بزرگان ری جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
ابوالقاسم بلخى در بلخ رفتم و كتابالانصافابن قبه را به او دادماو بر اين كتابنقضى نوشت به نامالمسترشد فى الامامة؛ به رى بازگشتم و كتاب را به ابن قبه دادمو او بر آن ردّى نوشت به نامالمستثبت فى الامامةو چون آن را نزد بلخى بردم، آن رابانقض المستثبتپاسخ داد، اما وقتى كه به رى رسيدم ابن قبه از دنيا رفته بود(همو،376)ازالانصافكه از مراجع ابن ابى الحديد درشرحنهج البلاغه(1/206) بوده و او بخشى از خطبه شقشقيه را در آن كتاب ديده است،جز پاره اى كه درالشافىسيدمرتضى(2/126 127) آمده، چيزى نمانده است.پاره اى ديگر از نوشته هاى ابن قبه را دركمال الدينابن بابويه (1/51 60،94 126) مى يابيم كه حاكى از برخوردهاى كلامى وى با دو تن از متكلمان ديگر مذهبهااست كه اين دو بر اعتقاد اماميه در مورد مسأله غيبت دوازدهمين امام (ع) خردهگرفته اندابوالحسين على بن احمد بن بشار يكى از آنهااست كه به فرقه اى منسوباست به نام جعفريّه خُلّص (اشعرى، 101) و ديگرى ابوزيد علوى متكلم زيدىاست كه ابن قبه به نقد آراى او پرداخته استابوزيد علوى در اثبات مذهب خود وردّ مذهب اماميه كتابى پرداخته است به نامالاشهادو ابن قبه بر آن ردى به نامنقضكتاب الاشهادنوشته (ابن شهر آشوب، 95 96؛ قس: نجاشى، 375) كه ابن بابويهدر كتاب ياد شده، از آن نقل كرده استابن قبه در اين رساله اشكالهاى ابوزيد رايك به يك آورده و به آنها پاسخ داده است.محقق حلى (د 676 ق) درمعارج الاصول(ص 141) در مسأله جواز عقلى تعبد بهخبر واحد، نظر ابن قبه را، در آثار كلاميش، مبنى بر عدم جواز نقل و رد مى كند (نيزنك: صاحبفصول، فصل جواز تعبد به خبر واحد).افزون بر كتابهاى ياد شده، آثار ديگرى نيز به نامهاىالرد على ابن على الجبائى،كتاب التعريفوالمسألة المفردة فى الامامةاز ابن قبه ياد كرده اند (نجاشى، همانجا؛طوسى، 1/29).