بیشترلیست موضوعات پاسخ به سؤ الات فلسفى و اعتقادى پيشگفتار التقاطى بودن تصوّف هندوستان و تصوّف ايران و تصوّف شيعه و تصوّف نتيجه گفتار آخرين نظريه تشريح روايات از دارو استفاده نكنيد يك مقايسه دقيق نظرات دانشمندان بزرگ روز جويدن غذا از نظر دانشمندان اسلام يك دين آسمانى راه اتّحاد و دوستى را بياموزيد راه اتّحاد و دوستى را بياموزيد عالم پس از مرگ نامه يك محتضر آخرين خبر نظريه اديان و ملل جهان يهود و جهان ديگر مسيحيت و عالم برزخ اسلام و جهان ديگر تقسيم روزى تقسيم روزى و ركود اقتصادى اقتضاى سياسى روز حساب احتمالات خطوط سر انگشتان منطق كليسا در معرفى خدا تفريح ، به تناسب افراد رفع نگرانيها چند فايده مهم از يك كار نظم و دقت مطالعه و بررسى و پژوهش كتب مضر و مفيد تفريحات سالم ديگر سر گرمى هاى سالم پاورقي توضیحاتافزودن یادداشت جدید
بايد به "پير رسو" يادآورى كرد كه بوعلى اقرار دارد كه معلوماتش از دانشگاه اسلام بوده زيرا به تصديق تـاريـخ و دقـّت در كلمات پيشوايان اسلام واضح مى گردد كه همين ميكرب شناسى و يا علم ديگرى كه بوعلى واجـد آن بـوده اسـت از قـرآنـى كه در سنّ 10 سالگى حفظ كرده تراوش نموده و به گفته خود او "بوعلى به تـمـام رشـتـه هـاى عـلوم زمـان خـود واقـف نـشد مگر آنكه معانى بعضى از آيات قرآن را كاملا درك كرد". و شواهد فراوانى در دست است كه پيشوايان اسلام به علم ميكرب شناسى و علوم مادى ديگر كاملا واقف بوده اند."بـوعـلى " دربـاره ايـمـان راسـخ خـود بـه ديـن مـقـدّس اسلام و قوانين عاليه قرآن در ضمن اشعارى مى گويد:"محكمتر از ايمان من ايمان نبود".4- "عـلى بـن رضـوان " كـه مـعـروف بـه رئيس الاطبّاء مى باشد در قرن پنجم هجرى زندگى مى كرده و مرجع استفاده اكابر اهل زمان خود بوده ، از نزديك و دور در نزد او مى آمدند و از تحقيقات طبّى او استفاده مى كردند."عـلى بـن رضـوان " در مـصر سكونت داشت و در نزد سلاطين فاطمى بسيار محترم بود كتابهاى متعددى در علم طب نـوشـتـه كـه مـنجمله كتاب "الادوية المفرده " و كتاب "تفسير ناموس الطب بقراط حكيم " و كتاب "علاج الجذام وداءِ الاسد و داءِالفيل " است .ايـن دانـشـمـنـد، تـنها در علم طب تخصّص نداشته بلكه از او در علوم انتقادى هم كتابهاى متعدّدى در تاريخ ضبط شده كه منجمله كتاب "اثبات النبوة الخاصه من التورات والفلسفه " است .در اين كتاب چنانچه از نام آن پيدا است درباره اثبات نبوّت "پيغمبر اسلام " (صلى اللّه عليه و آله ) از تورات و فلسفه استدلال كرده و به اين وسيله خود را يك مرد معتقد به مبانى دين مقدّس اسلام معرّفى نموده است ."عـلى بـن رضـوان " حـواشـى زيـادى بر كتب "افلاطون " و "ارسطو" و "بقراط" و "جالينوس " و ديگر از حكما نوشته و در بسيارى از جاها آنان را رد كرده است .5- "يـوحـنا بن ماسويه " كه از دانشمندان پزشكى اسلام است اوّلين كسى است كه راجع به درمان جذام (خوره ) كتابى نوشته و در موضوع حصبه و آبله و سائر امراض كه در آنها تخصّصى داشته است تحقيقات مفيدى دارد.6- "ابـن مـاجـه انـدلسى " نام اين دانشمند مسلمان در اكثر كتب تاريخ ضبط شده و او را با عظمت فوق العاده اى ذكر كرده اند."ابن ماجه " كه گاهى او را "ابن الصائغ " هم مى نامند همان "محمّد بن يحيى بن صائغ ماجى اندلسى " است كه در بـيـن دانـشـمـنـدان غـرب مـعـروف (بـه تالى مرتبه فارابى ) است و در قرن ششم هجرى زندگى مى كرده و دلائل بـسـيـارى بـر صحّت عقيده و اسلاميت او در دست است كه نمى توان او را به انكار معاد و قرآن نسبت داد اين مرد در دم مرگ اشعارى قرائت كرد كه حاكى از عقيده او است .((109))"ابـن مـاجـه " چـنـانـكـه مـورّخـيـن مـى نـويـسـنـد قـرآن مـجـيـد را حـفـظ بـوده و هـمـيـن مـوضـوع خـود دليـل كـامـلى است كه اين مرد، قرآن را منبع علوم مادى و معنوى مى دانسته و از اسرار آن برخوردار بوده است و الاّ شوق حفظ تمام قرآن در او بوجود نمى آمد.بـعـضـى از دانشمندان روز او را بر "ابن سينا" ترجيح مى دهند و مى گويند:بعد از "فارابى " حكيمى بالاتر از او نيامده است .ولى در اثر حسد، بعضى او را رمى به عقائد فاسد نموده اند."ابن ماجه " تاءليفات بسيارى داشته كه به جهت حلول اجـل بـه تـرتـيـب و تـنـظـيـم بـسـيـارى از آنـهـا مـوفـّق نـشـده اسـت ولى تـرجـمـه لاتـيـن بـعـضـى از آنـهـا دستورالعمل مدارس اروپا بوده است كه منجمله از تاءليفات او اينها است :1- كـتـاب "اتـصـال العـقـل بـالانـسـان " 2- كـتـاب "اخـتـصـار الحـاوى للرازى " 3- كـتاب "الاسطقات البرهان " 4- كتاب "الغاية الانـسـانـيـه " 5- كـتـاب "الفـعـص عـن النـفـس النـزوعـيـه و كـيـف هـى و لم تـنـزع و بـمـاذا تـنـزع " 6- كتاب "قول على كتاب الكون والفساد لارسطو" 7- كتاب "المزاج " 8- كتاب "النفس " و غير اينها."ابـن خـلكـان " و بـعـضـى ديـگـر مـعـتـقـدنـد كـه "ابـن مـاجـه " بـواسـطـه سـمـّى كـه در بـادنـجـان داخل نموده بودند مسموم شد و در سنّ 35 سالگى در شهر فارس در گذشت .7- "مهذّب الدّين عبدالرّحيم بن على " كه در قرن هفتم مى زيسته و دانشمندان بزرگ او را رئيس الاطبّاءِ عصر خود مى نامند چشم پزشك بوده و در رياضيات و فنون حكمت و علم طب مهارت داشته است .