حاكميت بر شرق و غرب - امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، جلوه جمال الهی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، جلوه جمال الهی - نسخه متنی

سید محمد حسینی شیرازی؛ ترجمه: محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حاكميت بر شرق و غرب

يكى ديگر از ويژگي‏هاى حكومت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است كه: آن حضرت بر همه جهان از شرق و غرب, خشكى و دريا,كوه و دشت,تسلط مي‏يابد, چنان كه امام هادى عليه السلام در مژده خود به حضرت نرجس سلام الله عليها فرمود: «مژده باد به تو, به فرزندى كه بر همه دنيا از شرق و غرب حاكم و مالك مي‏شود.» (1)

طبق حديث ديگر, رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «به زودى خداوند متعال سُنّتش را در وجود فرزند قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف جارى مي‏سازد, و دست حكومت او را بر شرق و غرب جهان مي‏گستراند, به طورى كه هيچ راه و جايى از دشت و كوه كه ذوالقرنين (2) به آنها دست يافت, باقى نمي‏ماند, مگر اين كه بر آنها دست مي‏يابد, و خداوند گنج‏ها و مواد زمين براى او از درون زمين خارج مي‏سازد, و با ترسى كه بر دل‏هاى دشمنان مي‏افكند, او را يارى مي‏كند, پس سراسر زمين‏ را همان‏گونه كه پر از ظلم و جور شده, پر از عدل و داد مي‏كند.» (3)


(1) كمال الدين, ص 423, باب ما روى فى نرجس سلام الله عليها.

(2) در اين كه ذوالقرنين كيست اختلاف است, ولى آنچه مسلّم است يك حاكم قدرقدرتى بوده است كه به بخش عظيمى از دنياى آن زمان حكومت مي‏كرد و لذا در كشور گشايى ضرب‏المَثَلْ شده است. و آنچه مشهور است دو نفر در تاريخ به اين نام خوانده شده‏اند, دومى به ذوالقرنين ثانى مشهور است كه در تاريخ بيشتر به اسكندر رومى اطلاق مي‏شود و امّا درباره ذوالقرنين اوّل كه در قرآن در سوره كهف آيه 83 از اين شخص نامى هم به ميان آمده است احتمالات زيادى داده‏اند كه حضرت علامه طباطبايى قُدّس‏سرّه در ذيل همين آيه در جلد سيزدهم الميزان به طور مفصل بحث كرده است و احتمال اين‏كه ذوالقرنين همان كوروش كبير باشد را, تقويت كرده است. (ويراستار)

(3) كمال الدين, ص 394, حديث 4 باب ماروى من حديث ذى القرنين.

/ 72