وله - قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

اوحدی مراغه ای اصفهانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وله





  • سر پيوند ما ندارد يار
    كار ما با يكيست در همه شهر
    همدمى نيست، تا بگويم راز
    در خروشم به صيت آن معشوق
    بلبلى هستم اندرين بستان
    مطربم پرده اى همى سازد
    منم آن واله پريشان سير
    غارت عشق برده نقدم و جنس
    رخت فردا كشيده بر در دى
    گوش بر چنگ و چشم بر ساقى
    بر سويداى دل نگاشته خوش
    همه مستان بهوش مي آيند
    هر كسى را بقدر خود روزيست
    بر كنارم همى كشند، ار نى
    مي برد قاصد زمين و زمان
    نكهت زلفش از شمال و جنوب
    همه پويندگان آن راهند
    اوحدي، گر حكايتى دارى
    سخنى زان رخ نهفته بگوى ميوه پختست ريزشى مي كن
    ميوه پختست ريزشى مي كن



  • چون توان شد ز وصل برخوردار؟
    وان يكى تن نميدهد در كار
    محرمى نيست، تا بنالم زار
    در سماعم به صوت آن مزمار
    غلغلى بستم اندرين گلزار
    كه درين پرده نيست كس را بار
    منم آن عاشق قلندروار
    رشته ى عشوه بسته پودم و تار
    نقد امسال كرده در سر پار
    جام در دست و جامه در آهار
    نقش سوداى آن بت عيار
    مست ما خود نمي شود هشيار
    من همان روز ديدم اين شب تار
    در ميان زود بستمى زنار
    مي دهد جنبش خزان و بهار
    نامه ى عشقش از يمين و يسار
    همه جويندگان آن ديدار
    فرصتست اين زمان، بيا و بيار
    نفسى زين دل گرفته بر آر ابر تندست قطره اى مي بار
    ابر تندست قطره اى مي بار


/ 43