ترس -از-عذاب - امام صادق (ع) نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
ترس -از-عذاب
مفضل بن عمرميگويدهمراه دوستان براي ملاقات باامام صادق ع رهسپارشديم ،به در خانه آنحضرت رسيديم وميخواستيم اجازه ورودبگيريم ،پشت درشنيديم كه آنحضرت سخني ميگويد،ولي آن سخن عربي نبودوخيال كرديم كه به لغت سرياني است ،سپس آنحضرت گريه كرد،وماهم ازگريه اوبه گريه افتاديم ،آنگاه غلام آنحضرت بيرون آمدواجازه ورودداد .مابه محضرامام صادق ع رسيديم ،پس ازاحوالپرسي من به امام عرض كردم ماپشت در،شنيديم كه شماسخني كه عربي نيست وبه خيال ماسرياني است ،تكلم ميكردي ،سپس گريه كردي وماهم باشنيدن صداي گريه شما به گريه افتاديم .امام صادق ع فرمودآري من به يادالياس افتادم كه از پيامبران عابدبني اسرائيل بود،ودعائي راكه اودرسجده ميخواند،ميخواندم ، سپس امام صادق ع آن دعاومناجات رابه لغت سرياني ،پشت سرهم خواند،كه سوگندبه خداهيچ كشيش واسقفي رانديده بودم كه همانندآنحضرت ،آنگونه شيوا وزيبابخواند،وبعدآن رابراي مابه عربي ترجمه كردوفرمودالياس در سجودش چنين مناجات ميكرداترك معدبي وقداظمات لك هواجري ،اتراك معذبي و قدعفرت لك في التراب وجهي ،اتراك معذبي وقداجتنبت لك المعاصي ، اتراك معذبي وقداسهرت لك ليلي خداياآيابراستي تورابنگرم كه مراعذاب كني ،باانيكه روزهاي داغبخاطرتوباروزه گرفتن تشنگي كشيدم ؟آياتورا بنگرم كه مراعذاب كني ،درصورتي كه براي تو،رخسارم رادرسجده به خاك ماليدم ؟آياتورابنگرم كه مراعذاب كني باآنكه بخاطرتو،ازگناهان دوري گزيدم ؟آياتوراببينم كه مراعذاب كني بااينكه براي تو،شب رابه عبادت بسربردم ؟خداوندبه الياس ،وحي كردسرت راازخاك برداركه من توراعذاب نميكنم .الياس عرض كرداي خداي بزرگ ،اگراين سخن راگفتي كه توراعذاب نميكنم ولي بعدامراعذاب كردي چكنم ؟مگرنه اين است كه من بنده تووتو پروردگارمن هستي .بازخداوندبه اووحي كردارفع راسك فاني غيرمعدبك ،اني اذاوعدت وعداوفيت به .سرت راازسجده برداركه من توراعذاب نميكنم و وعده اي كه داده ام به آن وفاخواهم نمود ./اصول كافي طآخوندي ج 221باب ان الائمه عندهم جميع الكتب حديث 2 .