بزرگان ری جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
سپس مؤلفروضاتمى گويد:من در كتابسرائرتأليف ابن ادريس جايى نديدم كه وى حمصى راتضعيف كرده باشد بلكه به گفته بعضى از دانشمندان مطلب به عكساست.زيرا شيخ منتجب الدين رازى در شرح حال ابن ادريس نوشته است، كه«حمصى عقيده داشت كه ابن ادريس مطالب را به هم مخلوط مى كرد واعتمادى بر تصنيف او نيست».و نيز صاحبروضاتمى گويد:آنچه من از آغاز تا پايانسرائرديده ام اين است كه ميان اين دو مردعاليقدر دوستى كامل برقرار بوده استابن ادريس كسى نيست كه ازچنين بزرگوارى عيبجويى كند و او را به زشتى ياد نمايد! (بلكه هرجا از اونام برده به نيكى ياد كرده است)از جمله در باب نوادر كتاب قضا آنجا كه روايت محمد بن مسلم را درخصوص قضاوت حضرت اميرالمؤمنين (ع) راجع به رد ملك حبس شدهو انفاذ ارث آن، نقل مى كند مى گويد: «شيخ ما محمود بن على بن حسنحمصى رازى (رحمه الله) معنى اين حديث را \"قضى اميرالمؤمنين بردالحبيس و انفاذ المواريث...\" از من پرسيدگفتم...چون پاسخ مرا شنيدگفت مقصود را فهميدى و حقيقت آن را شناختى»سپس ابن ادريسمى گويد او را داراى اخلاق ستوده اى ديدم كه در امثال وى كمتر مشاهدهكرده ام.مؤلفروضاتدر پايان مى نويسد:از تعبيرى كه ابن ادريس از حمصى نموده و گفته است: «شيخ ما» معلوممى شود كه وى بعضى مراتب علمى مخصوص به حمصى را يا از وى