـزلت طـلب در مسائل اجتماعى و سياسى كاملا ساكت بودند.اوّل :ضعف زهّاد كه بعد از "پيغمبر اسلام " (صلى اللّه عليه و آله ) هنوز قدرتى پيدا نكرده بودند.دوّم :مـدارا و تـظـاهراتى كه اين دو نفر در مقابل عموم مسلمين به خصوص اين عدّه كه در تمام دورانها مورد توجّه مردم عوام و جاهل مى باشد، مى نمودند.ولى در زمـان "عـثـمان " كه مرد مادّى و بى باكى بود و در زمان "على بن ابى طالب " (عليه السّلام ) كه تنها طرفدار حق و حقيقت و اجتماعى بود، صداى زهّاد بلند شد و بناى مخالفت با آنان را گذاشتند و دائما آنها را به باد انتقاد مى گرفتند.ايـن روحـيـه در مـيـان مـردم عـزلت طـلب (كـه هـمـيـشـه اكـثـريـّت اجـتـمـاع را تـشـكـيـل مـى دهـنـد) رو بـه رشـد گـذاشـت ، تـا آنـكـه در زمـان خـلفـاى عـبـّاسـى (حـدود سال 200 هجرى ) كه كتب فلاسفه و متصوّفه يونان به عربى ترجمه شد، زهّاد و مردم عزلت طلب مسلمان كه در اثـر بـى سـوادى نمى توانستند معانى اصول فلسفه يونان را كاملا درك كنند، تنها به مبانى تصوّف كه به آنها سر و سامانى مى داد اكتفا كردند و حلقه هاى ذكر و لباس پشمينه براى خود ترتيب دادند."بـزنـطـى " كـه يكى از دانشمندان اسلام است مى گويد:روزى خدمت حضرت "امام صادق " (عليه السّلام ) بودم كه مردى از شيعيان گفت :شما درباره جمعيّتى كه اخيرا پيدا شده اند و نام آنها صوفى است چه مى فرمائيد؟ حضرت "امام صادق " (عليه السّلام ) فرمود:"آنها دشمنان ما هستند كسى كه به مسلك آنها ميل كند از ما نيست ." "ابـى هـاشـم كـوفـى " در هـمـان زمان اوّلين كسى است كه رهبرى متصوّفه را در كادر اسلام به عهده گرفته و افراد عزلت طلب مسلمان را دور خود جمع كرده است .روزى از "امـام صـادق " پـيـشـواى شـشـم شـيـعـيـان (عـليـه السـّلام ) سـؤ ال كردند كه :شما درباره "ابى هاشم كوفى " چه مى گوئيد؟ حضرت فرمود:او عـقائد فاسدى دارد، همين مرد است كه مسلكى در اسلام به نام تصوّف درست كرده و براى عقائد زشت خود، راه فرارى تهيّه نموده است .دكتر "توحيدى پور" مى نويسد:"اوّل كـسـى كـه او را صـوفـى خـوانـدنـد "ابـوهـاشـم كـوفى " بود و پيش از وى كسى را به اين نام در اسلام نخوانده بودند .".و تـقـريـبـا نـام صـوفـى قـبـل از 200 هـجـرى در اسـلام پـيـدا شـد و "اوّل خانقاهى كه در اسلام براى صوفيان بنا كردند بوسيله يك فرد نصرانى در رمله شام بود"."ابوالقاسم قشيرى " دانشمند صوفى مسلك در رساله "قشيريه " مى گويد كه :تـا زمـان "ابـوهـاشـم كـوفـى " نـامـى از تـصـوّف در اسـلام نـبود. و در كتاب "كشف المحجوب " مى گويد:اسم صوفى تقريبا در سال 200 هجرى در اسلام پيدا شد.