گفتيم كه بندگى و اطاعت و عبادت، تنها در برابر آفريدگار جهان شايسته و رواست و هر پرستشى نسبت به هر پديده يا انسان و موجودات ديگر، باطل است. اين عبادت هاى ناروا، بيشتر از راه جهالت، يا دورى از هدايت هاى انبيا پيش مىآيد.خداوند متعال در قرآن، ضمن اشاره به انواع عبادت هاى ناروا و باطل، آنها را بى دليل و بيهوده مىخواند و با دليل، ردّ مىكند. از اين قبيل كه:اگر بخاطر يارى جُستن از ديگران، سراغ غير خدا مىرويد، بدانيد كه همه قدرت ها از آن خداست: اءَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِيعاً(50) اگر در پى عزّت يافتن هستيد، باز هم عزّت براى خدا و در دست خداست: فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً(51)اگر براى تاءمين معاش و روزى هستيد. معبودهاى باطل كه مالك رزق شما نيستند: لاَ يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقاً(52)اگر به اميد نفع يا ضرر، توسّط مبعودهاى ديگريد، آنان توان سود رساندن يا دفع زيان ندارند: مَا لاَ يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرّاً وَلاَ نَفْعاً(53)اگر طاغوت ها را برتر از خود مىدانيد، بدانيد كه آنها هم بندگانى همچون شمايند: عِبَادٌ اءَمْثَالُكُمْ(54)اگر پرستش بت ها، روى تقليد از نياكان است، آنان خود در گمراهى بودند: اءَنتُمْ وَءَابَآؤُكُمْ فِى ضَلَلٍ مُّبِينٍ(55)اگر فكر مىكنيد در قيامت، به فريادتان مىرسند، بدانيد كه آنها پرستش هاى شما را ناديده گرفته و با شما دشمن مىشوند: سَيَكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَيَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدّاً(56)اينان بدون جهت و بى دليل، سراغ معبودهاى ديگر رفته اند و برهانى بر اين پرستش ندارند: وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَالَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَناً(57)هيچ چيز و هيچ كس جز خدا، لايق پرستش نيست. زيرا اين معبودهاى باطل، يا وجود خارجى ندارند و ساخته ذهن اند، يا موجوداتى بى خاصيّت و ناتوانند، يا اگر كارآيى دارند، موقت و محدود و همراه با منّت ها و هوس ها و تحقيرهاست. پس در هر سه صورت، شايسته نيستند كه انسان، طوق بندگى آنها را به گردن اندازد. انسان در برابر هيچ مخلوقى، به قيمت نافرمانى خداوند، نبايد اطاعت و پرستش و فرمانبردارى كند.امام جواد عليه السلام مىفرمايد: مَنْ اَصْغى اِلى ناطِقٍ فَقَد عَبَدهُ(58)هر كس به سخن كسى گوش دهد. او را پرستيده است!پس اگر گوينده حق بگويد، بنده حقيم و اگر باطل بگويد، باطل را پرستيده ايم. و امام صادق عليه السلام در حديثى فرموده است: مَنْ اَطاعَ مَخلُوقاً فى مَعْصِيَةِ الْخالِقِ فَقَدْ عَبَدهُ(59) هر كس با اطاعت از مخلوقى، خالق را نافرمانى كند، آن مخلوق را پرستيده است.پس عبادت باطل، تنها به پرستش سنگ و چوب و خورشيد و ستاره منحصر نيست. دل و جان سپردن به هر فكر و سخن و قدرت و حكومتِ غير الهى، عبادت كردن ناروا است، حتى پذيرش فرهنگ ضدّ الهى هم، از عبادت هاى باطل بشمار مىرود.