پاسخ به سؤ الات فلسفی و اعتقادی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پاسخ به سؤ الات فلسفی و اعتقادی - نسخه متنی

سید حسن ابطحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بـنـابـرايـن نـظـم حساب شده و دقيق اين عالم روشن ترين دليل و واضح ترين برهان بر اثبات وجود خداست ، زيـرا در مـواردى كه مصلحت اختلاف را ايجاب مى كند، و صلاح و سعادت در اثر اختلاف و تفاوت است ، مى بينيم اخـتـلاف و تـغـاير كاملا بر آنها حكومت مى كند مانند تفاوت خطوط سر انگشتان مردم ، اختلاف صداها و اصواتى كـه از حـلقوم بشر خارج مى شود، تغاير شكلها در قيافه ها و متفاوت بودن چهره ها كه همگى بر اساس مصلحت بـا يـكـديگر مختلف و متمايز است ، و اين خود اثرى بزرگ و نشانه اى عظيم بر وجود خدا و خالقى حكيم است و هـر انـسـان عـاقل و با خردى به خوبى درمى يابد كه اين پديده هاى منظم و حيرت آور جز بر اثر قدرت و علم خـدائى دانا و مقتدر ايجاد نخواهد شد، چنانكه در كتاب آسمانى مسلمانان ، قرآن مجيد نيز به اين نكته اشاره شده و ايـن حـقـيـقـت بـيـان گـرديـده اسـت . آنـجـا كـه قـرآن بـا شـيـواتـريـن و عـاليـتـريـن بـيـان در1400 صـد سـال قـبـل ، قـبـل از هـمـه اين تمدنها و تكاملها، و پيش از پيدايش علم انگشت نگارى و سائر علوم و كشفيات روز، فرموده است :

و از نشانه هاى پروردگار آفرينش آسمانها و زمين ، و اختلاف زبانها و رنگهاى شما است ، بدرستى كه در آن ، آيات و نشانه هائى است از براى دانايان .((156))

و در مواردى كه مصلحت اتحاد و يگانگى را اقتضا داشته است مانند ساختمان سلولها و اتم ، مشاهده مى كنيم ، به طـور عـجـيـب و قـابـل تـوجـهـى ، هـمـه يـكـسـان و مـسـاوى بوده و يكجور و يكنواخت خلق شده اند، زيرا اگر واحد سـاخـتـمـانـى بدن آدمى و يا پيكره حيوانات و نباتات ، يعنى سلولهاى آن ، با يكديگر مختلف و متغاير بوده و شـكـل هـاى گـونـاگـون و مـتـفـاوتـى داشـت ، وضـع آنـهـا دگرگون شده و اين قيافه ها و چهره هاى جذاب ، به هيكل هاى غول پيكر و وحشتناكى مبدل شده و بى نظمى و هرج و مرج به جاى نظم و ترتيب بر آن حكومت مى كرد.
مهدى گفت :

از بيانات جنابعالى كاملا استفاده كرده ، و از الطافتان بى نهايت متشكر و سپاسگزارم .

سـپـس آقـاى "حـسـيـن " (كـلاس لانـكـرك ) دانـشـجـوى آلمـانـى سـاكـن شـهـر"مـولهـايـم " سـؤ ال كـرد:

آيـا مـى تـوان خـدا را ديـد؟ و آيـا او جـا و مـكانى دارد يا خير؟ و اساسا خدا چيست و چگونه مى توان او را تصور نمود؟ براى آنكه پاسخ اين سؤ ال روشن شود، به ذكر مقدمه كوتاهى در اين زمينه مى پردازيم .

هـر حـقـيـقـت واحـدى را كـه مـحـدود بـه زمـان يـا مـكـان نـبـوده و اسـاسـا تـعـدد و زمـان و مكان در او مفهومى نداشته باشد"مجرد" مى نامند.

به عنوان مثال :

اگر حقيقت و ذات علم را تصور كنيد خواهيد دانست كه ماهيت علم ، يك حقيقت مجرد است كه به زمان و مكان محدود نبوده و تعدد و شكل و رنگ درباره آن غلط و نادرست است .

البـتـه بـايد دانست كه آنچه در ادراك ما از صورت علم نقش مى بندد و هرچه از دانستنى ها را كه انسان فرامى گـيـرد، غـيـر از نـفـس عـلم و ذات و حقيقت دانش است ، بلكه به صورت انعكاس يافته علم و يا به عبارت ديگر معلومات است .

درست مانند آنكه كتابى را در مقابل آئينه نگه داريم و عكس كتاب در آئينه منعكس شود.

آن صورت انعكاس يافته ، در واقع عكسى از كتاب است نه ذات و حقيقت آن .

/ 103