مىشود وبايد بمقدارى كه در احكام طلاق گفته مىشود عده وفات نگه دارد ودر اصطلاح به چنين شخصى مرتد فطرى مىگويند.
مسأله 2459 - مردى كه از پدر ومادر غير مسلمان بدنيا آمده ومسلمان شده اگر پيش از نزديكى با عيالش مرتد شود ويا زنش يائسه باشد عقد او باطل مىگردد.واگر بعد از نزديكى مرتد شود، وزن او در سن زنانى باشد كه حيض مىبينند بايد آن زن بمقدار عده طلاق كه در احكام طلاق گفته مىشود عده نگهدارد، پس اگر پيش از تمام شدن عده، شوهر او مسلمان شود عقد باقى وگرنه باطل است ودر اصطلاح به چنين شخصى مرتد ملى مىگويند.
مسأله 2460 - اگر زن در عقد با مرد شرط كند كه او را از شهرى بيرون نبرد ومرد هم قبول كند، نبايد زن را از آن شهر بدون رضايت او بيرون ببرد.
مسأله 2461 - اگر زن انسان از شوهر سابقش دخترى داشته باشد، انسان مىتواند آن دختر را براى پسر خود كه از آن زن نيست عقد كند ونيز اگر دخترى را براى پسر خود عقد كند، مىتواند با مادر ن دختر ازدواج نمايد.
مسأله 2462 - اگر زنى از زنا آبستن شود، در صورتى كه خود آن زن، يا مردى كه با او زنا كرده، يا هر دوى آنان مسلمان باشند، براى آن زن جايز نيست بچه را سقط كند.
مسأله 2463 - اگر كسى با زنى كه شوهر ندارد ودرعده كسى هم نيست زنا كند، چنانچه بعد او را عقد كند وبچه از آنان پيدا شود، در صورتى كه ندانند از نطفه حلال است يا حرام، آن بچه حلال زاده است.
مسأله 2464 - اگر مرد نداند كه زن درعده است يا نداند كه عقد در عده حرام است وبا او ازدواج كند، چنانچه زن هم نداند وبچهاى از آنان بدنيا آيد، حلال زاده است وشرعا فرزند هر دو مىباشد ولى اگر زن مىدانسته كه درعده است ومى دانسته كه عقد در عده حرام است شرعا بچه، فرزند پدر است ودر هر دو صورت عقد آنان باطل است وبيكديگر حرام مىباشند.
مسأله 2465 - اگر زن بگويد يائسهام نبايد حرف او را قبول كرد ولى اگر