سئوال1839
پدرى در زمان حياتش مقدارى اموال به پسرانش مى بخشد و بر دخترانش چيزى نمى دهد.بـعـد از مـرگ پـدرش قطعه زمينى مانده كه زمين شهرى تصاحب نموده و پولش راهم پرداخت
نمود , آيا اين پول بين وراث تقسيم مى شود ؟
جواب
بسمه تعالى
اگـر مقدار زمينى را كه پدر در زمان حيات , از املاك خويش بخشيده است , به قبض اولاد كبير
رسيده باشد , (( اگر اولادصغار باشند , قبض لازم نيست )) .ملك ايشان است .و نسبت به مقدارى
كه باقى مانده بين تمام ورثه بر حسب سهام ارث تقسيم مى گردد , واللّه العالم .
سئوال1840
ايا ديه مقتول جزء ما ترك و دارايى اوست ؟ و ايضا تقسيم آن بين ورثه , همچون قانون ارثاست ؟
جواب
بسمه تعالى
ديه جزء ما ترك مقتول است , و مابين وراث به حسب طبقات وقانون ارث تقسيم مى شود , ولى از
آن , خويشان مادرى چه برادران و چه خواهران و اولاد ايشان و اجداد مادرى و دايى هاارث نمى برند
, واللّه العالم
سئوال1841
آيا مهريه زن جزء تركه اوست ؟ و اگر جزء تركه اوست ,شوهر مى تواند به نسبت سهم الارثخود از آن كسر , و مانده مهريه را به ساير ورثه زن ( زوجه خود ) پرداخت نمايد ؟
جواب
بسمه تعالى
مهريه زن جزء تركه است و شوهر از آن به نسبت سهم الارثش ارث مى برد , واللّه العالم .
سئوال1842
زوج و يـا زوجـه اى بـه قـتل رسيده , و آن دو وارث ديگرى ندارند .بفرماييد آيا : 1ـ ايشاناولـيـاى دم يكديگرند ؟ 2ـ حق دريافت ديه را از قاتل دارند؟ و 3ـ آيا رضايت آنان در قتل يكى از آن
دو مانع از قصاص قاتل خواهد بود ؟
جواب
بسمه تعالى
1 ـ زوج و زوجـه از حق قصاص ارث نمى برند , 2 ـ حق دريافت ديه را در قتل عمد , در مواردى كه
ديـه گـرفـتـه شـده و در قـتـل خـطـايـى دارند , به نسبت سهم الارثى كه دارند .3 ـ چنان كه
گذشت حق قصاص , به آنان ارتباطى ندارد , واللّه العالم .
سئوال1843
آيا قاتل مقتول بلاوارث ( قتل عمد ) اعدام مى شود ياخير ؟ و اگر اعدام نمى شود , چرا ؟جواب
بسمه تعالى
به ولى امر رجوع مى شود , واللّه العالم .
سئوال1844
اگر مرد يا زنى كشته شوند , و يكى از آن دو و چند فرزند ومادر يا پدر زنده باشند , آيا مردو زن اولياى خون يكديگرمى شوند ؟ اگر اولياى هم نباشند رضايت آنان اثرى دارد ؟
جواب
بسمه تعالى
در قتل عمد , از اولياى دم نيستند , ولى در قتل خطايى از ديه ارث مى برند , و در جايى كه به آنها
ارتباطى ندارد , رضايت آنها وعدم رضايت بى اثر است , واللّه العالم .
سئوال1845
تقسيم ارث بين سه فرزند و يك مادر ـ در صورتى كه وصيتى نباشد ـ چگونه است ؟جواب
بسمه تعالى
ارث مادر ميت يك ششم است .و همسر از زمين ارث نمى برد .واز قيمت بنا و ما بقى يك هشتم را
ارث مـى بـرد .و باقى مانده بين فرزندان تقسيم مى شود .و هر پسر دو برابر يك دختر ارث مى برد ,
واللّه العالم .
سئوال1846
آيـا پـسـر بـزرگ كـتابهاى نفيس پدر , مانند بحار الانوار و جزآن , همچنين وسيله نقليهموتورى اختصاصى او را به عنوان حبوه مى برد يا خير ؟
جواب
بسمه تعالى
كتابهاى ديگر ميت از حبوه نيست .و وسيله نقليه موتورى هم چنانچه ماشين باشد , از حوه نيست
.و اگر موتور سيكلت باشد ,احوط در آن تصالح با ساير ورثه است , واللّه العالم .
سئوال1847
وارث مـقتول غير از ديه يا قصاص , آيا مى تواند مخارج مجلس ختم را از قاتل بگيرد يا اگرمقتول زن كسى بوده ,همسرش مى تواند مخارج ازدواجش را از قاتل بگيرد ؟
جواب
بسمه تعالى
ديه را مى تواند بگيرد , واللّه العالم .
سئوال1848
شخصى با فرزندش در سانحه رانندگى جان دادند , كه اوپدر , همسر و يك پسر دارد , آيابا وجود پدر و پسر , همسرش كه مادر فرزند است , از ديه بچه اش ارث مى برد ؟
جواب
بسمه تعالى
مادر از ديه فرزند و اموالى كه از پدرش به وى رسيده وهمچنين از ساير اموال فرزند , ارث مى برد ,
واللّه العالم .
سئوال1849
كسى كشته شده و ديه او را وارثان از قاتل گرفته اند .اكنون ديه مقتول در كجا و براى چهكسى خرج مى شود , آيا زن ميت مى تواند از ديه ارث ببرد ؟
جواب
بسمه تعالى
ديـه در حـكـم تـركـه مقتول است , و تمام وراث از جمله زن او از آن با رعايت طبقات ارث , ارث
مـى بـرنـد , ولـى كـسـانـى كه فاميل مادرى مقتول هستند , مانند دايى و خاله با برادر امى از آن
ارث نمى برند , واللّه العالم .
سئوال1850
اگـر در عـقد موقت ارث بردن را شرط كند ايا اين شرطجايز مى باشد و ايا در عقد دايمىشرط ارث را لغو كنند ,صحيح است ؟
جواب
بسمه تعالى
شرط عدم ارث در نكاح دايم فاسد است , و لكن مفسد نكاح نيست .و شرط ارث در متعه بنابر اظهر
نافذ است , واللّه العالم .
سئوال1851
اگـر مـيت پسر يا دختر نداشته باشد , ولى نوه داشته باشد ,ايا زوج يا زوجه ثمنيه و ربعيهببرند چون نوه هم اولاد است ياخير ؟
جواب
بسمه تعالى
بلى در فرض مزبور زوجه ثمن و يا زوج ربع ارث مى برد , واللّه العالم .
سئوال1852
خـانمى ارث پدرى خود را در اختيار شوهرش مى گذارد ووى از درآمدن آن به همراه درآمـد خـويـش صرف زندگى مى كند .ايا زن مى تواند بدون اجازه شوهر اندكى از اين مال رادر راه
خدا صدقه بدهد ؟
جواب
بسمه تعالى
اگـر زن سهم خود را مطالبه كند و شوهر از پرداخت آن امتناع نمايد , زن مى تواند به مقدار سهم
خـود از مال شوهر تقاص كند ,ولى به غير ارحامش بدون اذن شوهر , احتياط مستحب آن است كه
صدقه ندهد , واللّه العالم .
سئوال1853
كـسى كه مستمرى بگير است .و يك ساختمان چهار طبقه كه يك طبقه آن را دست يكهمسرش داده و ديگرى هم اجاره است .اگر بين مادر و دو همسر , (( كه از يك زن دو فرزنددختر
, و از زن ديگر دو فرزند پسر و يك دختر دارد )) تقسيم شود سهم ارث اينان چگونه است ؟
جواب
بسمه تعالى
هـمـسرهاى ميت از عرصه بنا ارث نمى برند .18 قيمت بناى مسكونى ـ به نحوى كه حق بقاى در
زمين بدون اجرت را داشته باشد ـ به دو همسر او مى رسد كه بالسويه بين آنها تقسيم مى گردد .و
مـادامـى كـه سـهـم دو هـمـسر از بنا داده نشد18 اجاره آن بنا به نحوى كه ذكر شد به دو همسر
مى رسد .و بقيه بنا و اجاره آن بين مادر ميت و فرزندان او تقسيم مى شود .16 از بقيه به مادرميت
مـى رسد .و 56 بقيه بين فرزندان ميت تقسيم مى شود .چون فرض شده است ميت 3 دختر و يك
پـسـر دارد آن 56 را به پنج قسمت مى كنند , هر دختر يكى از آن پنج قسمت را مى گيرد و به پسر
دوتـا از آن پـنـج قـسمت مى رسد .و اما مستمرى كه از اداره دولتى و نيز شهريه اموات ـ كه داده
مـى شود ـ تابع نظر دهنده است , چنانچه آنها را به كسانى مى دهند كه احتياج داشته باشند , فق
ط به آنها صرف مى شود , واللّه العالم .
سئوال1854
آيـا اجـازه هست كه شخص در حياتش تمام اموالش را به غير ورثه اش ببخشد و براى ورثههيچ گونه ارثى نگذارد ؟
جواب
بسمه تعالى
تمليك تمام اموالش در حال حيات به ديگرى صحيح است , ولى شرعا عمل خوبى حساب نمى شود
, واللّه العالم .
سئوال1855
آيـا هـمـسر اجازه دارد در سوگوارى شوهر متوفاى خود ازتركه او براى خريد لباس سياهصرف بنمايد ؟
جواب
بسمه تعالى
تـصرف در مال متوفى قبل از تقسيم يا بدون رضايت وراث جايزنيست , و اگر صغير هستند , ولى
شرعى يا قيم بايد اجازه تصرف بدهد .و اگر بدون تقسيم يا اذن تصرف كرد , ضامن است و بايد بعد
از تقسيم , از سهم الارث كم شود , واللّه العالم .
سئوال1856
زمين كشاورزى كه پدرم روى آن كار مى كرد , از آن ارباب بود و من آن را از پدرم خريدم .اينك پس از فوت او ,خواهرانم مدعى ارث هستند , آيا حقى دارند ؟جواب
بسمه تعالى
در فـرض مـزبور , نسبت به ملكيت زمين , دختران ميت حقى ندارند , ولى حق اولويت در زمين ,
چنانچه قبل از موت پدر و دروقتى كه پسر ان زمين را مى خريد متعارف بوده , به مقدارى كه خريد
و فروش مى شود به حسب سهام بين ورثه ميت تقسيم مى گردد , واللّه العالم .
سئوال1857
دو خواهرم حق ارث خود را با بنده به هشتاد هزار تومان مصالحه نموده اند پس از مدتى بهبهانه ترقى ملك , مدعى هستند كه ما مصالحه نمى كنيم , آيا حق به هم زدن آن رادارند ؟
جواب
بسمه تعالى
در فـرض مـزبور كه دو خواهر ارثيه خود را با برادر مصالحه كرده اند , و چنانچه برادر هشتاد هزار
تومان را در همان زمان اداكرد و به قدرى تاءخير نينداخته كه ترقى فاحش پيدا شود ,خواهرها حق
بهم زدن مصالحه را ندارند , واللّه العالم .
سئوال1858
ميان چند وارث بر سر تقسيم يك خانه اختلاف است .يكى از آنها به خريد رضايت مى دهدو نه به فروش يا تقسيم ان , حتى به بهايى افزوده تر , چه بايد كرد ؟
جواب
بسمه تعالى
با فرض امتناع يكى از وراث از تقسيم سهم خود و يا فروش آن به قيمت مناسب , در فرضى كه قابل
تـقـسيم باشد , ساير وراث به اذن حاكم شرع سهام را تقسيم مى كنند و سهم او را مى دهند .واگر
قابل تقسيم نيست , به اذن حاكم شرع سهم او را مى فروشند ,و لو خريدار خودشان باشند , و ثمن
آن را به وى مى دهند .و پس از آن تصرف در آن خانه جايز است , واللّه العالم .
سئوال1859
پـس از مـرگ پـدرم كه از تركه او ارث مى بردم , شوهرم راواداشتم تا حق خودم را از ديگروارثان بگيرد .بعدها فهميدم او با دريافت هزار تومان حق العرف , نه حق ارث , با آنان صلح كرده .و
من اين كار او را نپذيرفتم .آيا صلحى كه در نبود وبى امضاى من كرده درست است ؟ نيز آن مدت
كه حق من دردست ديگران بود , حق اجرة المثل دارم ؟
جواب
بسمه تعالى
چنانچه شوهرتان را فقط وكيل در مطالبه و دريافت سهم الارث نموده بوديد و به او وكالت مطلق
كـه شـامـل صلح در غياب شماهم باشد نداده بوديد , صلح مذكور بدون اجازه شما نفوذى ندارد ,
ولـى اگر او را وكيل مطلق قرار داده بوديد , صلح انجام شده نافذ است .و شما حق مطالبه بعد از
آن را نـداريـد .و اگـرشوهر ادعا كند كه وكيل مطلق بوده و شما انكار داريد , بايد اووكيل مطلق
بـودن را اثـبـات كـنـد .و در فرض بطلان صلح نسبت به زمينهايى كه حق الارث شما است , حق
مطالبه اجرة المثل راداريد , واللّه العالم .
سئوال1860
شخصى كه خواهر و برادر و فرزند داشت .در حيات اوفرزندانش از بين رفتند .آيا ارث او بهبرادر و خواهرمى رسد ؟
جواب
بسمه تعالى
فرض مذكور , از مصاديق ارث غير محتسب است , واللّه العالم .
سئوال1861
اشخاصى كه در شركتهاى غير دولتى و يا كارخانه هاى شخصى مشغول كار هستند , پس ازمرگشان شركت مبلغى وجه نقد به ورثه آنان مى دهند , آيا اين وجه داخل در تركه ميت است ؟
جواب
بسمه تعالى
اگر از اول مقدارى از حقوق كم مى شود براى چنين روزى , حكم تركه دارد .و اگر ارفاقا به ورثه
داده مى شود , تابع نظر دهنده است , واللّه العالم .
سئوال1862
پـدرى فـوت كند و هيچ يك از فرزندان او عاقل نباشند ,ولى فرزندان چه كسى است ؟ آياارث پدر به متصدى امورمى رسد ؟
جواب
بسمه تعالى
اگر پدر براى او قيم تعيين نكرده باشد , به حاكم شرع مراجعه مى كنند تا براى او قيم تعيين كند .و در هر صورت سهم آن فرزند غير عاقل به خود او مى رسد , واللّه العالم .
سئوال1863
شخصى مرده و اولاد ندارد , ولى عمارتى دارد كه اجاره داده سهم چه كسى است ؟جواب
بسمه تعالى
در فرض مزبور كه ميت اولاد ندارد , ربع آن مقدار از مال الاجاره كه در مقابل عمارت بدون حياط
واقع مى شود سهم زوجه است ,واللّه العالم .
سئوال1864
قـطـعه زمينى در دست آبا و اجداد من بوده و آنها را كشت مى كردند .اكنون آن زمين بهورثـه رسـيده است , و همان كشت و كار را دارند آيا اين تصرف دليل مالكيت ما هست ؟ و آياكسى
بدون دليل و فقط به عنوان منابع طبيعى مى تواند از ورثه بگيرد ؟
جواب
بسمه تعالى
تصرف به نحو مذكور طريق ثبوت مالكيت است , واللّه العالم .
سئوال1865
كسى باغى را به زور گرفته و در تصرف خود داشته ,سپس او مرده فرزندان او سند ثبتىنيز به نام خويش گرفته اند .و بخشى را نيز فروخته اند , آيا حق ورثه از بين مى رود ؟
جواب
بسمه تعالى
هـمـه وراث غـاصـب بـايد رضايت همه ورثه صاحب باغ را به دست آورند .و الا مديون و گنهكار
هستند كسانى كه متصرف هستندتصرفشان عدوانى است , واللّه العالم .
سئوال1866
يكى از وارثان بدون اجازه ديگران در زمينى استفاده شخصى مى نمايد , ديگران به اين كارراضـى نـيـستند , آيا منافع بايد تقسيم شود ؟ و به علاوه مى توانند مصالحه كنند , مثلا 5سال شما
داشـتـه باش و ما هم به نوبه خود به اندازه حق مان داشته باشيم , اگر تراضى حاصل نشد ورثه اى
كه مانع ازاستفاده شده اند , مسئول هستند ؟
جواب
بسمه تعالى
اگـر مـيـت وصـى تـعيين كرده , امر ثلث به او مربوط است و اگروصى ندارد به حاكم شرع بايد
مـراجـعـه كـنند .و هر چه صلاح دانست همان بايد عمل شود .و اگر زمين را وقف بر وراث كرده
,موقوف عليهم بايد با هم تراضى كنند , واللّه العالم .
سئوال1867
زمينى در دست ما است كه وارثان آن يك نفر مسلمان ودو برادر و يك خواهر هستند , كهدر ابـتـدا پـدرشان مسلمان ومادرشان بهايى بود .اكنون يكى از برادران مسلمان شد .تقسيم ارث
چگونه است ؟
جواب
بسمه تعالى
اگـر در زمـان فـوت پـدر , آن دو بـرادر و يك خواهر بهايى بوده اند ,زمين به برادر مسلمان ارث
مـى رسـد , و او فـعـلا مـالـك شـرعـى زمـين است .و اگر مسلمان بوده اند و بعد بهايى شده اند
حـصـه ايـشـان بـه وارث مسلمان آنها ـ اگر چه زنده اند ـ مى رسد .و ايشان مالك شرعى آن حصه
مـى بـاشـند و زارع بايد با مالك يا مالكين شرعى زمين قرارداد ببندد و زارع در صورت قدرت بايد
حصه مالك شرعى زمين را به همان وارث مسلمان بدهد , و لو اين كه آن وارث همان برادر مسلمان
باشد , واللّه العالم .
سئوال1868
كسانى مثل خواهر و عمه كه حق خود را ـ چه منقول و چه غير منقول ـ مى دانند كه ثابتاسـت , هنگام حيات خواستارحق خود نمى شوند .پس از مرگ انان ايا وارث حق داردخواستار خود
شود ؟
جواب
بسمه تعالى
وارث حق دعوى دارد , واللّه العالم .
سئوال1869
تنها وارث مرده اى در زندان است , آيا براى نماز خواندن و غيره بايد از او اجازه گرفت ؟جواب
بسمه تعالى
اگر استيذان از وارث ممكن باشد بايد براى تجهيز ميت از او اذن گرفت و در صورت عدم امكان ,
چنانچه تجهيز ميت متوقف برتصرف در اموال وى باشد بايد از حاكم شرع يا وكيل او استيذان كنند
, واللّه العالم .
سئوال1870
همسر دايمى مردى زرتشتى بودم .چهار دختر از او دارم .پس از مرگ او , زنى مسلمان كهدو فـرزند دارد , با ارائه صيغه نامه اى رسمى كه در آن شوهرم را بدون همسر معرفى كرده ,ادعاى
هـمسرى او را دارد , آيا من و فرزندانم كه پس از مرگ اومسلمان شده ايم , حق ارث از دارايى او را
داريم يا نه ؟
جواب
بسمه تعالى
چنانچه محرز شود كه زن مسلمان كه صيغه شخص متوفى شده به عنوان اين كه متوفى مسلمان
است , زن او شده ـ كما اين كه مفروض در صيغه نامه چنين است ـ اولاد آن زن كه به حسب فرض
از متوفى هستند , وارث شخص متوفى مى باشند .و شما ودخترانتان هم اگر قبل از تقسيم اموال
متوفى مسلمان شديد , باآن دو فرزند در ارث متوفى شريك هستيد , و يك هشتم از غيراراضى به
شـمـا مـى رسد .و ما بقى بين اولاد متوفى ـ چهار دخترى كه از شما دارد و دو فرزندى كه از زن
صيغه شده دارد ـ به طورى كه به پسر دو برابر دختر برسد , تقسيم مى شود , واللّه العالم .
سئوال1871
شـخـصى در حال حياتش به يكى از وارثان چيزى مى بخشد , و شرط مى كند : بعد از فوتمن حق ارث نداشته باشى , آيا اين نوع عمل كرد شرعى است ؟
جواب
بسمه تعالى
شـرط بـه نـحو مزبور نافذ نيست و اگر چنين شرط كند كه وارث سهم خود را از ارث بعد از موت
مورث به ساير ورثه ببخشد , اين شرط صحيح و نافذ است , واللّه العالم .
سئوال1872
شـخـصـى زمينى را به مدت يك ماه به خيار فسخ خريد وده روز پس از آن مرد .نامبردهفرزند ندارد , ولى همسر دارد .اگر معامله فسخ نشود , همسر ارث نمى برد , آيا اين اجازه هست كه
همسر خيار فسخ نمايد تا از پولى كه در دست فروشنده است ارث ببرد ؟ يا خيار فسخ به دست ورثه
ديگراست ؟
جواب
بسمه تعالى
زن از خـيـار فسخ ارث مى برد , ولى خيارى كه به ورثه منتقل شده حق واحد است و ورثه فقط در
صورت توافق با هم ,مى توانند فسخ كنند , واللّه العالم .
سئوال1873
آقايى زمين را به نام فرزندش قباله مى كند ـ به شرط اين كه وقتى كارهاى بانكى را انجامداد , دوبـاره بـه پدر برگرداند ـ آن گاه وصيت مى كند اگر برگردانيد , در بقيه اموال هم ارث
بـبـرد ,اگـر برنگردانيد , آن زمين حق ارث او باشد .اصلاحات ارضى شد و زمين به دست ديگرى
افتاد , حال تكليف چيست ؟
جواب
بسمه تعالى
چنانچه پدر زمين مزبور را به پسر بخشيده و شرط كرد كه بعدبه او برگرداند , شرط مزبور باطل
اسـت .و پسر از ما ترك ميت ارث مى برد .و چنانچه به پسر نبخشيده و فقط به اسم او قباله كرده ,
پـسـر مى بايست بعد از برطرف شدن گرفتارى , زمين را به قباله پدر برگرداند .و اگر به خاطر
كـوتـاهى در اين امر , بعد ازمرگ پدر , زمين از دست او گرفته شد , بقيه وراث مى توانند درازاى
حق الارث آنها كه در آن زمين از بين رفته , سهم آن پسر رادر اموال ديگر ميت به تقاص بردارند ,
ولـى اگـر پسر كوتاهى نكرده , او هم مثل بقيه وراث مى تواند سهم خود را از ماترك ميت بردارد ,
واللّه العالم .
سئوال1874
دانشجويانى مسلمان براى تحصيل به خارج مى روند .اينان با بعضى از كسانى كه مسلماننـيـسـتند و با شرايط آنان ازدواج مى كنند .صاحب فرزند هم مى شوند , چگونه است وموضوع ارث
چگونه است ؟
جواب
بسمه تعالى
مـرد مسلمان مى تواند با زنى كه از اهل كتاب است ازدواج كند .ولى نكاح زن مسلمان با مرد كافر
مـطـلـقـا چـه كتابى باشد و چه غير كتابى ـ باطل است , و بايد از هم جدا شوند .و چنانچه ازروى
شبهه بوده , فرزندان ارث مى برند , واللّه العالم .
قضاء
سئوال1875
باز رسان ادارات كه به تخلفات ادارى كاركنان رسيدگى مى كنند و گاه حكم به انفصالدايـم يـا موقت كارمند مى كنند ,آيا لازم است همه شرايط قاضى , چون عدالت و اجتهاد و.. .رادارا
باشند ؟
جواب
بسمه تعالى
چـنـانـچـه در قرار داد استخدام كاركنان , امورى شرط شده است ,بر شخص لازم است به شراي
ط مقرره عمل كند .و به عواقبى كه شرط شده است ملتزم شود , چه قاضى دادگاه واجد شرايطقضا
باشد و چه نباشد , واللّه العالم .
سئوال1876
اگـر مـتـهمى با نامه اى به دادگاه , بى گناهى خود را اعلام كند و بخواهد , در دادگاهحضور يابد و بى گناهى خود راحضورا با دليل ثابت كند , آيا قاضى حق دارد در خواست او راناديده
انگارد و در نبودش حكم صادر كند ؟
جواب
بسمه تعالى
چـنـانچه احتمال برائت متهم باشد , بايد قاضى شخص متهم رااحضار كرده و به دلايل برائت وى
رسيدگى نمايد , واللّه العالم .
سئوال1877
ايـا قـاضى حق دارد از قسم خورندگان ـ در اين كه چگونه آگاه شوند قاتل همين متهماسـت ـ پـرس جـو نـمـايـد و در ايـن زمـيـنـه جستجو كند ؟ اگر چگونه علم پيدا كرديد ؟ اگر
قـاضـى چـنـيـن حـقـى دارد , هـنـگامى كه دليل قسم خوردگان ( قسامه )بى اساس بود , بايد
گفتارشان تكرار يا تكميل شود , يا حالت ديگر مورد نظر شرع مقدس است ؟
جواب
بسمه تعالى
چـنـانـچه قسم از قسامه با بعض آن بر قاضى مشتبه شود ,مى تواند تحقيق كند .و در صورتى كه
احـراز شـود قـسم از روى علم به قصد نيست , آن قسامه با بعض آن اعتبارى ندارد , و بايدبه طور
صـحـيـح تكميل شود به تكرار قسم از آنان كه شرط قسم خوردن داردند .در صورتى كه اشخاص
ديگرى كه تكميل عددنمايند در بين نباشد والا بايد عدد قسامه تكميل شود ؟
سئوال1878
پس از برگذارى مراسم , قاضى مى تواند به اين جهت كه استدلال آنان رسا نيست و يقينندارد , آنان را نپذيرفته و شيوه ديگرى , مثل تكرار , تكميل سوگند يا چيزى ديگر انتخاب كند ؟
جواب
ـ بسمه تعالى
جواب واضح شد , واللّه العالم .
قضاء
سئوال1879
در صـورتـى كه با علم قاضى , بر زانى حكم رجم صادرشده باشد و سنگسار شده از حفرهقـرار نـمـايـد , آيـا بـايدبرگردانده شود ( آن گونه كه در بينه ثابت شده ) يا مانند اثبات به اقرار
برگردانيده نمى شود ؟
جواب
بسمه تعالى
در مـورد زناى محصنه حد رجم بايد جارى شود .و عدم اجراى آن در صورت فرار زانى از حفيره ,
اخـتصاص به مورد اقرار دارد .و اجراى حكم بر حسب علم , به مجتهد جامع الشرايط مربوطاست ,
ولـكـن كسى كه بر حسب ضرورت حفظ نظام قضاوت مى كند , اجراى حكم رجم بر حسب علم و
غير آن منوط به استيذان از مجتهدى است كه وى را نصب نموده است , و بايد به وى مراجعه نمايد
, واللّه العالم .
سئوال1880
آيا حضور متهم در مجلس لازم است ؟جواب
بسمه تعالى
اگـر موجب حد و تعزير ثابت شود فرقى بين حضور متهم درمجلس حكم و غيبت او نيست , واللّه
العالم .
سئوال1881
چـنانچه كسى ـ العياذ باللّه ـ با دختر خواهر خود زنا كند ,آيا اولياء دختر مى توانند حد بر اوجارى كنند ؟
جواب
بسمه تعالى
اجراى حد پس از ثبوت زنا از وظايف حاكم شرع است , واللّه العالم .
سئوال1882
مرد متاءهل دخترى را ازاله بكارت نموده , آيا مجازات اين مرد اعدام است ؟جواب
بسمه تعالى
چـنـانچه ازاله بكارت با عمل زنا شده است اگر زناى به عنف بوده حكم ان قتل است .و ديه ازاله
بـكـارت مهر المثل است , و اگرزنا به غير عنف بوده و ازاله بكارت به زنا شده ديه ندارد .و دراين
صـورت اگـر زنـاى با محارم بوده حكم قتل است ـ ولو آن كه شرايط احصان نباشد ـ و اگر با غير
محارم بوده چنانچه شرايط احصان را داشته حكم رجم است , واللّه العالم .
سئوال1883
مـى گـويـند : اگر كسى با زن پدر خود زنا كند , زانى اعدام ,ولى زانيه ( زن پدر ) اعدامنمى شود .اگر چنين چيزى صحت دارد , فلسفه آن چيست
جواب
بسمه تعالى
چـنين چيزى صحت ندارد .در فرض سؤال , زانى گرچه محصن نباشد , رجم مى شود .ولى حكم
زن پدر , قتل است , واللّه العالم .
سئوال1884
به ديد و فتواى مراجع گرام , مجازات زنا با محارم , قتل است .اين فتوا در جايى كه هر دوكـبـيـر و مكلف باشند ظهوردارد , ولى اگر جايى يكى از آن دو زير سن تكليف باشد و يا هردو به
تكليف نرسيده باشند , تكليف چيست ؟
جواب
بسمه تعالى
بـلـوع در طـرف زانـى شرط است , پس اگر بالغ با غير بالغه كه محرم اوست زنا كرد , بالغ كشته
مـى شـود .و چـنانچه زانى صغير باشد و مزنى بها بالغه , قتل از زن ساقط مى شود .و حدجلد بر او
جارى مى گردد , واللّه العالم .
سئوال1885
اگـر پسر و دخترى هر دو غير محصنه مرتكب زنا شوند , وپس از اين كه پسر ازدواج نمودبار ديگر با دختر بچه دار زناكند , آيا كار دوم او زناى محصنه است ؟
جواب
بسمه تعالى
بـا ادامـه عـمـل زنا پس از ازدواج و دخول به زوجه و با تمكن ازوطى زوجه هر وقت كه بخواهد ,
زناى بعد از ازدواج نسبت به پسر محصن است , واللّه العالم .
سئوال1886
آيا مجازات زنا محصنه , تازيانه است يا سنگسار ؟جواب
بسمه تعالى
حد شرعى زناى محصن با وجود شرايط سنگسار است .ونسبت به دختر زانيه كه به اختيار زنا داده
صد ضربه تازيانه است , واللّه العالم .
سئوال1887
آيـا كـشـتن جادوگر كه باعث دعوا ميان زن و مرد و جدايى مى شود , جايز است ؟ كشتنبهايى كه منكر معاد مى باشد ,چطور ؟
جواب
بسمه تعالى
ايـن امور راجع به حاكم شرع است .و ساحر مفسد است .و نزدحاكم شرع جامع الشرايط بايد ثابت
شود .و نسبت به بهايى بايد طبق مقررات نظام عمل شود , واللّه العالم .
سئوال1888
با توجه به بهانه هايى كه دشمنان اسلام از رفتار ايرانيان مى گيرند و ملتهاى جهان را ضدفـرهنگ اسلامى مى شورانند .اگر كسى به جرم زنا به سنگسار محكوم شود .راهى جز آن است كه
او به مجازات خود برسد تا خوراك تبليغاتى دشمنان را فراهم نياورد ؟
جواب
بسمه تعالى
رجم يعنى سنگسار , حد زناى محصن است .و لازم است اجراشود , واللّه العالم .
سئوال1889
نسبت دادن قذف , چه صورت دارد ؟جواب
بسمه تعالى
نسبت دادن به زنا و لواط چه به لفظ باشد يا به كتابت قذف است و موجب حد مى باشد , واللّه العالم
.
قصاص
سئوال1890
كسى كه رانندگى را خوب مى داند با كسى كه نمى داند ,در قتل با هم فرق دارند ؟جواب
بسمه تعالى
چـنـانچه رانندگى بلد نباشد يا وسيله نقليه او خراب باشد به طورى كه بداند , رانندگى كند در
معرض تصادف خواهد بود ,عمد حساب مى شود , واللّه العالم .
سئوال1891
لـغـزشـهايى كه صبى هنگام بچگى مرتكب شده در صورتى كه قتل نفس نباشد , مثل ديهاطراف و از بين بردن اموال مردم , بر عهده كيست ؟
جواب
بسمه تعالى
ديـه بر عهده عاقله صبى است و لكن تلف اموال را خود صبى ضامن است كه بعد از بلوغش بايد از
عهده خارج شود , واللّه العالم .
سئوال1892
ديه تصادف , ايا بر عهده خود راننده است يا بر عهده عاقله اوست ؟جواب
بسمه تعالى
در صورتى كه جنايت واقعه به راننده استناد پيدا كند , ديه برخود اوست .و در غير اين صورت ديه
نـه بـر او و نـه بـر عـاقله اوست .و ميزان در اسناد , عرف است .و خصوص قوانين رانندگى معيار
نيست , واللّه العالم .
سئوال1893
در اثـر كـوتـاهـى مـسـؤلان و خـرابـى اسـفالت , تصادف مى شود جمعى كشته و زخمىمى گردند , چه كسى ضامن است ؟
جواب
بسمه تعالى
هر كس كه جرح و قتل به او مستند است , او ضامن است .و اگربه مقتول يا مجروح مستند باشد ,
كسى ضامن نيست , واللّه العالم .
سئوال1894
پسر پنج ساله اى در تصادف مرد .راننده مى گويد : خودبچه به ماشين خورده , آيا حرف اوپذيرفتنى است , تا ديه گرفته نشود ؟
جواب
بسمه تعالى
چنانچه حرف راننده واقعيت داشته باشد , پسر ديه ندارد , واللّه العالم .
سئوال1895
شـخصى براى كندن نهر آبى از مردم كمك مى گيرد در حال كار سنگى سقوط مى كند وكسى كشته مى شود .ديه او به گردن كيست ؟
جواب
بسمه تعالى
چنانچه سقوط سنگ مستند به عمل جمع باشد كه خود مقتول هم از آن جمع بوده , ديه مقتول بر
عـاقـلـه آنـهـا اسـت , ولـى حـصـه مـقتول كسر مى شود , مثلا اگر چهار نفر بودند يك ربع ديه
كـسـرمى شود و سه ربع ديه بر عاقله سايرين است , و ديه كسرمى شود به نحو اشتراك .و چنانچه
سـقوط مستند به فعل غيرمقتول باشد , و او در سقوط كمك نداشته , ديه مقتول بر عاقله سايرين
است , واللّه العالم .
سئوال1896
اگـر ناگهان راننده خود را در سر دو راهى بيابد كه گريزى ازهر دو نيست , مثلا يا بايداتـوبـوس بـرابر خود را هدف سازد ومسافران زيادى آسيب ببينند يا عابرى كه كنار خيابان است .ازاين رو به عابر مى زند , آيا اين قتل عمد شمرده مى شود , وحكم او قصاص است ؟
جواب
بسمه تعالى
شبه عمد است .و ديه بايد پرداخت كند و قصاص ندارد , واللّه العالم .
سئوال1897
اتـومـبـيـلى با سرعت مجاز و رعايت مقررات از كوچه اى مى گذرد فردى ناگهان بيرونمى آيد و به اتومبيل برخورد كرده و كشته مى شود , آيا قتل خطايى است يا خون او هدراست ؟
جواب
بسمه تعالى
چنانچه راننده به نحوى رانندگى نموده كه مى توانسته توقف كند , ولى شخص مقتول خودش را
طورى انداخته كه راننده نتوانسته متوقف شود , خونش هدر است , واللّه العالم .
سئوال1898
آيا مجازات قتل عمد فقط قصاص است يا قصاص وديه ؟جواب
بسمه تعالى
در فرضى كه قاتل پدر مقتول , يا در موردى كه قصاص ممكن نيست مانند اين كه قاتل گريخته و
به او دسترسى نباشد , حكم در اين دو فرض پرداخت ديه است , و همچنين اگر قصاص موقوف بر
رد ديه باشد , ولى مقتول با رد فاضل ديه مى تواندقصاص كند , و در غير اين سه صورت حكم قتل
عمد قصاص است و با مصالحه , قابل معاوضه به ديه است , البته در فرضى كه حكم , قصاص است ,
بايد شرايط عامه آن موجود باشد تاقصاص اجرا گردد , واللّه العالم .
سئوال1899
آيا اگر اولياء دم گذشت كردند مى توان قاتل را حبس تعزيرى كرد ؟جواب
بسمه تعالى
حـاكـم شـرعى جامع شرايط در مورد فرض ـ با رعايت مصلحت آمى تواند قاتل را تغزير كند , واللّه العالم .