وله في بيان الحقايق - قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

اوحدی مراغه ای اصفهانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وله في بيان الحقايق





  • قومى كه ره به عالم تحقيق مي برند
    چيزى كه هيچ گونه وفايى نمي كند
    اين جامها چه فايده؟ چون بر كند اجل
    كمتر ز مار و مور شناس آن گروه را
    خواهى گذشت بي شك ازين آستانه تو
    دست زمانه بر سر مردم كند به صبر
    روزى امير تخت نشين را نگه كنى
    ارباب ظلم را به ستم دست روزگار
    گرگ اجل يكايك ازين گله مي برد
    اكسير صدق در دل آنها كه كار كرد
    اى اوحدي، مرو پي مرغان دانه چين با طالبان دنيى دون دوستى مكن
    با طالبان دنيى دون دوستى مكن



  • مشكل به ترهات جهان سر بر آورند
    من در تعجبم كه غم او چرا خورند؟
    وين پردها چه سود؟ كه بر ما همي درند
    كز بهر مار و مور تن خود بپرورند
    و آنان كه از پى تو بيايند بگذرند
    اين خاك را كه مردمش امروز برسرند
    كز تخت برگرفته، به تابوت مي برند
    از بيخ بر كند، كه درختان بي برند
    وين گله را ببين كه چه آسوده مي چرند
    اندامشان به خاك نپوسد، كه چون زرند
    گر در پى هواى عرش ببينى كه مي چرند كز روى عقل دشمن خود را مسخرند
    كز روى عقل دشمن خود را مسخرند


/ 43