چند روايت از طريق اهل تسنّن
محدّثين و علماى اهل تسنّن روايات بسيارى درباره حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف نقل كردهاندكه نظر شما را به ذكر چند روايت از آنها جلب ميكنيم:1. مسلـم در صحيـح خـود از جابر نقل ميكند كه گفت: از پيـامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم شنيدم فرمود: «همواره اُمت من تا روز قيامت بهخاطر آشكار شدن حق, با دشمنان ميجنگند, عيسيبنمريم عليهما السلام از آسمان به زمين ميآيد, رييس مسلمانان به عيسى عليه السلام ميگويد: بيا به پيش تا براى ما نماز را اقامه كرده و به تو اقتدا كنيم, عيسى عليه السلام ميفرمايد: «نه, بعضى از شما به خاطر كرامت اِلاهى به اين امت(اسلام) امير بعضى ديگر هستيد.» (1)2. بخاري, مسلم و احمد در صحاح خود, از رسولخدا صلّى الله عليه وآله وسلّم نقل كردهاند كه فرمود: «حال شما چگونه است, آن هنگام كه عيسى پسر مريم عليهالسلام در ميان شما آيد, ولى امام شما, از ميان خود شما باشد.» (2)3. عبدالله بن مسعود طبق روايت ابوداوود, نقـل ميكند كـه پيامبـر صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «اگر از دنيا جز يك روز باقى نماند خداوند آن روز را طولانى ميكند, تا اين كه خداوند مردى از من, يا از اهل بيت من, را برانگيزد, همنام من است, سراسر زمين را همانگونه كه پر از ظلم و جور شده, پر از عدل و داد نمايد.» (3)و در روايت ديگر آمده: آن حضرت فرمود: «دنيا به پايان نرسد تا آن هنگام كه مردى از خاندان من كه همنام من است بر عرب حكومت كند.» (4)4. ابو هُريره نقل ميكند كه پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «اگر از عمر دنيا جز يك روز باقى نماند, خداوند آن روز را طولانى كند, تا مردى از خاندان من كه همنام من است, ظهور نمايد.» (5)5. اميرمؤمنان از پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم نقل ميكند كه آن حضرت فرمود: «اگر از روزگار جز يك روز باقى نماند, خداوند مردى از خاندانم را برانگيزد, سراسر زمين را همانگونه كه پر از ظلم و جور شده پر از عدل و داد نمايد.» (6)6. نيز در سنن ابى داوود از امّسلمه نقل شده كه گفت: از رسول خدا شنيدم فرمود: « اَلْمهدى مِنْ عِتْرَتى مِنْ وُلْدِها فاطِمَةَ» (7)7. نيز در سنن ابنماجه از سعيد بن مسيّب نقل شده گفت: در حضور اُمِّ سَلَمه (يكى از همسران رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم) بودم سخن از مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف به ميان آوردم, ام سلمه گفت: از رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم شنيدم فرمود: «المهدى مِنْ وُلْدِ فاطمَةَ» (8)8. نيز ابى داوود روايت كرده كه رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «مهدى از من است, بلند پيشانى و باريك بينى است, سراسر زمين را همانگونه كه پر از ظلم و جور شده پر از عدل و داد ميكند, و هفت سال حكومت مينمايد.» (9)9. ترمذى در روايت ديگرى از ابوسعيد خِدرى نقل ميكند كه گفت: «ما ترس آن پيدا كرديم كه بعد از رحلت رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فتنهاى رخ دهد, از رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم پرسيديم چه بايد كرد؟ فـرمود: «انَّ فى اُمَّتـى الْمهدِيُ» (10) در ميان امـت من, مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف وجود دارد. (كه رفع فتنه كند)10. نيز ترمذى در سنن خود به سندش ازعبدالله نقل ميكند گفت: روزى در محضر رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم بوديم, ناگاه گروهى جوانان بنيهاشم به آنجا آمدند, وقتى كه پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم آنها را ديد, منقلب شد و در چشمانش اشك حلقه زد, و رنگش پريد, از آن حضرت پرسيدم: «چهره شما نشان ميدهد كه از چيزى اكراه داري.»فرمود: «ما خاندانى هستيم كه خداوند آخرت را براى ما برگزيده است, و اهل بيت من به زودى بعد از من با بلايى روبرو ميشوند كه موجب فرار و دورى و گريز خواهد شد, تا آن كه قومى از جانب مشرق كه در همراهشان پرچمهاى سياه هست ميآيند, و مطالبه (حكومت) خير ميكنند, امّا به آن نميرسند, بامخالفان ميجنگند, از طرف مردم يارى ميشوند, و در نتيجه به آرمان و خواسته خود نايل ميشوند, ولى آن (حكومت) را خودشان نميپذيرند, بلكه آن را در اختيار مردى از اهل بيت من قرار ميدهند, آن مرد (حضرت مهدي) سراسر زمين را همانگونه كه پر از ظلم و جور شده, پر از عدل و داد ميكند, هر كسى از شما عصر چنين مردى را درك كرد, گرچه با حركت سينه خيز بر روى برف باشد, خود را به او برساند.» (11)11. نيز ترمذى در حديث ديگر از ابوسعيد خدرى روايت ميكند كه پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «در ميان امت من, مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف خواهد آمد, دست كم هفت, و بيشتر نُه سال حكومت ميكند, در آن عصر, امت من آنچنان از فراوانى نعمتها برخوردار ميشود كه هرگز نظيرش را نديده است, زمين خوردنيها و نعمتهايش را آشكار ميسازد, و از آنها چيزى كم نكند, و در آن عصر,مال و ثروت همچون چيزى است كه زير دست و پا افتاده باشد, شخصى بر ميخيزد و ميگويد: «اى مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف, از اموال به من بده» حضرت مهدى ميفرمايد: «بگير.» (12)12. نيـز در حديث ديگر از حضرت على عليه السلام نقل ميكند كه پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: « المَهدى مِنّا اَهلَ البيتِ, يُصلِحُهُ اللهُ فى ليلَة» مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از خاندانما است, خداوند در يك شب كارش را سامان ميبخشد.» (13)13. ابـن ماجه مطابق حديث ديگر, از ثوبان نقل ميكند كه پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «وقتى كه او (مهدي) را ديديد, گرچه با حركت سينه خيز بر روى برف باشد, نزدش برويد و با او بيعت كنيد, زيرا او مهدى خليفه خدا است.» (14)14. حديث از سعيد بن المسيب قال: كنا عند أم سلمة فتذاكرنا المهدي, فقاهت سمعت رسول الله(ص) يقول: «المهدى مِن ولد فاطمة» (15)15. نيز ترمذى در حديث ديگر از انس بن مالك نقل ميكند كه گفت: از رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم شنيدم فرمود: «ما فرزندان عبدالمطلب, سروران اهل بهشت هستيم؛ من و حمزه, وعلى و جعفر و حسن و حسين و مهدي.» (16)16. در كتاب مستدرك الصحيحين به سند خود از ابوسعيد خِدرى نقل ميكند كه رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: «روز قيامت بر پا نميشود, تا سراسر زمين پر از ظلم و جور و تجاوز گردد, سپس شخصى از خاندان من خروج ميكند كه سراسر زمين را همانگونه كه پر از ظلم و تجاوز شده, پر از داد و عدل ميكند.» (17)ابو نعيم اصفهانى نيز در كتاب حُلية الاولياء نظير اين حديث را با اندكى تفاوت در الفاظ ـ نقل كرده است. (18)17. و در كتاب كنز العُمّال روايت شده كه حضرت على عليه السلام از پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم پرسيد: «آيا مهدى از ما آلمحمّد صلّى الله عليه وآله وسلّم است, يا از غير ما, است؟».پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم در پاسخ فرمود: «بلكه از ماست, خداوند (اسلام و دين) را به وسيله او كامل و ختم ميكند, چنانكه آن را به وسيله ما آغاز نمود.» (19)18. نعيم بن حماد و طبرانى و ابو نعيم و خطيب, و نيز هيثمى در كتاب مجمع الزوايد از حضرت على عليه السلام نقل ميكنند كه به رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم عرض كردم: «اى رسول خدا, آيا مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از ماست يا از غير ما.»رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم در پاسخ فرمود: «بلكه از ماست, خداوند بهوسيله ما دين را كامل و ختم مينمايد, همانگونه كه به وسيله ما آغاز كرد, و مردم بهوسيله ما از شرك و بت پرستى نجات مييابند, و دلهاى آنها بهوسيله ما الفت مييابد». (20) اين حديث را طبرانى در كتاب اَلاوسط روايت نموده است. (21)(1) صحيح مسلم, كتاب الايمان, باب نزول عيسي... حديث 225. و صحيح مسلم كتاب الأمارة باب قوله لاتزال طائفة من امتى ظاهرين على الحق حديث 3547. و مسند احمد, باقى مسند الكثيرين, مسند جابربن عبدالله, حديث 14193, مسند احمد. مسند جابر بن عبدالله حديث 14595.(2) صحيح بخاري, كتاب احاديث الانبياء نزول عيسي, حديث 3193, صحيح مسلم, كتاب الايمان, باب نزول عيسى بن مريم سلام الله عليها حاكماً بشريعة نبيّنا محمّد, حديث 222و كتاب الأيمان باب نزول عيسى 224؛ مسند احمد, مسند ابو هريره, حديث 7355 و مسند احمد باقى مسندالكثيرين باقى المسند السابق حديث 8077.(3) سنن ابى داوود, كتاب المهدي, حديث 3735.(4) همـان, در بعضى از روايات به جاى واژه «لا تذهب الدّنيا» , «لا تنقضى الدّنيا» آمده است (همـان, حديث 3734)(5) سنن ترمذي, كتاب الفتن, باب ما جاء فى المهدى حديث 2157.(6) سنن ابى داود: كتاب المهدى حديث 3734.(7) سنن ابنماجه, كتاب الفتن, باب خروج المهدي, حديث 3735.(8) همان, حديث 4076.(9) سنن ابى داوود, كتاب المهدي, حديث 3736.(10) سنن ترمذي, كتاب الفتن عن رسولالله, باب ماجاءَ فى المهدي, حديث 2158.(11) سنن الترمذي, حديث 4072 (مطابق عدد گذارى جهاني)(12) همان مدرك, حديث 4073.(13) همان, حديث 4075.(14) سنن ترمذي, حديث 4074.(15) سنن ترمذي: حديث 4076.(16) همان, حديث 4077.(17) مستدرك الصّحيحين, ج 4, ص 557.(18) حلية الاولياء, ج 3, ص 101.(19) كنز العمّال , ج 14, ص 598, حديث 39682.(20) مجمع الزوائد, ج7, ص 316 ـ 317.(21) المعجم الاوسط طبراني, ج 1, ص 136, حديث 157.