چند روايت از طريق اهل تسنّن - امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، جلوه جمال الهی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، جلوه جمال الهی - نسخه متنی

سید محمد حسینی شیرازی؛ ترجمه: محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چند روايت از طريق اهل تسنّن

محدّثين و علماى اهل تسنّن روايات بسيارى درباره حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف نقل كرده‏اندكه نظر شما را به ذكر چند روايت از آنها جلب مي‏كنيم:

1. مسلـم در صحيـح خـود از جابر نقل مي‏كند كه گفت: از پيـامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم شنيدم فرمود: «همواره اُمت من تا روز قيامت به‏خاطر آشكار شدن حق, با دشمنان مي‏جنگند, عيسي‏بن‏مريم عليهما السلام از آسمان به زمين مي‏آيد, رييس مسلمانان به عيسى عليه السلام مي‏گويد: بيا به پيش تا براى ما نماز را اقامه كرده و به تو اقتدا كنيم, عيسى عليه السلام مي‏فرمايد: «نه, بعضى از شما به خاطر كرامت اِلاهى به اين امت(اسلام) امير بعضى ديگر هستيد.» (1)

2. بخاري, مسلم و احمد در صحاح خود, از رسول‏خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم نقل كرده‏اند كه فرمود: «حال شما چگونه است, آن هنگام كه عيسى پسر مريم عليه‏السلام در ميان شما آيد, ولى امام شما, از ميان خود شما باشد.» (2)

3. عبدالله بن مسعود طبق روايت ابوداوود, نقـل مي‏كند كـه پيامبـر صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «اگر از دنيا جز يك روز باقى نماند خداوند آن روز را طولانى مي‏كند, تا اين كه خداوند مردى از من, يا از اهل بيت من, را برانگيزد, هم‏نام من است, سراسر زمين را همان‏گونه كه پر از ظلم و جور شده, پر از عدل و داد نمايد.» (3)

و در روايت ديگر آمده: آن حضرت فرمود: «دنيا به پايان نرسد تا آن هنگام كه مردى از خاندان من كه هم‏نام من است بر عرب حكومت كند.» (4)

4. ابو هُريره نقل مي‏كند كه پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «اگر از عمر دنيا جز يك روز باقى نماند, خداوند آن روز را طولانى كند, تا مردى از خاندان من كه هم‏نام من است, ظهور نمايد.» (5)

5. اميرمؤمنان از پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم نقل مي‏كند كه آن حضرت فرمود: «اگر از روزگار جز يك روز باقى نماند, خداوند مردى از خاندانم را برانگيزد, سراسر زمين را همان‏گونه كه پر از ظلم و جور شده پر از عدل و داد نمايد.» (6)

6. نيز در سنن ابى داوود از امّ‏سلمه نقل شده كه گفت: از رسول خدا شنيدم فرمود: « اَلْمهدى مِنْ عِتْرَتى مِنْ وُلْدِها فاطِمَةَ» (7)

7. نيز در سنن ابن‏ماجه از سعيد بن مسيّب نقل شده گفت: در حضور اُمِّ سَلَمه (يكى از همسران رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم) بودم سخن از مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف به ميان آوردم, ام سلمه گفت: از رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم شنيدم فرمود: «المهدى مِنْ وُلْدِ فاطمَةَ» (8)

8. نيز ابى داوود روايت كرده كه رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «مهدى از من است, بلند پيشانى و باريك بينى است, سراسر زمين را همان‏گونه كه پر از ظلم و جور شده پر از عدل و داد مي‏كند, و هفت سال حكومت مي‏نمايد.» (9)

9. ترمذى در روايت ديگرى از ابوسعيد خِدرى نقل مي‏كند كه گفت: «ما ترس آن پيدا كرديم كه بعد از رحلت رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فتنه‏اى رخ دهد, از رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم پرسيديم چه بايد كرد؟ فـرمود: «انَّ فى اُمَّتـى الْمهدِيُ» (10) در ميان امـت من, مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف وجود دارد. (كه رفع فتنه كند)

10. نيز ترمذى در سنن خود به سندش ازعبدالله نقل مي‏كند گفت: روزى در محضر رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم بوديم, ناگاه گروهى جوانان بني‏هاشم به آن‏جا آمدند, وقتى كه پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم آنها را ديد, منقلب شد و در چشمانش اشك حلقه زد, و رنگش پريد, از آن حضرت پرسيدم: «چهره شما نشان مي‏دهد كه از چيزى اكراه داري.»

فرمود: «ما خاندانى هستيم كه خداوند آخرت را براى ما برگزيده است, و اهل بيت من به زودى بعد از من با بلايى روبرو مي‏شوند كه موجب فرار و دورى و گريز خواهد شد, تا آن كه قومى از جانب مشرق كه در همراهشان پرچم‏هاى سياه هست مي‏آيند, و مطالبه (حكومت) خير مي‏كنند, امّا به آن نمي‏رسند, بامخالفان مي‏جنگند, از طرف مردم يارى مي‏شوند, و در نتيجه به آرمان و خواسته خود نايل مي‏شوند, ولى آن (حكومت) را خودشان نمي‏پذيرند, بلكه آن را در اختيار مردى از اهل بيت من قرار مي‏دهند, آن مرد (حضرت مهدي) سراسر زمين را همان‏گونه كه پر از ظلم و جور شده, پر از عدل و داد مي‏كند, هر كسى از شما عصر چنين مردى را درك كرد, گرچه با حركت سينه خيز بر روى برف باشد, خود را به او برساند.» (11)

11. نيز ترمذى در حديث ديگر از ابوسعيد خدرى روايت مي‏كند كه پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «در ميان امت من, مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف خواهد آمد, دست كم هفت, و بيشتر نُه سال حكومت مي‏كند, در آن عصر, امت من آن‏چنان از فراوانى نعمت‏ها برخوردار مي‏شود كه هرگز نظيرش را نديده است, زمين خوردني‏ها و نعمت‏هايش را آشكار مي‏سازد, و از آنها چيزى كم نكند, و در آن عصر,مال و ثروت همچون چيزى است كه زير دست و پا افتاده باشد, شخصى بر مي‏خيزد و مي‏گويد: «اى مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف, از اموال به من بده» حضرت مهدى مي‏فرمايد: «بگير.» (12)

12. نيـز در حديث ديگر از حضرت على عليه السلام نقل مي‏كند كه پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: « المَهدى مِنّا اَهلَ البيتِ, يُصلِحُهُ اللهُ فى ليلَة» مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از خاندان‏ما است, خداوند در يك شب كارش را سامان مي‏بخشد.» (13)

13. ابـن ماجه مطابق حديث ديگر, از ثوبان نقل مي‏كند كه پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «وقتى كه او (مهدي) را ديديد, گرچه با حركت سينه خيز بر روى برف باشد, نزدش برويد و با او بيعت كنيد, زيرا او مهدى خليفه خدا است.» (14)

14. حديث از سعيد بن المسيب قال: كنا عند أم سلمة فتذاكرنا المهدي, فقاهت سمعت رسول الله(ص) يقول: «المهدى مِن ولد فاطمة» (15)

15. نيز ترمذى در حديث ديگر از انس بن مالك نقل مي‏كند كه گفت: از رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم شنيدم فرمود: «ما فرزندان عبدالمطلب, سروران اهل بهشت هستيم؛ من و حمزه, وعلى و جعفر و حسن و حسين و مهدي.» (16)

16. در كتاب مستدرك الصحيحين به سند خود از ابوسعيد خِدرى نقل مي‏كند كه رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «روز قيامت بر پا نمي‏شود, تا سراسر زمين پر از ظلم و جور و تجاوز گردد, سپس شخصى از خاندان من خروج مي‏كند كه سراسر زمين را همان‏گونه كه پر از ظلم و تجاوز شده, پر از داد و عدل مي‏كند.» (17)

ابو نعيم اصفهانى نيز در كتاب حُلية الاولياء نظير اين حديث را با اندكى تفاوت در الفاظ ـ نقل كرده است. (18)

17. و در كتاب كنز العُمّال روايت شده كه حضرت على عليه السلام از پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم پرسيد: «آيا مهدى از ما آل‏محمّد صلّى الله عليه وآله وسلّم است, يا از غير ما, است؟».

پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم در پاسخ فرمود: «بلكه از ماست, خداوند (اسلام و دين) را به وسيله او كامل و ختم مي‏كند, چنان‏كه آن را به وسيله ما آغاز نمود.» (19)

18. نعيم بن حماد و طبرانى و ابو نعيم و خطيب, و نيز هيثمى در كتاب مجمع الزوايد از حضرت على عليه السلام نقل مي‏كنند كه به رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم عرض كردم: «اى رسول خدا, آيا مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از ماست يا از غير ما.»

رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم در پاسخ فرمود: «بلكه از ماست, خداوند به‏وسيله ما دين را كامل و ختم مي‏نمايد, همان‏گونه كه به وسيله ما آغاز كرد, و مردم به‏وسيله ما از شرك و بت پرستى نجات مي‏يابند, و دل‏هاى آنها به‏وسيله ما الفت مي‏يابد». (20) اين حديث را طبرانى در كتاب اَلاوسط روايت نموده است. (21)

(1) صحيح مسلم, كتاب الايمان, باب نزول عيسي... حديث 225. و صحيح مسلم كتاب الأمارة باب قوله لاتزال طائفة من امتى ظاهرين على الحق حديث 3547. و مسند احمد, باقى مسند الكثيرين, مسند جابربن عبدالله, حديث 14193, مسند احمد. مسند جابر بن عبدالله حديث 14595.

(2) صحيح بخاري, كتاب احاديث الانبياء نزول عيسي, حديث 3193, صحيح مسلم, كتاب الايمان, باب نزول عيسى بن مريم سلام الله عليها حاكماً بشريعة نبيّنا محمّد, حديث 222و كتاب الأيمان باب نزول عيسى 224؛ مسند احمد, مسند ابو هريره, حديث 7355 و مسند احمد باقى مسندالكثيرين باقى المسند السابق حديث 8077.

(3) سنن ابى داوود, كتاب المهدي, حديث 3735.

(4) همـان, در بعضى از روايات به جاى واژه «لا تذهب الدّنيا» , «لا تنقضى الدّنيا» آمده است (همـان, حديث 3734)

(5) سنن ترمذي, كتاب الفتن, باب ما جاء فى المهدى حديث 2157.

(6) سنن ابى داود: كتاب المهدى حديث 3734.

(7) سنن ابن‏ماجه, كتاب الفتن, باب خروج المهدي, حديث 3735.

(8) همان, حديث 4076.

(9) سنن ابى داوود, كتاب المهدي, حديث 3736.

(10) سنن ترمذي, كتاب الفتن عن رسول‏الله, باب ماجاءَ فى المهدي, حديث 2158.

(11) سنن الترمذي, حديث 4072 (مطابق عدد گذارى جهاني)

(12) همان مدرك, حديث 4073.

(13) همان, حديث 4075.

(14) سنن ترمذي, حديث 4074.

(15) سنن ترمذي: حديث 4076.

(16) همان, حديث 4077.

(17) مستدرك الصّحيحين, ج 4, ص 557.

(18) حلية الاولياء, ج 3, ص 101.

(19) كنز العمّال , ج 14, ص 598, حديث 39682.

(20) مجمع الزوائد, ج7, ص 316 ـ 317.

(21) المعجم الاوسط طبراني, ج 1, ص 136, حديث 157.

/ 72