وله في المناجات - قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

اوحدی مراغه ای اصفهانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وله في المناجات





  • گر گناهى كردم و دارم، خداوندا، ببخش
    پاى خجلت را روايى نيست بر درگاه تو
    گر گناهم سخت بسيارست رحمت نيز هست
    چون پذيرفتار بدرفتار نادانان تويى
    مايه داران نقد روز رفته بازآرند و من
    پيشت از روز الست آوردم اقرار بلي
    بخششت عامست و مي بخشى سزاى هر كسى
    نااميدى بردم از ياران، كه مي اندوختم
    آبرويم نيست اندر جمع خاصان را، ولى
    عالمى بر عيب و تقصيرم تو، يارب دست گير
    گفته اي بر زارى افتادگان بخشش كنم
    با خروش سينه ى زيرم، الهي، درپذير
    گر به دلدارى دل مجروح من ميلى نمود
    ور چشيدم شربتى بيخود ز روى آرزو اوحدي وار از گناه خود فغانى مي كنم
    اوحدي وار از گناه خود فغانى مي كنم



  • چون گنه را عذر مي آرم، خداوندا، ببخش
    دست حاجت پيش مي دارم، خداوندا، ببخش
    بر گناه سخت بسيارم، خداوندا، ببخش
    بر من نادان و رفتارم، خداوندا، ببخش
    بى زر اين شهر و بازارم، خداوندا، ببخش
    هم بر آن پيشينه اقرارم، خداوندا ببخش
    گر به بخشايش سزاوارم، خداوندا، ببخش
    روز نوميدى تويى يارم، خداوندا، ببخش
    آب چشمم هست و مي بارم، خداوندا، ببخش
    واقفى بر غيب و اسرارم، خداوندا، ببخش
    اينك آن افتاده ى زارم، خداوندا، ببخش
    يا بر آب چشم بيدارم، خداوندا، ببخش
    بر دل مجروح و دلدارم، خداوندا، ببخش
    ز آرزوى خود به آزارم، خداوندا، ببخش بر فغان اوحدي وارم، خداوندا، ببخش
    بر فغان اوحدي وارم، خداوندا، ببخش


/ 43